خبرهای داغ:
ترقی:

زنگ خطر"جوان شدن فقر"به صدا درآمده

آمار هشدار دهنده‌ عضو هیات امناء کمیته امداد امام(ره) : رشد ۷۰۰ درصدی کارتن‌خواب‌ها در تهران/ ۱۸ درصد افراد تحت پوشش کمیته امداد نوجوان هستند/ فقر نسبی در حوزه مسکن به ۷۰ درصد رسیده است.
کد خبر: ۸۵۸۸۴۱۳
|
۱۱ آبان ۱۳۹۴ - ۱۷:۴۵
به گزارش خبرگزاری بسیج، حضرت امیرالمومنین علی(ع) خطاب به فرزندشان محمد حنفیه سفارش نمودند: ای فرزند! من از تهیدستی بر تو هراسناکم، از فقر به خدا پناه ببر که همانا فقر دین انسان را ناقص و عقل را سرگردان و عامل دشمنی است. یکی از مهمترین معضلاتی که هر جامعه‌ای را تهدید می‌کند، مسئله  انواع فقر می‌باشد. با تغییرات نامطلوبی که در وضعیت اقتصادی و فرهنگی جامعه رخ داده، چهره کریه این پدیده در کشور ما به گونه‌های مختلفی نمایان شده است، گاهی صحبت از فقر مذموم و فقر نسبی در رسانه‌ها می‌شود. برای مقابله با فقر و رفع سلطه این معضل از جامعه باید اول بررسی کنیم که چه عواملی موجب پیدایش این معضل می‌شود؟ این مسئله چه اثراتی بر زندگی فردی و اجتماعی افراد می‌گذارد؟و ... در این خصوص مشروح گفت‌و‌گوی تفصیلی «نسیم» با حمیدرضا ترقی عضو هیات امناء کمیته امداد امام خمینی (ره) درباره علل و ریشه‌های فقر در جامعه و تفاوت فقر مذموم و فقر نسبی را در ذیل بخوانید:

چه تعریفی از فقر مذموم را می‌توانیم در جامعه ارائه بدهیم و اصولا چه ویژگی‌هایی دارد؟

ترقی: آنچه که در واقع در عرصه اجتماعی به عنوان فقر کثیف یا فقر مذموم بیشتر مورد تاکید قرار می‌گیرد فقری است که در قرآن کریم از تعابیر خاصی برای آن استفاده شده است. برای مثال فقری که ناشی از فقر فرهنگی و بی‌ارتباطی با خدا و عدم دین باوری است در قرآن کریم این‌گونه از آن تعبیر شده است: «وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا» (۱) کسی که از ذکر خدا اعراض بکند و یاد خدا و خدا را فراموش کند دچار تنگی معیشت می‌شود. از نگاه دیگر فردی که دچار فقر اقتصادی می‌شود آخرت و معاد را فراموش می‌کند «من لا معاش له لا معاد له».
این تعابیر در واقع نشان می‌دهد که ما در جامعه تغییراتی داریم که افراد در اثر فقر اقتصادی و ناتوانی در حل مشکلاتشان از معیارهای ارزشی، دینی و اخلاقی خارج و دچار آسیب‌های اجتماعی و بزهکاری می‌شوند. این بزهکاری به امنیت اجتماعی ضربه زده و موجب می‌شود که در جامعه ناامنی اجتماعی، دزدی، سرقت و عوارض دیگر بوجود آید. بنابراین اگر فقر اقتصادی با فقر فرهنگی و دینی همراه ‌شود به فقر مذمومی تبدیل می‌شود که منشا بزهکاری‌ها و آسیب‌های اجتماعی در جامعه می‌شود. نوع دیگر این است که فرد بر اثر فقر فرهنگی و فقدان آشنایی با راه و رسم زندگی و نداشتن عقل معاش دچار مشکلاتی در زندگی می‌شود که عارضه فقر اقتصادی او ناشی از فقر فرهنگی‌اش است. اگر ثروتی هم در اختیار چنین افرادی قرار بگیرد در مسیر خلاف و غلط از آن استفاده می‌کنند، مانند کسانی که ثروتشان را به سمت اعتیاد و انواع و اقسام جرائم سوق می‌دهند. مجموعه این عناصر را در جامعه به عنوان فقر کثیف می‌توانیم نام ببریم.

