مدل سازی سیستمی دینی اکسیر اسلامی سازی علوم انسانی
به گزارش خبرگزاری بسیج، عوامل جامعهشناختی، یعنی نهادهای سیاست، اقتصاد، تعلیم و تربیت و رسانه در سپهر ارزشهای دینی و اصول عقلانی مهمترین عوامل تأثیرگذار در مدیریت تحول علوم انسانی به شمار میآیند.
همزمان با برگزاری سومین کنگره علوم انسانی اسلامی، کمیسیون مدیریت تحول علوم انسانی اسلامی به ریاست مجتبی سعادتی برگزار شد. دیگر اعضای هئیت رئیسه این کمیسیون؛ عباس چهاردولی(عضو هیات علمی دانشگاه عالی دفاع ملی) ، محمدرضا شمس دولت آبادی ، لواسانی، ولی الله نقی پورفرد و سید جواد امینی بودند.
مقالات کمیسیون مدیریت تحول علوم انسانی نیز شامل «اولویت بندی الزامات مدیریت تحول علوم انسانی مبتنی بر مدیریت راهبردی اسلامی و ایرانی» اثر غلام رضا گودرزی، «تغیر ساخت و تفکیک آن از شناخت به عنوان راهبرد تحقق علوم انسانی و اسلامی» اثر محمود حکمت نیا، «طراحی ارکان و شاخص های کمی برای علوم انسانی اسلامی» اثر علی اصغر خندان، « علوم انسانی: چیستی، ساحت ها و فرایندهای تحول در آن» اثر عبدالحسین خسروپناه، «الگویی از اسلام سازی علوم» اثر عبدالصمد عالی نژاد، «مدیریت تحولات علوم انسانی در آرا و اندیشه های امام خامنه ای» اثر امیر سخاوتیان و محمد باقر عباسی ، «مدل سازی سیستمی دینی » اثر محمد حسین گلکار، «بررسی عوامل موثر در تحول علوم انسانی» اثر محمد علی مشایخی، «فرصت ها و چالش های تحول علوم انسانی اسلامی» اثر لطف الله فروزنده و «بررسی جایگاه فرآیند نظریه پردازی بر اساس آموزه های اسلامی در هندسه تحول علوم انسانی اسلامی» اثر مشترک آیت الله علی اکبر رشاد، عباس چهاردولی، عبدالحمید واسطی، رضا معصومی راد و سعید وکیلی بود.
در ابتدای این مراسم غلامرضا گودرزی، دانشیار دانشگاه امام صادق(ع) مقاله ای درباره الویت بندی الزامات مدیریت تحول علوم انسانی مبتنی بر مدیریت راهبردی اسلامی ارائه کرد و گفت: یکی از الویت های تحول در علوم انسانی درک علوم انسانی رایج و علوم اسلامی است.
وی در بخشی دیگر از سخنان خود تأکید کرد: علوم انسانی چالش های زیادی دارد که بایدبا توجه به محور انسان در علوم انسانی مورد بررسی قرار گیرد.
گودرزی گفت: بخشی از تحول به صورت طبیعی باید به تولید دانش منجر شود. اگر به علوم رایج نگاه درستی داشته باشیم، بخشی از آن از سوی دین تأیید میشود. نگاه تحولی ما تأیید این گزاره هاست. در اینجا منظور از تحول پالایش کردن علوم انسانی رایج است. بخشی از تحول نیز تولید دانش است.
در ادامه این نشست محمود حکمت نیا، دانشیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به ارائه مقاله خود درباره تغییر و ساخت و تفکیک آن از شناخت به عنان راهبرد تحقق علوم انسانی اسلامی پرداخت.
حکمت نیا یکی از گام های ضروری در حوزه علوم انسانی، تبیین ابعاد «اسلامی سازی علوم انسانی» دانست و گفت:اسلامی سازی علوم انسانی باید با توجه انجام پذیرد و تطبیق سریع آیات و روایات بر آموزههای علوم انسانی و رد و اثبات آنها به دقتی ویژه نیاز دارد.
دانشیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی افزود:نباید روش تحقیق در علوم انسانی را به یک روش خاص محدود سازیم. چنانکه امروزه روش غالب در کشور ما همین است در این صورت در اسلامیسازی این علوم با مشکلات جدی مواجه میشویم.
وی گفت: علوم انسانی رایج در فضای دانشگاهی با فلسفه اسلامی زندگی در تعارض است. برای مثال زندگی بر اساس دین اسلام دارای وجوه فرامادی و الهی است در حالی که فلسفه اصلی علوم انسانی کنونی مادی است.
همچنین در ادامه این نشست علی اصغر خندان، استادیار دانشگاه امام صادق(ع)
مقاله ای با عنوان طراحی ارکان و شاخص های کمی برای علوم انسانی اسلامی
مبتنی بر تقریر غایت گرایانه ی استاد مطهری از علم دینی و بررسی تأثیر آن
در تحول علوم انسانی ارائه کرد.
وی به پیوند میان علوم انسانی اسلامی و
تمدن اسلامی اشاره کرد و گفت: در حال حاضر ضرورت، اسلامی سازی علوم
انسانی است؛ چراکه تمدن اسلامی جز در سایه بهکارگیری علوم انسانی اسلامی
حاصل نمیشود و اگر هم تغییری حاصل شود، زودگذر و ناپایدار خواهد بود.
خندان در بیان هدف از پژوهشش گفت: هدف از این پژوهش این است که نشان دهد تقریر غایتگرایانه از علوم انسانی اسلامی به چه معناست و چه مؤیدات عقلی و نقلی آن را تأیید میکند. سؤال اصلی این پژوهش این است که دیدگاه غایتگرایی چه جایگاه و توجیهی در نظریه ی کلان علم دینی دارد.
استادیار دانشگاه امام صادق(ع) افزود: در این مقاله، درباره ی این مباحث سخن گفته ایم: شاخص «به سوی اویی» به عنوان شاخص مهم تفکر توحیدی، ارزش عبادت و عدالت و رابطهی آن دو، جایگاه ارزشهای ثانوی مانند حکومت و سیاست و اقتصاد و. . . و از جمله ارزش علم، تأکید بر ارزش ابزاری و غیراصیل علم، تأکید بر احتیاج جامعه ی اسلامی به عنوان معیار نافع بودن علم، تقسیم نادرست علوم به دینی و غیردینی، رتبه بندی علوم در دیدگاه غایتگرایی، فواید دیدگاه غایت گرایانه از علوم انسانی اسلامی و درنهایت جمع بندی و ارائهی پیشنهاد می پردازد.
همچنین عبدالصمد عالی نژاد ، عضو هئیت علمی پژوهشگاه امام صادق (ع) با اشاره به اینکه علم اسلامی، تحول و اسلامی سازی علوم انسانی با تعریف ها و رویکردهای گوناگون روبروست، گفت: موافقان بر مرجعیت علمی قرآن کریم و نظریه پردازی قرآنی به منزله بن مایه جامع، هم داستانند.
وی بیان کرد: الگوی تحول و اسلامی سازی دانش آینده پژوهی، در حوزه مفاهیم، به واژه شناسی و گزاره شناسی آینده پژوهی در آیات قرآن میپردازد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه امام صادق(ع) گفت: در حوزه مبانی، پس از تبیین مبانی آینده پژوهان غربی، بنیادهای فکری آینده پژوهی در حوزه معرفت شناسی، خداشناسی، جهان شناسی، انسان شناسی با دیدگاه قرآن بررسی میشود.
در ادامه این نشست محمد حسین گلکار در ارائه مقاله مدل سازی سیستمی دینی، اکسیر اسلامی سازی علوم انسانی با بیان اینکه برای رسیدن به علوم انسانی اسلامی، پس از اثبات برتری نظر دین بر عقلانیت صرف بشری ابتدا باید هویت انسان مطابق دین کشف شود، گفت: بعد از بررسی نظر دین در مورد هویت انسان به ماهیت انسان شبکه ای میرسیم.
وی ادامه داد:سپس باتوجه به هویت انسان مدل نیازهای انسان را در 4محور ارتباط با خدا، ارتباط با همنوع، ارتباط با محیط و ارتباط با بدن نیاز به کشف سیستمها و ساختارهای برطرف کننده نیازهای انسان از آیات و روایات داریم که با مدلسازی بر اساس سیستمهای کشف شده از دین میتوان ساختارهای اجتماعی را در علوم انسانی تدوین کرد.
