خبرهای داغ:
برادر امین باوی

حسرت اذان‌گفتن در حرم امام‌رضا(ع)بر دلش ماند

برادر امین باوی از قاریان مهاجر الی‌الله با اشاره به اینکه قاریان درگذشته در منا مأمور جمهوری اسلامی ایران بودند، گفت: از مسئولان بنیاد شهید و نهاد‌های قرآنی درخواست می‌کنم بازماندگان این عزیزان را حمایت کنند تا به جز داغ دوری، درد دیگری نداشته باشند.
کد خبر: ۸۵۹۴۱۸۱
|
۲۴ آبان ۱۳۹۴ - ۱۳:۱۵

به گزارش خبرگزاری بسیج به نقل از فارس، امین باوی قاری، مبتهل و عضو گروه تواشیح باقرالعلوم استان خوزستان است که در جریان فاجعه منا جان به جان‌ آفرین تسلیم کرد.

این قاری قرآن کریم سال 1393، به همراه گروه تواشیح باقرالعلوم به مقام نخست مسابقات سراسری تواشیح دست یافت و به‌‌ دلیل کسب این عنوان سال 94 به حج تمتع اعزام شد، اما در جریان فاجعه منا به همراه محمد‌سعید سعیدی‌زاده، فؤاد مشعلی، حسن دانش و محسن حاجی‌حسنی کارگر به لقاءالله پیوست.

 

 

برای آشنایی بیش‌تر با امین باوی دقایقی را با برادرش به گفت‌وگو نشستیم که در ادامه تقدیم می‌شود.

ضمن عرض سلام لطفاً خود را معرفی کنید؟

جواد باوی هستم، برادر بزرگ حاج امین باوی قاری مهاجر الی‌الله. من حدود 20 سال از امین بزرگ‌تر هستم و به یاد دارم هنگامی که او متولد شد به‌ عنوان سرباز به جبهه اعزام شدم.

از برادرتان بیش‌تر بگویید. متولد چه سالی است، چگونه به فعالیت‌های قرآنی و مذهبی گرایش پیدا کرد؟

امین متولد آبان‌ماه 1364 است. وی متأهل و صاحب 2 فرزند به نام‌های حیدر 4 ساله و عمار 2 ساله بود که با رفتنش خیلی زود گرد یتیمی بر چهره این دو نوگل عزیز نشست.

 

 

گرایش به فعالیت‌های مذهبی به دنبال پدر

امین از کودکی به دنبال پدرم در هیأت‌ها و مسجد محل مشغول فعالیت شد. مرحوم پدرم در مسجد محل مؤذن بود. وی خودش این مسجد را بنیان‌گذاری کرده بود، البته زمین مسجد از سوی فردی وقف شده بود و پدرم بنای این مسجد را ساخته بود.

امین از همان دوران کودکی با حضور در هیأت‌های مختلف به مداحی علاقه‌مند شد و به‌ دلیل علاقه و استعدادی که در این زمینه داشت خیلی زود به یک مداح حرفه‌ای تبدیل شد.

اساتیدی که حاج امین از محضر آنها استفاده کرد، چه کسانی هستند؟

شاید باور این موضوع سخت باشد، اما برادرم استادی نداشت و خودش به‌دلیل استعداد و علاقه‌ای که داشت با تمرینات مستمر به یک مداح حرفه‌ای تبدیل شد و در کنار مداحی با پیشنهاد دوستان کار ابتهال و تواشیح را که به مداحی بسیار نزدیک است، آغاز کرد.

 

 

قاری خوشخوانی بود و عناوینی هم کسب کرده اما کسی چیزی نمی‌دانست

برادرتان قاری قرآن هم بودند؟

بله، امین قاری بسیار خوش‌صدایی بود، اما یکی از خصوصیات اخلاقی وی این بود که توانایی‌هایش را زیاد بازگو نمی‌کرد. به یاد دارم وی سرباز نیروی هوایی بود و در مسابقات تلاوت قرآن نیروی هوایی شرکت کرده و به مقام نخست رسیده بود. وی در چند مسابقه دیگر هم مقام‌هایی کسب کرده بود،‌ اما هیچ وقت درباره این موضوعات به کسی چیزی نمی‌گفت.

