وی افزود: در حقیقت جریانات باطل در مقطع زمانی که متناسب با شرایط باشد، جولانی میدهند ولی دوامی ندارند و نخواهد داشت. مگر جریان بنیامیه با ترورهایی که انجام داد موفق شد؟ مگر جریانات دیگر سیاسی که در طول تاریخ شاهدش بودیم، توانستند موفق شوند؟ در عصر ما هم به همین ترتیب است. معتقدیم که هیچگاه ترور نمیتواند منطقی داشته باشد که عامه مردم آن را بپذیرند. افکار عمومی مردم هرگز مسئله توسل به ترور چه از نوع اولش باشد چه از نوع دومش باشد را نخواهد پذیرفت.
وی در ادامه درخصوص افزایش پدیده ترور و تروریسم در منطقه بیان کرد: تاریخ نشان داده است آنهایی که منطق ندارند و به دنبال سلطه ظالمانه هستند، برای استفاده و بهرهبرداری از حاکمیت بر مردم و همچنین برای پیشبرد اهداف خود از حربه ترور استفاده میکنند.
منتظری بیان کرد: ترور، افراد یا عوامل مؤثر در یک جریان را که به تشخیص آنها مانع پیشرفت کارشان است، به ناحق از میان برمیدارند و یا برای ایجاد رعب و وحشت و ناامنی در جامعه به ترور کور دست میزنند. ترور کور نیز به این معنا است که افراد یا عوامل معینی هدف نیستند بلکه شهروندانی را تنها به منظور ایجاد جو وحشت و ترس بهدست جریان باطلی مورد تعرض و کشتار قرار میدهند.
رئیس دادگاه ویژه روحانیت با اشاره به اینکه ایران، منطقه و جهان همواره شاهد نمونههای بسیاری از انواع ترور بوده است، ادامه داد: کسانی که منطق قابل قبولی برای جامعه و افکار عمومی ندارند و نمیتوانند مردم را با منطق به مسیر مورد نظرشان هدایت کنند، با هدف حاکمیت زور و سلطه میآیند و به چنین جنایاتی دست میزنند.
وی ادامه داد: از زمانی که انقلاب اسلامی در ایران به پیروزی رسید، چون انقلاب با خود پیام و منطق داشت و چون برخاسته از یک مکتب عقلانی، وحیانی و الهی بود، منطق داشت. البته این مسئلهای نیست که ما ادعای آن را داشته باشیم بلکه منطق قرآن، منطق وحیانی و منطق عقلانی عمری 1400 ساله دارد.
منتظری افزود: از آنجا که برخی جریانات نمیتوانستند عقلانیت، منطق و استدلال انقلاب اسلامی را بپذیرند پس از مدت کوتاهی به استفاده از حربه شیطانی و غیرانسانی ترور روی آوردند. در جریان پس از پیروزی انقلاب ما هر دو نوع ترورها را شاهد بودیم، نوع اول نشانهگیری عناصر تاثیرگذار و تعیینکننده خط مشی مردم و نظام ازجمله رئیسجمهور، نخستوزیر و دیگران بود و در نوع دوم عوامل وابسته به آمریکا، رژیم پهلوی و منافقین برای اینکه بتوانند نظام را از پای در آورند و یا تضعیف کنند و به اهداف خودشان برسند، به استفاده از روش دوم ترور که همان ایجاد وحشت، ناامنی و ترورهای کور بود، روی آوردند. ترور افرادی همچون زنان و کودکان که نمیتوانستند به لحاظ خط مشی فکری هیچ تأثیری در جامعه داشته باشند و تنها هدف ترور آنها ایجاد وحشت و ناامنی بود.
رئیس دیوان عدالت اداری با تأکید بر اینکه متأسفانه جریاناتی در سطح جهان و آنهایی که منافع خودشان را در منطقه دنبال میکنند، از حربه ترور استفاده میکنند، گفت: ترور شخصیتها، دانشمندان و کودکان از سوی استکبار و رژیم صهیونیستی در ایران، عراق، لبنان و فلسطین همه و همه ناشی از ضعف، بیمنطقی، منفعتجویی و سلطهطلبی است. اگر آمریکا، رژیم صهیونیستی و هر جریان سیاسی دیگری منطق دارد، باید منطقش را روی میز بگذارد و صادقانه آن را به اطلاع عموم مردم برساند و این مردم هستند که میتوانند انتخاب کنند.