آیا تمام فقرا و نیازمندان جامعه دچار این فقر کثیف و مذموم با تعریفی که شما ارائه دادید هستند؟

ترقی: خیر. نیازمندانی در جامعه هستند که از مناعت طبع برخوردارند که علی‌رغم فقر و تنگنای اقتصادی در زندگی ایمان و اعتقاداتشان را از دست نداده‌اند و همچنان در مسیر اسلام و انقلاب حرکت می‌کنند. پابرهنه‌هایی هستند که امام به آن‌ها ارزش می‌داد و یک تار موی آنان را به کاخ نشینان ترجیح نمی‌داد. افرادی هستند که علی‌رغم فقر و استضعاف دارای استعدادهایی‌ هستند که به محض پدید آمدن زمینه رشد استعداد و ظرفیت‌هایشان می‌توانند به مدارج بالا در جامعه برسند. این افراد فقرایی هستند که نه تنها مذموم نیستند بلکه فقرایی هستند که باید مورد احترام و تکریم جامعه باشند. اکرام آن‌ها در واقع واجب است و حفظ شخصیت آن‌ها کاملا لازم و ضروری است و همه آحاد جامعه در برابر آن‌ها باید احساس وظیفه و مسئولیت بکنند. آن قشرهایی که در جامعه متولی مشخصی دارند در طول دوران انقلاب متولیان سعی کردند میزان حمایت‌هایشان را کیفیت ببخشند و افزایش دهند. خوشبختانه به اعتراف مجامع بین‌المللی که در این راستا عملکرد دولت‌ها را رصد می‌کنند، پس از پیروزی انقلاب ما مسیر کاهش فقر را پیموده‌ایم و گام‌های خوبی را در جهت کاهش فقر برداشته‌ایم. اقداماتی که دولت گذشته در بحث هدفمندی یارانه‌ها انجام داد تقریبا فقر مطلق را در عمده روستاهای کشور از بین برد اما در شهر‌ها فقر مطلق به طور کامل از بین نرفته و به فقر نسبی تبدیل شده است.

در صحبت‌هایتان به فقر نسبی اشاره کردید، فقر نسبی چیست؟ و چه اقدامات موثری در کشور برای کاهش فقر نسبی انجام شده است؟

ترقی: این فقر نسبی که در کشور الان وجود دارد در واقع نشان دهنده این است که خانواده‌های ضعیف به لحاظ الگوی اجتماعی رده اول و دوم و حتی سوم در طبقات اجتماعی این‌ها دچار فقر نسبی هستند یعنی در بعضی از موارد در سبد هزینه‌های زندگیشان دچار کمبود هستند. مثلا در تامین مسکن مشکل دارند و این ناتوانی در تامین مسکن‌، بسیاری دیگر از سرفصل‌های زندگیشان را تحت تاثیر قرار داده است و مجبور شده‌اند هزینه‌های فرهنگ‌، خوراک یا پوشاکشان را کاهش بدهند که در نتیجه به آن‌ها ضربه وارد شده است. بنابراین هر کدام از این خانواده‌ها در یکی از سرفصل‌های سبد هزینه زندگیشان دچار مشکل هستند که دولت باید برای حل هر کدام از این سرفصل‌ها برنامه‌ای داشته باشد.

در مورد مشکل مسکن که تقریبا حدود ۷۰ درصد مشکلات خانواده‌ها را در فقر نسبی در بر می‌گیرد، دولت گذشته طرح مسکن مهر را اجرا کرد که همچنان در این دولت بعضا کارش را ادامه داده و در مواردی هم به نتیجه رسیده است. اگر استمرار داشته باشد و ادامه پیدا کند می‌تواند بخش عمده‌ای از فقر نسبی را حل کند. در باقی سرفصل‌ها هنوز برنامه مشخصی غیر از درمان پیش بینی نشده است. با توجه به اینکه نرخ هزینه‌های درمانی به خاطر تحریم‌ها در این چند سال افزایش پیدا کرده است به طور مستمر شاهد رشد فقر نسبی در بین خانواده‌های مریض و بیمار بوده‌ایم. در اثر این افزایش نرخ درمان هر سال حدود ۷ درصد به جامعه فقیر نسبی ما افزوده می‌شوند. اقدام دولت یازدهم در کاهش هزینه‌های درمانی و اتخاذ سیاست سلامت در کشور توانسته است به حمدالله بخشی از این مشکلات را برطرف کند. در واقع می‌توانیم بگوییم که فقر نسبی در بعد درمان، در این دولت در حال حل شدن است.

