برخی نیت روسیه از حمله به مواضع داعش در سوریه را تعدیل قدرت ایران در منطقه به عنوان اصلیترین کشور حامی مقاومت میدانند، ارزیابی شما از این تحلیل چیست؟
قنادباشی: اگر به مسائلی که سیاست خارجی روسیه به آن مشغول و مبتلا است نگاه کنیم و مسائلی که در اولویت سیاست خارجی آنهاست را بررسی کنیم، میبینیم اولویت روسیه درحال حاضر به هیچ وجه مسئله ایران نیست؛ درحال حاضر روسیه اولین اولویت خود را اقدامات خصمانه غرب علیه این کشور می داند که در تحریمهای خصمانه اقتصادی آنها خود را نشان داده؛ غرب تحریمهای گستردهای را علیه روسیه در قضیه اوکراین و شبه جزیره کریمه بسیج کرده و به طور بسیار محسوس و آشکاری دستگاه حکومتی روسیه به آن مشغول است؛ از این نظر در شرایطی که مسئله مقابله با غرب اولویت اول را دارد اینکه مسئله ایران اهمیت بسیار کمتری پیدا می کند.
علاوه بر این روسیه در قضیه لیبی در میان جهان سوم چه در بین غیرمتعهدها و چه در اتحادیه آفریقا و جهان عرب به دلیل عدم حمایت از قذافی ضربه خورده است؛ در واقع اولویت بعدی روسیه این است که روابط خود را در جهان سوم میان کشورهایی که متحد روسیه هستند یا قرار است روابطی با آنها داشته باشند حفظ کنند و بیاعتمادی که بر اثر اتفاق لیبی ایجادشد دوباره ایجاد نشود و اگر بشار اسد سقوط کند طبیعتاً این بیاعتباری را ایجاد میکند.
اولویت سوم روسها خیلی شبیه اولویت آقای بوش است؛ آقای بوش وقتی علیه طالبان حمله کرد و القاعده را مورد حمله قرار داد تئوری جنگ پیشگیرانه را داشت؛ در اولویتهای روسیه یکی ازمسائل همین مسئله جنگ پیشگیرانه است؛ یعنی آنها به نظرشان میرسد که اگر گروههای تکفیری و داعش بتوانند در سوریه و عراق پیروزی به دست بیاورند طبیعتاً بعد از آن متوجه روسیه هم خواهند شد؛ کما اینکه دو نشانه از این موضوع نیز وجود دارد که یکی از آنها تحرکات گروههای افراطی و تکفیری در چچن، اینگوش و بعضی از جمهوریهای روسیه مثل قزاقستان و همچنین تحرکاتی است که گروههای شبه داعش در تاجیکستان و قرقیزستان دارند که امکان دارد خطراتی را متوجه مسکو کنند.
یکی هم اینکه از مجموع نیروهایی که از سوریه وارد شدند و جزء نیروهای داعش هستند از نظر آماری تعداد زیادی روس هستند مثلاً اگر از فرانسه 500 نفر آمده باشند از روسیه دو برابر این تعداد آمدهاند و لذا وقتی فرانسویها و انگلیسها در حال حاضر و در همین مقطع هواپیماهایشان پرواز کرد و طی همین چند هفته برخی از مواضع داعش را مورد حمله قرار دادند، روسیه هم یکی از دغدغههایش بازگشت تروریستهایی است که اگر موفق شوند لبه تیزحملات تروریستیشان را متوجه روسیه خواهند کرد.
علاوه براین سه دلیلی که عنوان شد موضوع بعدی مقطعی است که روسیه به سوریه حمله کرد و آن مقطع این است که دمشق واقعاً در خطر تعرض گروههای داعشی قرار گرفته بود؛ درست است که حزب الله و ارتش سوریه هم وجود داشت ولی داعشی ها بعد از چهارسال توانسته بودند با پیشرویهای گام به گام به مرز دمشق بیایند و درست زمانی که آنها حمله کردند دمشق در معرض سقوط بود که حتی آب دمشق را نیز قطع کرده بودند و روزی نبود که برخی از محلات دمشق مورد حمله خمپارهای قرار نگیرد، لذا قبل از آن روسیه زمانی چنین اقدامی را کرده بود که دمشق مورد خطر نبود اما زمانی آنها وارد عرصه سوریه شدند که واقعاً معادلات بشدت و به سرعت به ضرر بشار اسد تغییر پیدا میکرد فلذا مقطع حضور روس ها هم ثابت میکند تحلیلی که در مورد ورود آنها برای بیرون کردن ایران از جبهه مقاومت گفته شده صحیح نیست.
موضوع پنجم در خصوص حمله روسیه به سوریه اینکه طبیعتاً رایزنیهایی بین ایران و روسیه در حملات هوایی و موشکی علیه داعش انجام شده و روسیه به هیچ وجه بدون کسب نظر از جمهوری اسلامی ایران به چنین کاری دست نزده است. آنها در مسیر اهداف ایران حرکت می کنند.
