خبرهای داغ:
در قالب یک یادداشت منتشر شد

واکنش یک مدیر صداوسیما به انتقاد رسانه‌های دولتی

مدیرکل روابط عمومی رسانه ملی در پاسخ به یادداشت روزنامه ایران با عنوان «برجام و جادوی میز مونتاژ» و برخی ادعا‌ها در باره برخورد یک جانبه صدا و سیما با موضوع برجام، مطلبی منتشر کرد.
کد خبر: ۸۵۸۸۰۳۳
|
۱۰ آبان ۱۳۹۴ - ۱۴:۲۴

به گزارش خبرگزاری بسیج داوود نعمتی انارکی مدیرکل روابط عمومی سازمان صداوسیما در پاسخ به یادداشت صفحه اول روزنامه ایران در روز نهم آبان که با عنوان «برجام و جادوی میز مونتاژ» منتشر شده بود نکاتی را متذکر شد. متن این یادداشت بدین شرح است:

عاری بودن ذهن نقاد از پیشداوری و یکجانبه‌نگری برای رسیدن به یک بررسی جامع و درست، بسیار ضروری است و فقدان این ویژگی، مطلب و نقد را از اساس به بیراهه می‌برد و از انصاف دور می‌کند؛ مشکلی که در یادداشت صفحه اول 9 آبان روزنامه ایران با عنوان «برجام و جادوی میز مونتاژ» کاملا مشهود است.

در این یادداشت، نویسنده از تمام جملات و بیانات آیت‌الله مکارم‌شیرازی (دام ظله) در دیدار مدیران ارشد پژوهشی سازمان صداوسیما، آنچه را موردنظر و مطلوب برای دستیابی به نتیجه از پیش تعیین‌شده‌اش بوده، انتخاب کرده و با برجسته‌سازی عبارت «خروج از خط اعتدال» بر مبنای آن پیش رفته و به ‌نوعی مصداق «خشت اول» کجی شده که دیوارش تا انتهای مطلب به بیراهه رفته است.

این در حالی است که مروری بر مطالب مطرح شده در جلسه دیدار و بیانات این مرجع عالیقدر، خواننده را با جملات تائیدکننده و مثبت و قدردانی ایشان از عملکرد رسانه ملی نیز مواجه می‌کند که کاملا با انتخاب گزینشی و تعمیم عبارتی از سخنان ایشان به کل بیانات طرح شده در این نشست، متناقض و در تضاد است.

و اما نویسنده در ادامه این یادداشت، در قالب سه بند به نقد عملکرد صداوسیما در موضوع برجام پرداخته که در ذیل به آن اشاره و پاسخ داده می‌شود:

1ـ در بند اول، نویسنده با اذعان به گستردگی و آمار بالای پخش برنامه‌های مرتبط با موضوع برجام و توفیقات آن، موضوع عجیبی را مطرح کرده با این مضمون که «اتکا به دقایق برنامه‌ها جای تفاخر ندارد» و از قول صاحبنظران عرصه رسانه آن را «مغالطه آمار» نامیده است؛ ادعایی که هیچ سند و پایه‌ای ندارد و معلوم نیست کدام صاحبنظر عرصه رسانه، ‌ مولفه‌ها و استنادات آماری را برای ارزیابی فعالیت‌های یک رسانه، نفی کرده که نویسنده به آن استناد می‌کند و آن را مبنای مطلب و نتیجه‌گیری خود قرار می‌دهد.

در این بند، نویسنده با طرح این سوال که آیا رسانه ملی توانسته موضوع برجام را به مهم‌ترین مساله مردم تبدیل کند، گویا خواسته به یک استفهام انکاری دست بزند و پاسخ آن را منفی‌ بداند؛ در حالی که در این زمینه، هم تحقیقات و هم نظرسنجی‌های مراکز مختلف از مردم، مؤید این مطلب است که پوشش خبری و اطلاع‌رسانی و تنوع برنامه‌های مرتبط با برجام، آنقدر گسترده بوده که این موضوع به مهم‌ترین مساله جامعه و مردم تبدیل شده است اما این‌که چرا رسانه ملی در کنار نکات مثبت برجام، به بررسی و واکاوی دقیق و چالش‌های موجود در این مساله به‌شکلی گسترده ‌پرداخته، موضوعی است که مبنای آن توصیه‌ها و رهنمودهای اکید رهبر معظم انقلاب به دولت و مجلس و مسئولان نظام بوده است که این توصیه‌ها همچنان ادامه دارد.