وی با طرح این سوال که آیا آمریکا میتواند از آن طرف دنیا بیاید و با این منطق که «من در خاورمیانه منافعی دارم» به اقدامات تروریستی دست بزند و تقویتکننده و پیگیر مسائل تروریسم در منطقه باشد، بیان کرد: امروز شاهد آن هستیم که عوامل استکبار و آمریکا و سایر جریانات سلطه غرب صراحتا و گاهی به کنایه و یا در لفافه میگویند که جریان ترور و تروریسم که امروز در منطقه بلای جان منطقه شده است، همه دستپرورده آمریکا و استکبار است.
منتظری تصریح کرد: متأسفانه چون آمریکا در عراق، سوریه و لبنان منطقی نداشت که عامه مردم و افکار عمومی بتوانند آن را بپذیرند، به ترور متوسل شد.
عضو مؤسسان سازمان قضایی نیروهای مسلح در مورد انفعال سازمانها و مجامع بینالمللی در قبال مبارزه با تروریسم گفت: ما اعتقاد داریم و بر اعتقادمان هم دلیل داریم که اساسا این سازمانهای به نام مدعی حقوقبشر و حقوق بینالملل همه و همه ساخته و پرداخته خود قدرتها هستند و وقتی که سازمان ملل و امثال آن، دستپرورده خود جریانات سلطه جهانی باشند، انتظاری از آنها نیست که بتوانند به حق و عدالت حکم کنند.
وی ادامه داد: واقعیت امر این است وقتی که آبشخور این سازمانهای پرطمطراق و مدعی حقوقبشر یا مدعی دفاع از حقوق عامه و کشورها، خود دولتهای جبار و ستمکار دنیا هستند قطعا این سازمانها نمیتوانند در مسیر خلاف نظر این کشورها حرکت کنند. اگر گاهی هم حرکاتی انجام میدهند این حرکات، حرکات نمادینی است که آنها میخواهند از خودشان چیزی نشان دهند. در حقیقت آنها متهمینی هستند که در جایگاه قاضی نشستهاند و کسی که متهم باشد و در جایگاه قاضی بنشیند، نمیتواند به عدالت حکم کند.
رئیس دادگاه ویژه روحانیت با اشاره به سکوت نهادهای بینالمللی ازجمله سازمان ملل و شورای امنیت در قبال جنایات داعش در لبنان، سوریه، یمن ، افغانستان و بحرین گفت: اساسا صدایی از این نهادها به گوش نمیرسد و گاهی هم اگر اعلام وجود کنند یک اعلام وجود، بسیار ضعیفی است به گونهای که هیچ تأثیری در جلوگیری از جریانات ظلم و ستم ندارد و به طور کلی شاهدیم که در قبال جنایات تروریستی که آنجا میشود، حتی نالهای هم از این مجامع مدعی حقوقبشر در دنیا برنمیخیزد.
وی درباره اهمیت همگرایی کشورهای قربانی ترور با ایران در امر مبارزه با تروریسم بیان کرد: اگر استکبار و عناصر تأثیرگذار در سیاست و تعیین خط مشیهای سیاسی دنیا بگذارند کشورهای مستقل حرکتی انجام دهند، این همگرایی قطعا میتواند مؤثر باشد اما همین امر هم به نظر من دچار پارادوکسی است که ما در دنیا شاهدش هستیم یعنی اگر روزی کشورهای خاورمیانه تصمیم بگیرند با وحدت و هماهنگی به مقابله با این مسئله برخیزند، قطعا و مسلما به این کشورها اجازه این کار را نخواهند داد و نمیگذارند که این وحدت به وجود آید یعنی انواع حیلهها را به کار میبرند برای اینکه بین کشورهای منطقه اختلاف ایجاد کنند. این سیاست، سیاست شیطانی انگلیس و اصولا جریانات باطل در دنیا است که از قدیمالایّام این چنین بودند که اختلاف میافکندند تا بتوانند بین مردم حاکمیتشان را تثبیت کنند.