«نسیم»: پس مسئله ایران در اولویت های دراز مدت روسیه هم نیست؟
قنادباشی: این موضوع را در دراز مدت نمیتوانیم تضمین کنیم؛ ما سیاست کشورها را در کوتاه مدت و میان مدت بررسی میکنیم؛ در درازمدت قدرتها ممکن است بنا بر ترکیبی که در مسکو حاکم میشود و بنا بر شرایط زمانی تغییر موضع دهند چنین اما تاکنون حتی نشانه کوچکی مبنی بر سیاست تغییر مواضع در قبال ایران چه در کوتاه مدت و چه در دراز مدت مشاهده نشده است.
«نسیم»: مواضع ترکیه را در معادلات فعلی چگونه ارزیابی می کنید؟
قنادباشی: روسیه در زمانی حملاتش را علیه داعش آغاز کرد که ترکیه هم به این نتیجه رسیده بود که دیگر نمیتواند به داعش کمک کند و به همین دلیل زمان بسیار خوبی را انتخاب کرد، چرا که از یک طرف کویت و مصر فعالیتهای پشتیبانی خود از بشار اسد را آغاز کردهاند و از سویی دیگر اتحادیه عرب به این نتیجه رسید که مواضع و محاسبات گذشتهاش درمورد حذف بشاراسد اشتباه بود و آمریکا هم در مسائل نظامی صریحاً اعتراف کرد که آن چه برای ایجاد گروههای میانهرو هزینه کرده بیخود بوده است. اگر روسیه زمانی به داعش حمله می کرد که ترکیه مصرانه و با قدرت به داعش کمک میکرد طبیعتاً تضادی بین آنکارا و مسکو به وجود میآمد اما روس ها زمانی حمله کردند که ترکیه به دلیل تضعیف موقعیت حزب عدالت و توسعه آقای اردوغان در صحنه سیاسی و تحرکات داعش در مرزهای ترکیه، افکار عمومی ترکیه اجازه نمیداد که بیش از این آشکارا از داعش حمایت کند؛ فلذا طبیعتاً اگر چه ممکن است مقامات ترکیه در اظهاراتشان انتقادهایی کنند ولی عملا درجهت مخالف با روسیه قرار نگرفتند و به تعبیر دیگر عملیات روسیه به هیچ وجه در عرصه عمل مخالفتی با شرایط و خط مشی کنونی ترکیه در سوریه ندارد.
«نسیم»: دراوضاع فعلی و با تهدید جدی موقعیت داعش، رویکرد عربستان را در قبال حذف این گروه چگونه ارزیابی می کنید؟
قنادباشی: در صحنه سوریه دو گروه از داعش حمایت میکنند که یکی گروه اردن و ترکیه هستند که بیشتر کارهای تدارکاتی و آموزش را دارند و بودجه و هزینه توسط عربستان پرداخت میشد.
عربستان که خواهان پیشرفت داعش و یا لااقل تضعیف بشاراسد بود در حال حاضر به دلیل تضعیف موقعیت در جهان عرب به دلیل اختلافات خانواده سعودی، مشغولیت به جنگ با یمن و اخیراً افتضاحی که در حج آفریده شد به همراه جدا شدن خط مشی مصریها از عربستان که زاویهای با ریاض پیدا کردهاند موقعیتشان تضعیف شده است.
البته به طول انجامیدن چهار سال تحرکات تروریستی درسوریه خود به خود موقعیت عربستان را تضعیف کرده است؛ عربستان خواهان این بود که درشش ماهه اول کار تمام شود ولی همچنان که دولت بشار اسد درحال تضعیف شدن بود سیاست عربستان هم در مقابل در حال تضعیف شدن بود فلذا الآن آنچه که اتفاق افتاده این است که عربستان دریک انفعال خاصی است و تلاش مذبوحانهای به کار میبرد که از طریق جلب رضایت، روسیه را به کمک کردن به اجرای سیاستهایش وادارد که چنین چیزی طبیعتاً اصلاً امکانپذیر نیست.
در نهایت می توان گفت در حال حاضر عربستان اهرمهای لازم را برای تأثیرگذاری بر روند سوریه به طور کلی ندارد؛ عربستان در حال حاضر بسیار ضعیف شده و شاید بشود گفت که جنگ سوریه مثل آنچه که برای روسیه سابق در افغانستان اتفاق افتاد عربستان را چه از نظر سیاسی و چه ازنظر تبلیغاتی و اقتصادی تضعیف کرده است.
در جهان امروز عربستان به عنوان مدافع خط مشی تکفیری تروریستی معرفی شده که این برای عربستان در اروپا و جاهای مختلف بسیاربدهست.