در بقیه موارد مثل هزینه تحصیل، ازدواج و نیازهای دیگر زندگی طبیعتا بخشی از این‌ها باید از طریق قرض‌الحسنه و توسعه نظام قرض الحسنه جبران شود. متاسفانه در بحث اشتغال هنوز کار اساسی در این دولت انجام نشده است. در دولت قبل اعتبارات بسیار خوبی به بخش اشتغال اختصاص پیدا کرد و توانست هر سال تقریبا بین ۷۰۰ تا ۸۰۰ هزار شغل را ایجاد کند ولی در دولت یازدهم متاسفانه این مساله تقلیل پیدا کرده و شاید بتوان گفت نسبت به دولت دهم ۱۰ درصد کاهش یافته است. عدم ایجاد فرصت‌های شغلی موجب رشد نرخ بیکاری در کشور شده که طبیعتا این هم در فقر نسبی موثر است.

چه تعدادی از افراد جامعه تحت پوشش کمیته امداد هستند؟ آیا تمام افراد فقیر جامعه از حمایت‌های کمیته امداد بهره‌مند می‌شوند؟

ترقی: حدود ۴ و نیم میلیون نفر تحت پوشش کمیته امداد هستند. تمام این آمار‌ها را داریم و هر کس که به سایت امداد مراجعه کند تمام این آمار را می‌تواند به دست آورد. اعم از افراد یتیم و زنان سرپرست خانواده که تحت پوشش امداد هستند و از حمایت‌های امداد بهره‌مند می‌شوند. بعضا با آماری از طرف وزارت کشور روبرو می‌شویم که آن‌ها نیز قابل اعتنا و توجه هستند ولی آنچه که در کشور نگرانی را پدید می‌آورد آنهایی هستند که در کشور هیچ متولی برایشان وجود ندارد. مثلا در تهران که یکی از شهرهای بزرگ کشور است تعداد کارتن خواب‌ها در اوایل سال ۹۰ مجموعا حدود ۳ هزار نفر بود که برای آن‌ها چاره اندیشی شد و برنامه‌ریزی‌هایی صورت گرفت تا بتواند مشکلات آن‌ها را برطرف کند. اما بر اساس آماری که اخیرا بدست آمده تعداد کارتن خواب‌ها تقریبا به ۲۰ هزار نفر افزایش یافته که نشان می‌دهد رشد فقرای جدی که جا و مکان ندارند و از شهرهای دور و یا روستا‌ها به تهران مهاجرت کرده‌اند افزایش چشمگیری داشته است.

طبیعتا کسی که شب کارتن خواب هست در روز یک فعل مثبت و مناسبی نمی‌تواند داشته باشد و بعضا دچار بزهکاری می‌شود. در واقع نشان دهنده آن است که این نوع فقری که رو به افزایش است متولی مشخصی ندارد و دستگاه‌های متعدد در زمینه رفع مشکل این‌ها باید اقدام اساسی انجام دهند. خوشبختانه شهرداری تهران اقدامات خوبی را انجام داده است اما این تلاش‌ها صرفا در تهیه جا و مکانی برای اقامت موقت به عنوان گرمخانه خلاصه شده که البته مشکل اصلی آن‌ها را برطرف نمی‌کند، بلکه فقط مشکل خواب و اینکه چهره شهر را نامناسب نکنند حل می‌کند. اگر این‌ها جای خواب نداشتند و همین ۲۰ هزار نفر در داخل شهر تهران پخش می‌شدند آن‌گاه چهره‌ای که از تهران می‌دیدیم مانند خیابان‌های بمبئی هند یا کشورهایی که فقرشان چهره بدی دارد می‌شد. ولی شهرداری با این تلاشی که انجام داده الان نمی‌گذارد که آنچهره‌ واقعی از فقر در تهران نشان داده شود، در حالیکه اگر کسانی بروند این مناطق را ببینند متوجه می‌شوند که واقعا ما یک مشکلاتی داریم.

آقای ترقی فقر چه آثار و نتایجی در جامعه می‌تواند داشته باشد؟

ترقی: یکی از عوامل مهم افزایش یافتن طلاق در کشور فقر و محرومیت می‌تواند باشد. اگر ما عوامل متعددی را در نظر بگیریم شاید بشود گفت که ۸ درصد از خانواده‌هایی که تحت پوشش امداد هستند ناشی از طلاق است. این در گذشته حدود ۳ درصد بود اما ظرف این ۵ یا ۶ سال گذشته به ۸ درصد افزایش پیدا کرده و این نشان می‌دهد که نقش طلاق در از هم پاشیدن زندگی‌ها و افزایش فقر و نیازمند شدن خانواده‌ها بسیار بالا است و باید فکر اساسی برای جلوگیری از این قضیه بشود. متاسفانه فقر دارد به سمت قشر جوان کشیده می‌شود. در کشور ما قبلا فقرا معمولا از افراد از کار افتاده بودند، سنشان بالا بود مثلا بالای ۵۰ سال بودند. اما الان تقریبا بیش از ۱۸ درصد افراد تحت پوشش امداد زیر ۱۸ سال هستند و این نشان می‌دهد که وضعیت جوان شدن فقر یک نگرانی جدی در کشور دارد بوجود می‌آورد و باید جلوی جوان شدن فقر را گرفت و اجازه نداد نسل جوان به فقرا بپیوندند. این نیازمند آن است که یارانه‌ها به سمت قشرهای ضعیف جامعه سوق داده شود که حداقل جوان‌ها را بتوان نجات داد و نگذاشت این قشر مبتلای به فقر والدینشان بشوند.