منتظری ادامه داد: اگر توده مردم و همینطور کشورهای مختلفی که حکومتهای آنها برخاسته از اراده مردم است، وحدت، هماهنگی و یکپارچگی داشته باشند، قطعا زمینهای برای حاکمیت سلطه جهانی به وجود نمیآید. آنها برای اینکه حاکمیت و سلطه خودشان را حفظ کنند، از این حربه استفاده میکنند و اجازه نمیدهند کشورهای اسلامی یکپارچه شوند و برای برهمزدن این اتحاد از اختلافات قومی استفاده میکنند و فارس را در مقابل عرب، عرب را در مقابل ترک، ترک را در مقابل فلان قوم و فلان قوم را در مقابل فلان قوم قرار میدهند. متأسفانه یکی از مشکلات عمده کشورهای اسلامی این است که حکام آنها با حیله دستگاههای حاکمیت سلطه جهانی روی کار آمدند و تا زمانی که آنها نوکری خودشان را ادامه بدهند، این حکام را نگه میداند و اگر روزی این حکام بخواهند این نوکریها را در جهت دیگری به کار ببرند و سر از فرمان بتابند، همان بلایی را که بر سر صدام و قذافی آوردند، سر آنها نیز در خواهند آورد.
رئیس کل دیوان عدالت اداری درباره وظیفه دستگاههای اجرایی کشور در قبال خانوادههای شهدا چه در عرصه داخلی و چه در عرصه خارجی بیان کرد: البته مقام شهید و خانواده شهدا خیلی برتر از آن است که ما بخواهیم آن را به انجام به یک سری اقدامات مادی تنزل بدهیم. گاهی اوقات بعضی از کارهایی که انجام میشود و تصمیماتی که گرفته میشود، موجب تنزل جایگاه شهید و خانواده شهید است که نباید این گونه تلقی شود ولی به هرحال شهید سرمایه عظیمی برای کشور است.
وی در ادامه شهدا را گلبولهای حیاتبخش پیکره اسلامی ایران عزیز خواند و افزود: این شهدا بودند که با ایثار جان خود و فدا کردنشان حرکتی را در کشور ادامه دادند. نقش آنها همانند نقش گلبولهایی است که حیات را به سلولهای بدن میرسانند و خودشان کشته میشوند. شهید نیز کشته میشود تا به جامعه حیات ببخشد. شهید حیاتش را برای حیات جامعه اسلامی و کشورش هدیه کرد و این مقام و جایگاه کمی نیست.
منتظری با تأکید بر اینکه حیات و زندگی کشور در حقیقت مرهون شهادت شهید است، ادامه داد: وقتی ما به شهید و شهادت این گونه بنگریم دیگر نبایستی که برای او محدودیتی قائل شویم. او از دست ما رفت و به ملکوت اعلی پیوست. بازماندگانی دارد که اقتضا دارد نظام نسبت به بازماندگانش آنگونه که شایسته است عمل کند. به نظر من قبل از اینکه بخواهیم به احقاق حقوق مادی خانواده شهید کمر همت ببندیم، بایستی به جایگاه معنوی خانواده شهید اهتمام بیشتری شود. البته این به آن معنا نیست که ما نسبت به تأمین نیازهای خانواده شهید و جانباز و کسانی که سلامتیشان را تقدیم کردند، بیاعتنا باشیم. از طرف دیگر کشور از جهات مختلف محدودیت دارد که باید این محدودیتها را نیز در نظر گرفت و متناسب با شرایط کشور تصمیماتی اتخاذ کرد.
وی درخصوص برگزاری دومین کنگره بینالمللی 17000 شهید ترور از سوی بنیاد هابیلیان و نقش آن در اثبات حقانیت ایران به عنوان کشوری که خود قربانی تروریسم است، گفت: قطعا اقدامات چنین مراکز مردم نهادی که وابستگی به جریانات سیاسی ندارد، میتواند آینه خوبی از واقعیتهای جامعه و منعکسکننده آن باشد. این مهم است که نهادهای مردمی در جهت مقابله با آنچه که دنیای استکبار حرکت میکند، گام بردارند و نشان دهند که عملا زیر بار این جریانات استکباری نخواهند رفت.