به گزارش خبرگزاری بسیج، کتاب «دین در دام درام» به همت امید باقری و محمد محمودی گردآوری شده است، سه فصل تدوین دارد: «تلویزیون و مسأله دینداری»، «سینما و مسأله جشنواره زدگی» و «ماهواره و تئاتر و نقدی بر عملکرد نهادهای فرهنگی کشور».
یادداشتهای نویسنده به صورت موضوعی در یک از فصلها آمده است. در فصل اول،
یادداشتهایی درباره برنامههای مذهبی تلویزیون، برنامههای مذهبی ماه
مبارک رمضان، نقد سیاستهای جذب مخاطب صدا و سیما، برنامه راز نادر طالب
زاده و... آمده است. در بخش دوم، یادداشتهای نویسنده درباره فیلمهای
دورههای اخیر جشنوارههای فیلم فجر، برخی مستندهای جشنواره عمار، فیلمهایی
چون «به نام پدر»، «چ»، «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو»، «خانه پدری»،
«قصهها»، «عصبانی نیستم» و... میآید و در انتها هم مقالات انتقادی
نویسنده درباره ماهواره، تئاتر و عملکرد نهادهای فرهنگی و هنری کشور ارائه
میشود.
در بخشی از مقدمه نویسنده که با زبان طنز نوشته شده، میخوانیم: «نقد و
نقّادی در دنیای امروز فقط محدود به دکانهای زرگری و طلافروشی و فوق آخر
شعر و ادبیات فارسی نیست. در دنیای معاصر از جای خودت جُنب بخوری نقد
میشوی نخوری نقد میشوی! بچّه به دنیا میآید مردم میگویند قدم نو
نقیده مبارک! و پدر کسی مرحوم میشود میگویند فلانی چشم از انتقاد
فروبست و... نقد مثبت به قبرش ببارد و... نقد منفی آخرتان باشد و... ما را
هم در غم خود انتقادپذیر بدانید و... به همین مناسبت مجلسی برای جدایی سره
از ناسره بر مزار آن مرحوم برگزار خواهد شد و... یعنی خلاصه نقد و تفکر
انتقادی دنیا را برداشته...»
وی در ادامه مینویسد: «خیلی دوست داشتم در مورد سینمای ایران با رویکرد
انتقادی برخورد میکردم و میکردیم، اما برخی از این فیلمها رسماً
نمونه ... است و نمیدانم به چه چیز قسم بخوریم که حضرات باور کنند! این
فیلمنامه مریض است، کارگردان مریض است، تهیّه کننده مریض است و... الی
آخر. یارو رسماً مشکل روانی دارد؛ عقدههای جنسی و اروتیک و اروتیسم دارد؛
سادیسم دارد. مغز این آدم درست کار نمیکند، وگرنه اینهمه تبلیغ پوچ
انگاری در سینمای مثلاً هنری ما، برای چیست؟ این همه عقده جنسی و تصاویر
وقیح و دیالوگهای وقیحتر برای چیست؟ یک آدم سالم چرا باید علیه فرهنگ و
منافع ملّی و نظام حکومت و هست و نیستش فیلم بسازد؟! چه کسی گفته؟ اجتماعی
سینمای ما فقط باید به مشکلات جنسی جوانان بپردازد و عشقولانه بازیهای
مضحک و سخیف؟! چه کسی گفته مخاطب سینمای ایران از فیلمنامههای؟ قصه خوشش
میآید؟ چه کسی گفته ما به به قهرمانسازی نیاز نداریم؟! آقا... جومونگ
بالای صد قسمت سریال بودا و از اوّل تا آخرش آن مردک آهنگر هر بار جناب
جومونگ را دید گفت سرورم... سرورم... و ادای گریه را درآورد! همین سریال
مسخره، کلّی مخاطب داشت! نداشت؟!
خب، مگر سینمای ایران مخاطب نمیخواهد؟ مگر اقتصاد و آتیه نمیخواهد؟ مگر
این همه نیروی درجه یک، از هنرپیشه گرفته، تا فیلمبردار و تدوینگر و
صدابردار و نورپرداز و... کار و زندگی و بیمه نمیخواهند؟! مگر سینماداران
ما گناه کردهاند که تمام هست و نیستشان را در سالنسازی سرمایهگذاری
کردهاند؟! خیلی از اینها، با توجه به موقعیت مکانیشان، اگر آب هویج
میفروختند وضعشان بهتر بود. اگر همان دستشوییهای خود را اجاره میدادند
کلّی درآمد داشتند. این چه سینماییست که از نظر صنعتی و اقتصادی دماغ
خودش را نمیتواند بالا بکشد؟ با این سینما میخواهیم به جنگ هالیوود و
بالیوود برویم؟ در جنگهای فرهنگی دشمن به صغیر و کبیر ما رحم نمیکند...»
نویسنده در بخش دیگری از این مقدمه یک ویژگی مهم این کتاب را مروری بر
تاریخ سینمای ایران در یک دهه اخیر خصوصاً جشنوارة فیلم فجر عنوان میکند.
نعمتالله سعیدی، نویسنده، پژوهشگر، شاعر و طنزپرداز، متولد 1345 در
اسدآباد همدان است که تاکنون نزدیک به صدها مقاله و یادداشت در حوزههای
ادبی، هنری، طنز دینی، فلسفه، مبانی نظری هنر و معماری اسلامیدر
روزنامههای مختلف منتشر کرده است که در بیست و سومین عصرانه ادبی خبرگزاری فارس (تاریخ 23 دی 1393) از فعالیتهای فرهنگی و هنری وی تجلیل به عمل آمد.
چاپ اول «دین در دام درام» در 316 صفحه، قطع رقعی، تیراژ 1000نسخه و قیمت
12000 تومان از سوی دفتر نشر معارف منتشر شد. دفتر نشر معارف پیش از این
کتاب «عفریته و افلاطون» مجموعه یادداشتهای شعر این نویسنده و پژوهشگر را
منتشر کرده است و در زمینه هنر و فرهنگ انقلاب اسلامی تاکنون کتابهای
«فرهنگ مهمتر از سیاست» (گزیده نظرات رهبر معظم انقلاب درباره اهمیت
فرهنگ»، «زندگی زیباست؛ زندگی و خاطرات شهید سید مرتضی آوینی»، «شهید
فرهنگ؛ خاطراتی از شهید آوینی»، «راز رسانه» (ج1و2) گفتارها و گفتوگوهای
نادر طالب زاده و... را به مخاطبان عرضه کرده است.