چرا متن فارسی توافق وین «برجام» با متن انگلیسی (اصلی) این قرارداد تعهدآور بینالمللی از ارزش حقوقی یکسانی برخوردار نیست که هیچ- بلکه در واقع مسئلهای به این روشنی که در حقوق بینالملل عرفی رایج است، در این توافق اصلاً لحاظ نشده است!
به گزارش بسیج، جهان نیوز در این زمینه نوشت در قراردادها و
معاهدات بینالمللی به دلیل متفاوت بودن زبان بومی طرفین مذاکره، ممکن است
کشورها تفسیرها و برداشتهای حقوقی متفاوتی را در مرحله اجرا نسبت به
بندهای توافق شده داشته باشند. گاهی یک کلمه یا حتی یک علامت نگارشی
میتواند منشأ چالشهای جدی در روابط طرفین توافق شود. برای جلوگیری از
بروز این چالشها و اختلافات احتمالی، لازم است متن قرارداد و معاهده به
زبان اصلی هر کشور نوشته شود و قید گردد که تمامی این نسخهها اعتباری
یکسان دارند. این مسئله امری عادی در تنظیم متون قراردادها و معاهدات
بینالمللی است. برای مثال در ماده یازدهم معاهده منع گسترش سلاحهای
هستهای با پیروی از این قاعده تصریح شده است: «این پیمان، متن انگلیسی،
روسی، فرانسه، اسپانیولی و چینی آن که همگی از اعتبار یکسانی برخوردارند،
در آرشیو دولتهای امانتدار محفوظ خواهند بود. نسخههای تأیید شده این
پیمان، باید توسط دولتهای امانتدار به دولتهای امضا کننده و ملحق شده به
آن ارسال شود.»
حال یکی از سؤالاتی که از مذاکره کنندگان محترم کشورمان در قضیه هستهای باید پرسید این است که چرا متن فارسی توافق وین «برجام» با متن انگلیسی (اصلی) این قرارداد تعهدآور بینالمللی از ارزش حقوقی یکسانی برخوردار نیست که هیچ - بلکه در واقع مسئلهای به این روشنی که در حقوق بینالملل عرفی رایج است، در این توافق اصلاً لحاظ نشده است! آیا بسنده کردن به ترجمه فارسی متن انگلیسی برجام میتواند ابزار مناسبی برای چانهزنی ما در هنگام بروز اختلافات احتمالی در این توافق باشد؟
هنوز جوهر توافق خشک نشده و کار به مرحله اجرا نرسیده بود که طرف غربی با دبه کردن، تفسیرهای دلخواهش را برای بهرهبرداری حداکثری از خواستههای نامشروع خود کلید زد و وزارت خارجه ما نیز به جای ارائه تفسیری صحیح از عبارتهای ابهامآمیز و پرتعداد در متن انگلیسی برجام، متن ترجمه شده غیر رسمیای را به مجلس تحویل داد که سه بار توسط مجلس به دلیل ترجمه غلط به وزارت خارجه عودت داده شد! وزارت خارجه نه تنها در این زمینه ابهامزدایی نکرده، بلکه با ترجمههای غلط خود که بعد از مدت کوتاهی آن را نیز از روی سایت وزارت خارجه حذف کرد عملاً فضای غبارآلود و ابهامآمیز را برای منتقدان بیشتر نمود.
برای روشنتر شدن موضوع این مثال را میزنیم. در متن اصلی و ضمائم برجام، کلمه «lifting» دقیقاً 23 بار تکرار شده است. این کلمه در زبان انگلیسی هم به معنای «لغو» به کار میرود و هم به معنای «تعلیق». نزدیکترین معادل برای کلمه «lifting» در زبان فارسی کلمه «برداشتن» است. حال «برداشتن» میتواند به هر دو معنای «لغو» و «تعلیق» استفاده شود.