کمیته امداد امام خمینی(ره) برا یرفع این معضلات چه برنامه‌ها و اقداماتی  در دستور کار دارد؟

ترقی: کمیته امداد برنامه‌ریزی ۵ ساله بر اساس برنامه کلی کشور در جهت کاهش فقر دارد و همانطور که رئیس کمیته امداد اعلام کردند سیاست جدید امداد مبتنی بر توانمند ساختن خانواده‌ها طراحی شده است. تلاش می‌کنیم تا از ظرفیت‌های دولت و مردم در جهت توانمند سازی خانواده‌ها ‌‌نهایت بهره برداری را بکنیم و سعی کنیم که این جامعه تحت پوشش که حدود ۲ و نیم میلیون خانوار می‌‌باشند این را نگذاریم که فقرشان به فقر مذموم تبدیل شود. با ارائه خدمات فرهنگی و مراقبت‌های مختلف تلاش می‌کنیم هم فقر فرهنگی و هم فقر اقتصادی این قشر را از بین ببریم و هم آن‌ها را با افزایش امید به زندگی در مسیر خود اتکایی و توانمند سازی حرکت بدهیم. برنامه ۵ ساله امداد طبق این چارچوب طراحی شده و منابعش تامین می‌شود و در ‌‌نهایت به سمت اجرایی شدن پیش می‌رود. خوشبختانه در مجامع بین المللی این برنامه‌ها مورد قبول و الگو برای دیگر کشور‌ها قرار گرفته است و این تجربه را به دیگر کشور‌ها از طریق مجامع بین المللی و سازمان ملل توانسته‌ایم منتقل کنیم.

 آنچه که من در واقع باید به آن تاکید کنم این است که آسیب‌های اجتماعی آثار مستقیمی در فردا دارند. بر اساس محاسباتی که اقتصاد‌انان می‌کنند معتقدند که افزایش هر سه درصد طلاق یک درصد به میزان فقر در جامعه اضافه می‌کند. از هر سه درصد رشد نرخ بیکاری یک درصد به فقر جامعه افزوده می‌شود. یعنی همه این عواملی که در جامعه وجود دارد اعم از تورم، نرخ بیکاری، طلاق و اعتیاد و.. همه این‌ها بر افزایش فقر در جامعه تاثیر می‌گذارند.

بر اساس سیاست‌های اداره سوم منشور سازمان ملل باید در هر سال ده درصد از تعداد فقرای جامعه‌ کاهش پیدا کنند. هر چه که کمیته امداد و مردم در جهت کاهش فقر تلاش کنند اما دولت برای ریشه کن کردن عوامل فقر در جامعه اقدامی انجام ندهد این تلاش‌ها با ورود یک عده دیگر از افراد جامعه به فقر که ناشی از‌‌ همان علل هستند بی‌تاثیر خواهد بود و ما در واقع نمی‌توانیم به سطحی از کاهش فقر برسیم. با توجه به سیاست کاهش فقر در کشور و چشم انداز ۵ ساله کمیته امداد امام خمینی(ره) باید سالی ده درصد کاهش فقرا را داشته باشیم. باید جلو تولید فقر را در بخش‌های دیگر بگیریم. یعنی بخشی که بخواهد تولید کار بکند و فرصت‌های اشتغال ایجاد بکند اگر او کوتاهی بکند در نتیجه ما در کاهش فقر موفق نخواهیم بود، یا در بخش‌های دیگر مثل جلوگیری از طلاق و اعتیاد و دیگر مسائل که این‌ها همه به عنوان ریشه‌های ایجاد فقر در جامعه تلقی می‌شوند، لذا این می‌طلبد که واقعا مقابله با فقر در جامعه به یک همت و یک استراتژی ملی تبدیل شود و همه عرصه‌ها خودشان را برای ریشه کن کردن عوامل ایجاد فقر در جامعه موظف بدانند. این درشان نظام جمهوری اسلامی نیست که بعد از ۳۷ سال از عمر انقلاب اسلامی ما هنوز نتوانسته باشیم مشکل فقر را به صورت کامل در جامعه حل کنیم.

۱. سوره طه آیه ۱۲۴

ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار