جهانگیر عاشق جبهه بود/ نامی که هرگز فراموش نمی شود
مادر شهید جهانگیر صاحب جمعی گفت: من از رفتن پسرم به جبهه از صمیم قلب راضی بودم، جهانگیر هم خودش بدون هیچ اجباری رفت و امروز افتخارش و یادش در قلب ها جاودانه شده است .
وی افزود: داشتم نماز صبح می خواندم که دستی بر شانه هایم گذاشته شد و گفت«محکم و استوار باش که قرار است برایت شهید بیاورند» تنم لرزید و فکر کردم که خواب دیدم، ولی من داشتم نماز می خواندم؛ چندین بار خودم را زدم تا مطمئن شوم که بیدارم تا اینکه از خانه برادر شوهرم صدای داد و فریاد بلند شد، خانه آنها در کنار خانه ما بود و همگی به آنجا رفتیم و فهمیدیم خبر شهادت جهانگیر را آورده اند.
مادر شهید صاحب جمعی بیان کرد: جهانگیر قبل از شهادت شیمیایی شده بود و وقتی ما برای تحویل گرفتن پیکرش رفتیم دیدیم که تمام صورتش تاول زده بود .
خواهر شهید نیز به بیان خاطره ای از برادر شهیدش پرداخت و گفت: جهانگیر آخرین بار قبل از رفتن به جبهه وقتی داشت در تعمیر خانه کمک می کرد، گچ و آب را با هم مخلوط کرد و روی صورتش و محاسنش مالید و به مادر گفت «مادر این هم پیری من ببین میخواستی پیری من را ببینی؛ من وقتی پیر شوم به این شکل میشوم ».
گفتنی است: شهید جهانگیر صاحب جمعی متولد روستای چنداب از توابع ایوانکی در سال 42 است که در مقابله با تک دشمن در منطقه عملیاتی فاو در سال 65 به شهادت رسیده است.