برای یادآوری به بخشی از نامه 29 مهر ایشان به رئیس‌جمهور محترم اشاره می‌شود: «محصول مذاکرات که در قالب برجام شکل گرفته است، دچار نقاط ابهام و ضعف‌های ساختاری و موارد متعددی است که در صورت فقدان مراقبت دقیق و لحظه‌به‌لحظه، ‌ می‌تواند به خسارت‌های بزرگی برای حال و آینده‌ کشور منتهی شود.» بنابراین اگر رسانه ملی در لحظه‌لحظه برجام با پرداختی موشکافانه به موضوع توجه داشته است، حکایت از دقت نظر و عمل به وظیفه دارد.

2ـ موضوع و شبهه طرح شده در بند دوم این مطلب نیز اطناب موضوع بر پایه‌‌ همان مبنای نادرست و غیرمستند بند اول است، یعنی نویسنده مدعی شده که در ماجرای برجام، رویکرد متوازن و دوجانبه رسانه ملی برای ابراز نظر موافقان و مخالفان باز هم براساس استنادات آماری است و در ادامه نیز ادعا کرده که به گواهی بزرگان، این کار نیز بر مدار «گزینش و جانبداری» بوده است. این ادعا نیز بی‌اساس است، زیرا نگاهی گذرا به برنامه‌های مختلف گفت‌وگومحور و مناظره‌ای شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی، خط بطلانی بر آن خواهد کشید. در این زمینه باید یادآور شد که اگر کسی بخواهد با معیار‌ها و مطلوب خودش تمام مستندات آماری و نظرسنجی‌های موجود را غیرقابل استناد بداند و صرفا به‌دلیل همخوان نبودنشان با سلایق و اهداف مورد نظرش، آن‌ها را با برچسب «گزینشی و جانبداری» طرد و نفی کند، هیچ‌گاه به نقدی سازنده و نتیجه‌ای منصفانه نخواهد رسید.

3ـ بند سوم این مطلب را باید سطحی‌ترین بخش آن دانست؛ زیرا این بخش از مطلب با مطالب پیشین و مقبولات خود نویسنده نیز در تضاد است؛ یعنی در دو بند پیشین، نویسنده به گستردگی و آمار بالای تولیدات و برنامه‌های رسانه ملی اذعان و آن‌ها را تائید کرده است، در حالی که در این بخش از مطلب، ادعا می‌کند که سیما در زمینه برجام فقط از یک قالب ساده تلویزیونی استفاده کرده! این ادعا آنقدر عجیب است که اگر تا قبل از خواندن این بخش از یادداشت فکر می‌کردیم نویسنده مطلب، بیننده برنامه‌های رسانه ملی در موضوع برجام بوده ولی نقدی غیرمنصفانه نوشته است، پس از خواندن آن به این نتیجه می‌رسیم که گویا نویسنده محترم اصلا تلویزیون نگاه نکرده و برنامه‌های متنوع آن را با موضوع برجام در قالب‌های متنوع خبری، ارتباطات زنده، مستند، گفت‌وگو‌محور، پرونده‌ها و گزارش‌های موضوعی، مناظره، گفت‌وگو با مردم در سطح شهر و... ندیده است وگرنه هیچ‌گاه چنین ادعایی را مطرح نمی‌کرد.

در پایان، رسانه ملی ضمن استقبال از دیدگاه‌‌ها و نقدهای سازنده و راهگشا، آمادگی خود را برای دریافت و بهره‌گیری از نقدهای مبتنی بر تحلیل‌های واقع‌بینانه اعلام می‌کند، زیرا باورمان بر این است که توجه به نقدهای سازنده، یاری‌دهنده رسانه برای دستیابی به اهداف پیش روست.

ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار