یک جامعهشناس فرهنگی مطرح کرد؛
به طور میانگین مادران شاغل یک فرزند کمتر از مادران خانهدار دارند/ کاهش ارزش نهادن به فرزند نتیجه اشتغال بیش از حد خانمها است
یک جامعهشناس فرهنگی گفت: مهمترین تاثیر منفی اشتغال زنان در جامعه امروز، عدم توجه به فرزندآوری است؛ در سالهای اخیر فرزند آوری مانعی برای پیشرفتهای شغلی به حساب آمده و در برخی خانوادهها، این نعمت تبدیل به یک موجود دست و پاگیر شده است.
به گزارش خبرگزاری بسیج، اسماعیل چراغی کوتیانی، پیرامون اشتغال زنان
در جامعه مدرن و بایدها و نبایدهای آن اظهار داشت: زنان ایرانی در گذشته
نیز دارای فعالیتهای اقتصادی بودهاند و اشتغال زنان مربوط به مدرنیته شدن
جامعه امروز نیست اما از آنجایی که اشتغال در گذشته بیشتر حول و حوش
خانواده بوده و تضادی با نقشهای همسرداری و فرزندداری نداشته است، چالش
برانگیز نبود.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه در زندگی مدرن، اشتغال خانمها به شکل جدیدی بروز کرده است، عنوان کرد: از نگاه دینی اشتغال بانوان هیچ ایرادی ندارد اما آنچه برای یک خانواده ایرانی چالش برانگیز است، تحتالشعاع قرار گرفتن نقشهای اساسی زن به عنوان همسر و مادر است که به حکم هویت ایرانی و اسلامی، هنوز نقش زن در خانوادهها دارای اهمیت بالایی است.
عدم اجرای درست نقش زن در داخل خانه به بنیان خانواده آسیب وارد میکند
وی با توجه به شرایط اقتصادی و نیاز به حضور زنان در منصبهای مختلف گفت: لازم است بخشی از توسعه اقتصادی کشور در دست بانوان باشد که در این صورت ثمرات مثبتی را برای جامعه خواهد داشت؛ اما از نگاه درون دینی جامعه شناسی، اگر کار بیرون از منزل مانع از انجام درست نقشهای زن در داخل خانه باشد، سبب به وجود آمدن مشکلاتی میشود که بر بنیان خانواده آسیب وارد میکند.
آسیبهای اشتغال بانوان
چراغی در ادامه اثرات منفی تحت تاثیر قرار گرفتن نقش مادری و همسری را دستهبندی کرد و گفت: اشتغال فراوان بانوان منجر به پیامدهایی همچون کم اهمیت شدن نسبت به فرزندآوری، طلاقهای عاطفی فیمابین همسران متاثر از انجام نشدن نقشهای اساسی زن در درون خانواده، جایگزین شدن مهدکودک به جای مادر، تحلیل رفتن قوای جسمی زن و از بین رفتن نشاط او، گاهی به وجود آمدن خودمختاری در خانمها که ناشی از احساس استقلال مالی است و بسیاری مسائل دیگر میشود.
کاهش ارزش فرزند نتیجه اشتغال بیش از حد خانمها
این استاد جامعهشناس مهمترین تاثیر منفی اشتغال زنان را عدم توجه به فرزندآوری دانست و افزود: مادران شاغل به طور میانگین یک فرزند کمتر از مادران خانهدار دارند؛ در سالهای اخیر فرزند آوری یک مانعی برای پیشرفتهای شغلی به حساب آمده و در برخی خانوادهها، این نعمت تبدیل به یک موجود دست وپاگیر شده و ارزش فرزند کاهش پیدا کرده است درصورتیکه در زندگیهای سنتی، وجود فرزند، اساس داشتن یک زندگی گرم و دوستداشتنی بوده است.
وی با تاکید براینکه زن ایرانی مسلمان مدیریت امور خانواده را نباید از دست دهد، گفت: عوامل مختلفی در گرایش زنان به فعالیتهای اجتماعی نقش دارد؛ یکی از این عوامل، بالا رفتن میزان سطح تحصیلات است؛ در ابتدا باید این تصور غلط اصلاح شود که تحصیلات دانشگاهی لزوماً باید منجر به اشتغال شود؛ بلکه تحصیلات در هر شرایطی لازم است و در تربیت فرزند، کسب معلومات در جامعه خانوادگی، خویشاوندی و اجتماعی و جهت ارتباط بهتر با پیرامون و جامعه کلان تاثیرگذار باشد و بر این اساس تحصیلات عالیه جزء ضرورتهای زندگی به شمار میرود.
نظام آموزشی برای خانمها ناقص است
چراغی گفت: گرایش بانوان تحصیلکرده به اشتغال به دلیل داشتن تحصیلات دانشگاهی، یک حق برای آنها محسوب میشود؛ اما باید در نظر داشت که نظام آموزشی در کشور ما برای خانمها کامل نیست و جهت دهی درست نداشته استT لذا باید یک سری مهارتهایی آموزش داده شود که با روحیات و عواطف زنانه سازگاری داشته و نیاز به حضور زن در جامعه مانند یک مرد نباشد و حتی الامکان بستر کار برای زنان بهصورت «دورکاری» و «پارهوقت» فراهم شود؛ نقص سیستم آموزشی در ایران، خانمها را به سمت کار در منزل جهت دهی نمیکند و آنها با اشتغالی که ساعات زیادی از وقتشان را میگیرد، انرژی و توان خود را بیرون از خانه صرف میکنند و در نتیجه تاثیرات منفی در فرآیندهای خانهداریشان بروز میکند.
این کارشناس حضور زنان در بخشهایی مانند پزشکی مرتبط با مسائل زنان و فرآیند آموزش به دلیل عواطف و حوصلهای که جنس مونث دارد، یک ضرورت اجتماعی معرفی کرد.
آمار طلاق در شهرهای سنتی ۱۶ تا ۱۸درصد و در تهران ۳۳ درصد
وی در جمعبندی سخنان خود گفت: به هر حال خستگی و برخوردهای چالشی زنان شاغل و افزوده شدن کارهای خانه در آرامش مادر تاثیر میگذارد؛ به طور کلی در گذشته و در جامعه سنتی آمار طلاق حدود سه درصد بوده است اما در جامعه امروزی آمار طلاق به ۱۶ تا ۱۸درصد و در تهران به ۳۳ درصد رسیده است که طلاق قانونی هستند و طلاقهای عاطفی بیش از ۵۰ درصد است که یک بخش آن به دلیل عدم داشتن مهارتهای زناشویی است و بخش دیگر به مسائلی که گفته شد، باز میگردد.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه در زندگی مدرن، اشتغال خانمها به شکل جدیدی بروز کرده است، عنوان کرد: از نگاه دینی اشتغال بانوان هیچ ایرادی ندارد اما آنچه برای یک خانواده ایرانی چالش برانگیز است، تحتالشعاع قرار گرفتن نقشهای اساسی زن به عنوان همسر و مادر است که به حکم هویت ایرانی و اسلامی، هنوز نقش زن در خانوادهها دارای اهمیت بالایی است.
عدم اجرای درست نقش زن در داخل خانه به بنیان خانواده آسیب وارد میکند
وی با توجه به شرایط اقتصادی و نیاز به حضور زنان در منصبهای مختلف گفت: لازم است بخشی از توسعه اقتصادی کشور در دست بانوان باشد که در این صورت ثمرات مثبتی را برای جامعه خواهد داشت؛ اما از نگاه درون دینی جامعه شناسی، اگر کار بیرون از منزل مانع از انجام درست نقشهای زن در داخل خانه باشد، سبب به وجود آمدن مشکلاتی میشود که بر بنیان خانواده آسیب وارد میکند.
آسیبهای اشتغال بانوان
چراغی در ادامه اثرات منفی تحت تاثیر قرار گرفتن نقش مادری و همسری را دستهبندی کرد و گفت: اشتغال فراوان بانوان منجر به پیامدهایی همچون کم اهمیت شدن نسبت به فرزندآوری، طلاقهای عاطفی فیمابین همسران متاثر از انجام نشدن نقشهای اساسی زن در درون خانواده، جایگزین شدن مهدکودک به جای مادر، تحلیل رفتن قوای جسمی زن و از بین رفتن نشاط او، گاهی به وجود آمدن خودمختاری در خانمها که ناشی از احساس استقلال مالی است و بسیاری مسائل دیگر میشود.
کاهش ارزش فرزند نتیجه اشتغال بیش از حد خانمها
این استاد جامعهشناس مهمترین تاثیر منفی اشتغال زنان را عدم توجه به فرزندآوری دانست و افزود: مادران شاغل به طور میانگین یک فرزند کمتر از مادران خانهدار دارند؛ در سالهای اخیر فرزند آوری یک مانعی برای پیشرفتهای شغلی به حساب آمده و در برخی خانوادهها، این نعمت تبدیل به یک موجود دست وپاگیر شده و ارزش فرزند کاهش پیدا کرده است درصورتیکه در زندگیهای سنتی، وجود فرزند، اساس داشتن یک زندگی گرم و دوستداشتنی بوده است.
وی با تاکید براینکه زن ایرانی مسلمان مدیریت امور خانواده را نباید از دست دهد، گفت: عوامل مختلفی در گرایش زنان به فعالیتهای اجتماعی نقش دارد؛ یکی از این عوامل، بالا رفتن میزان سطح تحصیلات است؛ در ابتدا باید این تصور غلط اصلاح شود که تحصیلات دانشگاهی لزوماً باید منجر به اشتغال شود؛ بلکه تحصیلات در هر شرایطی لازم است و در تربیت فرزند، کسب معلومات در جامعه خانوادگی، خویشاوندی و اجتماعی و جهت ارتباط بهتر با پیرامون و جامعه کلان تاثیرگذار باشد و بر این اساس تحصیلات عالیه جزء ضرورتهای زندگی به شمار میرود.
نظام آموزشی برای خانمها ناقص است
چراغی گفت: گرایش بانوان تحصیلکرده به اشتغال به دلیل داشتن تحصیلات دانشگاهی، یک حق برای آنها محسوب میشود؛ اما باید در نظر داشت که نظام آموزشی در کشور ما برای خانمها کامل نیست و جهت دهی درست نداشته استT لذا باید یک سری مهارتهایی آموزش داده شود که با روحیات و عواطف زنانه سازگاری داشته و نیاز به حضور زن در جامعه مانند یک مرد نباشد و حتی الامکان بستر کار برای زنان بهصورت «دورکاری» و «پارهوقت» فراهم شود؛ نقص سیستم آموزشی در ایران، خانمها را به سمت کار در منزل جهت دهی نمیکند و آنها با اشتغالی که ساعات زیادی از وقتشان را میگیرد، انرژی و توان خود را بیرون از خانه صرف میکنند و در نتیجه تاثیرات منفی در فرآیندهای خانهداریشان بروز میکند.
این کارشناس حضور زنان در بخشهایی مانند پزشکی مرتبط با مسائل زنان و فرآیند آموزش به دلیل عواطف و حوصلهای که جنس مونث دارد، یک ضرورت اجتماعی معرفی کرد.
آمار طلاق در شهرهای سنتی ۱۶ تا ۱۸درصد و در تهران ۳۳ درصد
وی در جمعبندی سخنان خود گفت: به هر حال خستگی و برخوردهای چالشی زنان شاغل و افزوده شدن کارهای خانه در آرامش مادر تاثیر میگذارد؛ به طور کلی در گذشته و در جامعه سنتی آمار طلاق حدود سه درصد بوده است اما در جامعه امروزی آمار طلاق به ۱۶ تا ۱۸درصد و در تهران به ۳۳ درصد رسیده است که طلاق قانونی هستند و طلاقهای عاطفی بیش از ۵۰ درصد است که یک بخش آن به دلیل عدم داشتن مهارتهای زناشویی است و بخش دیگر به مسائلی که گفته شد، باز میگردد.
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها
آخرین اخبار