شغل حاج امین چه بود؟

امین به‌ صورت پیمانکاری در شرکت نفت و در بخش حراست مشغول کار بود.

هنوز هیچ حقوقی برای همسر و فرزندان برادرم مقرر نشده است

اکنون که حاج امین از بین ما رفته آیا حقوقی برای همسر و فرزندانش درنظر گرفته شده است؟

متأسفانه هنوز هیچ حقوقی از سوی شرکت نفت و یا بنیاد شهید برای بازماندگان برادرم مقرر نشده و من از مسئولان شرکت نفت تقاضا دارم که اولاً حقوق ماهانه عزیزان حاج امین را برقرار کنند و ثانیاً این عزیز را به عنوان یکی از نیروهای رسمی شرکت نفت به ثبت برسانند. زمانی که امین زنده بود همه دوستان و آشنایان به او می‌گفتند که از ارتباطاتت استفاده کن تا در شرکت نفت رسمی شوی اما این عزیز عقیده داشت کار را باید خدا درست کند. بسیاری از مسئولان آبادان و یا حتی شرکت نفت نمی‌دانستند که امین دارنده مقام نخست کشور است و پس از رفتن او این را فهمیدند و متعجب شدند.

 

 

مصیبت امین کمرمان را شکست

فاجعه منا داغ سنگینی بر قلب مردم کشور خصوصاً جامعه قرآنی و خانواده‌های داغ‌دیده گذاشت. آیا شما، مادر محترم و همسر و فرزندان مرحوم باوی توانسته‌اید با این مصیبت جانسوز کنار بیایید؟

پدرم چند روز قبل از اعزام امین به حج دار فانی را وداع گفت و چند روز مانده به اربعین پدر، امین هم به نزد پدرم رفت. من با پدرم رابطه خوبی داشتم و مصیبت پدر برایم بسیار سنگین بود، اما با خود کنار آمدم که دیگر پدر در بین ما نیست، اما مصیبت امین کمر همه ما را شکست و هنوز باور نداریم که امین از بین ما رفته است. من در اهواز ساکن هستم و امین در منزل پدری با همسر و فرزندانش زندگی می‌کرد.

بعد از فوت پدر آسوده بودم که امین در کنار مادرم هست اما امین هم خیلی زود ما را ترک کرد

پس از فوت پدر خیالم راحت بود که امین از حج بازمی‌گردد و کنار مادرم هست، متأسفانه امین رفت و دیگر بازنگشت. مادرم، همسر و فرزندان امین هم بسیار بی‌تابی می‌کنند. حدود دو هفته اول، مادرم و همسر امین لحظه‌ای خواب نداشتند و به شدت بی‌تابی می‌کردند، اما ما تلاش می‌کردیم خود را به جای خانواده‌های سعیدی‌زاده و مشعلی بگذاریم که پیکر عزیزان‌شان هنوز بازنگشته است و به این صورت قدری آرام می‌شدیم.

 

 

به هر حال در این مدت تلاش کردیم برخی از وسایل حاج امین مانند موتورسیکلتی که داشت را از جلوی چشم مادر، همسر و فرزندانش کنار ببریم، زیرا دیدن این وسایل مدام آنها را به یاد امین می‌انداخت و حتی فرزندان خردسالش هم از داغ پدر می‌گریستند.

کمک به مستمندان با درآمد کمتر از یک میلیون تومان

گفتید حاج امین باوی در منزل پدری زندگی می‌کرد. این عزیز خانه‌ای از خود نداشت که برای همسر و فرزندانش مانده باشد؟

همان طور که گفتم ما بسیاری از خصوصیات اخلاقی امین را بعد از رفتنش فهمیدیم. این عزیز شاید در ماه کم‌تر از یک میلیون تومان درآمد داشت، اما به همراه تعدادی از دوستانش با تهیه برخی اقلام و مایحتاج، مخفیانه به مردم مستضعف کمک می‌کرد و نمی‌گذاشت کسی از این موضوع باخبر شود. من چند بار دیدم که امین مقادیری برنج خریداری کرده، اما گمان نمی‌کردم که برای تقدیم به مستمندان است.