گلکار اظهار داشت: برای رسیدن به علوم انسانی اسلامی که ما را در آینده به تمدن مطلوب می رساند، مهمترین مولفه، کشف مدلهای سیستمی از آیات و روایات است که باتوجه به مدل نیازهایی که دین ارائه کرده بتواند رفع نیازهای انسان را در سطح خرد و کلان اجتماعی انجام دهد و ما را به تمدن مطلوب برساند.
در ادامه نشست مهدی کاکایی، پژوهشگر و محقق در بیان مقاله گزارشی از یک روش آزمایش شده در تحول علوم گفت: تحول در علوم به معنای اسلامی کردن آنها نیازمند دو مطلب است. تعریف علم اسلامی ونقشه راه واقع بینانه علمی و سازگار با ذات علوم یعنی علمی باشد.
وی ادامه داد: برای علم اسلامی در طی مسیری که به طراحی نقشه راه وشیوه عمل منتهی میشود تعریف ضمنی و عملیاتی در این تحقیق ارائه میشود.
در ادامه محمد علی مشایخی پور در بیان مقاله بررسی عوامل موثر در تحول علوم انسانی و تحقق علوم انسانی اسلامی با اشاره به اینکه تولید، توسعه دانش و کیفیت تغییر و تحولات علمی از مسائل مورد توجه متفکران و اندیشمندان جوامع انسانی و اسلامی بوده است، گفت: انقلاب اسلامی به عنوان مولود اسلام ناب محمدی توانست در عرصه سیاسی و جبهه فرهنگی عمومی پیروزهای بزرگی را به دست آورد.
مشایخی پوربیان کرد: در عرصه فرهنگ تخصصی و ایجاد دگرگونیهای زیربنایی و نظام مند در عرصه علوم انسانی، اجتماعی و سایر بخشها نیاز به تحولات اساسی است.طرح تحول در علوم انسانی به عنوان حرکتی مهم و بنیادین در این راستا قلمداد میشود که از رهگذر آن هم بنیانهای سیاسی و انگیزشی انقلاب اسلامی تئوریزه، تثبیت و تقویت شود و هم بستری مناسب را برای تحقق تمدن نوین اسلامی فراهم کند.
وی اظهار داشت: با این وجود عواملی نیز در ایجاد تحول در علوم انسانی و تبدیل آن به علوم انسانی اسلامی دخیل هستند که بدون توجه به آنها عملاً چنین امری امکانپذیر نخواهد بود. تبیین و تحلیل دقیق و بنیادین، توجه به میراث غنی اسلامی، جامعیت، باورمندی، توانمندیها، آموزش، روشها و روی آوردها، سیاستها تشویقی و... از جمله عوامل تأثیرگذاری هستند که نقشی مهم و اساسی را در تحول علوم انسانی و تبدیل آنها به علوم انسانی اسلامی ایفا میکند.
در ادامه این نشست، لطف الله فروزنده، دانشیار دانشگاه تربیت مدرس به بیان فرصتها و چالش های تحول علوم انسانی در ایران با تأکید بر آموزش عالی پرداخت .
وی با اشاره به اینکه علوم انسانی به مثابه علوم راهبری مهمترین نقش را درفرآیند توسعه برعهده دارد گفت: بین توسعه علوم انسانی با تغییرات اجتماعی جدید فرهنگی نیازهای کارفرمایان به شغل الزاماً توسعه ملی رابطه منطقی وجود نداشته است.
فروزنده با تأکید بر اینکه ضرورت بازنگری علوم انسانی بر هیچ کس پوشیده نیست گفت:تأکید رهبری، برنامه اصلی شورای انقلاب فرهنگی، تجارب انقلاب اسلامی، فرهنگ غنی اسلامی، وجود اساتید محقق در حوزه علوم انسانی، همکاری بین حوزه و دانشگاه ازجمله فرصتهای موجود برای تحول علوم انسانی است.
وی در بیان چالش های علوم انسانی گفت: کمبود امکانات پژوهشی، ضعف مدیریت و سیاست گذاری پژوهشی، موانع توانمندسازی اعضای هیأت علمی،مسائل اجتماعی و مشکلات اقتصادی، عقب ماندگی آشفتگی تئوریکی در علوم انسانی، بی ارتباط بودن دوره های تحصیلی با نیازهای متقاضیان بازار کار از جلمه چالشها در مسیر علوم انسانی اسلامی است.