توضیح این که تفاوت لغو و تعلیق در حقوق بینالملل در این است که اگر یک موضوعی «لغو» شود، به این معناست که ساختار حقوقی و قانونی آن نیز فرو میپاشد. مثلاً در صورت «لغو» تحریمها دیگر ضمانت قانونی ندارند. لذا برای اعمال تحریمها مجدداً نیاز است دوباره برای آن قانون تصویب شود که این فرآیند برای طرف غربی دشوارتر از «تعلیق» است. اما هنگامی مراد از «lifting» عبارت «تعلیق» باشد، به این معناست که ساختار حقوقی و قانونی تحریمها دست نخورده باقی میماند و فقط «اجرای» آن متوقف میشود. در این پروسه طرف غربی با بهانهتراشی در کمترین زمان ممکن میتواند تحریمها را دوباره به مرحله «اجرا» درآورد و مشروعیت قانونی و رژیم حقوقی تحریمها را حفظ کرده است.
حال یکی از سؤالاتی که از مذاکره کنندگان محترم کشورمان در قضیه هستهای باید پرسید این است که چرا متن فارسی توافق وین «برجام» با متن انگلیسی (اصلی) این قرارداد تعهدآور بینالمللی از ارزش حقوقی یکسانی برخوردار نیست که هیچ - بلکه در واقع مسئلهای به این روشنی که در حقوق بینالملل عرفی رایج است، در این توافق اصلاً لحاظ نشده است! آیا بسنده کردن به ترجمه فارسی متن انگلیسی برجام میتواند ابزار مناسبی برای چانهزنی ما در هنگام بروز اختلافات احتمالی در این توافق باشد؟
هنوز جوهر توافق خشک نشده و کار به مرحله اجرا نرسیده بود که طرف غربی با دبه کردن، تفسیرهای دلخواهش را برای بهرهبرداری حداکثری از خواستههای نامشروع خود کلید زد و وزارت خارجه ما نیز به جای ارائه تفسیری صحیح از عبارتهای ابهامآمیز و پرتعداد در متن انگلیسی برجام، متن ترجمه شده غیر رسمیای را به مجلس تحویل داد که سه بار توسط مجلس به دلیل ترجمه غلط به وزارت خارجه عودت داده شد! وزارت خارجه نه تنها در این زمینه ابهامزدایی نکرده، بلکه با ترجمههای غلط خود که بعد از مدت کوتاهی آن را نیز از روی سایت وزارت خارجه حذف کرد عملاً فضای غبارآلود و ابهامآمیز را برای منتقدان بیشتر نمود.
برای روشنتر شدن موضوع این مثال را میزنیم. در متن اصلی و ضمائم برجام، کلمه «lifting» دقیقاً 23 بار تکرار شده است. این کلمه در زبان انگلیسی هم به معنای «لغو» به کار میرود و هم به معنای «تعلیق». نزدیکترین معادل برای کلمه «lifting» در زبان فارسی کلمه «برداشتن» است. حال «برداشتن» میتواند به هر دو معنای «لغو» و «تعلیق» استفاده شود.
توضیح این که تفاوت لغو و تعلیق در حقوق بینالملل در این است که اگر یک موضوعی «لغو» شود، به این معناست که ساختار حقوقی و قانونی آن نیز فرو میپاشد. مثلاً در صورت «لغو» تحریمها دیگر ضمانت قانونی ندارند. لذا برای اعمال تحریمها مجدداً نیاز است دوباره برای آن قانون تصویب شود که این فرآیند برای طرف غربی دشوارتر از «تعلیق» است. اما هنگامی مراد از «lifting» عبارت «تعلیق» باشد، به این معناست که ساختار حقوقی و قانونی تحریمها دست نخورده باقی میماند و فقط «اجرای» آن متوقف میشود. در این پروسه طرف غربی با بهانهتراشی در کمترین زمان ممکن میتواند تحریمها را دوباره به مرحله «اجرا» درآورد و مشروعیت قانونی و رژیم حقوقی تحریمها را حفظ کرده است.
منبع: روزنامه کیهان
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها
آخرین اخبار