مسئولان بازماندگان قاریان مهاجر الی‌الله را فراموش نکنند

این عزیز اندک درآمدش را صرف امور مستمندان می‌کرد و در سال‌های کوتاه عمرش نتوانست خانه‌ای برای خودش تهیه کند. به همین دلیل در منزل پدری ساکن بود، البته سزاوار است مسئولان شرکت نفت و یا مسئولان بنیاد شهید و نهاد‌های قرآنی حرکتی کنند و با در نظر گرفتن حقوقی مناسب به کمک خانواده‌های این عزیزان بیایند. آقایان حسن دانش و محمدسعید سعیدی‌زاده که در فاجعه منا درگذشتند هم مانند امین متأهل و صاحب فرزند هستند و بهتر است مسئولان کشور حال این عزیزان را فراموش نکنند.

مرحوم باوی چطور به عضویت در گروه تواشیح باقرالعلوم درآمد؟

آقای سعیدی‌زاده که مسئول گروه باقرالعلوم بودند گویا با حضور در هیأ‌تی صدای زیبای امین را می‌شنوند و به وی پیشنهاد عضویت در گروه تواشیح را می‌دهند. این عزیزان با کار و تلاش مستمر موفق به کسب مقام نخست مسابقات کشوری شدند و به‌ دلیل کسب این مقام برای اعزام به حج و اجرای برنامه در مناسک حج انتخاب شدند.

 

 

شرایط روحی خانواده اکنون پس از گذشته بیش از 40 روز از فاجعه چگونه است؟

شرایط روحی ما چندان مناسب نیست، اما نسبت به روزهای نخست بهتریم. باور کنید شاید خواست خدا بود که چند روز قبل از شهادت امین پدرم هم از دنیا برود، زیرا مرحوم پدرم بسیار به امین علاقه داشت و قطعاً نمی‌توانست داغ امین را تحمل کند.

حضور پرشور مردم در کنار ما باعث تسلای دلمان می‌شد

پس از درگذشت حاج امین واکنش مردم و مسئولان خوزستان و مسئولان کشور چگونه بود؟

درگذشت امین داغ سنگینی بر دل مردم آبادان خصوصاً محله ما گذاشت و باور کنید جمعیت زیادی از داغ او می‌گریستند. مسئولان آبادان، خوزستان و برخی از مسئولان کشوری هم برای ابراز همدردی به منزل ما آمده‌اند که من از همه این عزیزان سپاسگزارم. شاید تا یک ماه بعد از درگذشت امین مردم دسته دسته برای قرائت فاتحه و عرض تسلیت به منزل ما می‌آمدند که این کار باعث تسلای دل ما می‌شد.

خاطره‌ای از برادرتان در ذهن دارید که برای ما بازگو کنید؟

سال 82 به همراه همه خانواده راهی مشهد مقدس شدیم. در آن زمان امین مجرد بود. شب‌ها به حرم می‌رفتیم و حدود ساعت 12 به محل اسکان‌ بازمی‌گشتیم، اما امین تا صبح در حرم می‌ماند و به راز و نیاز با خدا می‌پرداخت. به یاد دارم برادرم آرزو داشت که در حرم امام رضا(ع) اذان بگوید. این را هم بگویم که امین اذان‌های بسیار زیبایی داشت و هر که صدای اذان او را می‌شنید مجذوب و شیفته اذانش می‌شد.

مؤذنی که در حسرت اذان گفتن در حرم امام رضا(ع) ماند

به هر حال امین چندین بار از مسئولان حرم درخواست کرد، اما به او اجازه نداند که در حرم امام رضا(ع) اذان بگوید. حدود 2 سال پیش هم با دوستانش برای زیارت حرم امام رضا(ع) به مشهد رفته بودند. یکی از دوستانش تعریف می‌کرد که امین بسیار علاقه داشت در حرم امام هشتم اذان بگوید و چندین بار این درخواست را مطرح کرد، اما درخواست وی با مخالفت مواجه شده بود. به هر حال یکی از آرزوهای امین اذان گفتن در حرم نورانی امام رئوف بود که در حسرت این آرزو ماند.

 

گویا یکی از حجاج غیرایرانی با دعوت برادرتان به تشیع گرویده است. شما از این موضوع اطلاع دارید؟

بله، من هم این موضوع را شنیده‌ام، وی به‌ دلیل ارادت به اهل‌بیت(ع) و تسلط به زبان عربی در ایام حج به هدایت و ارشاد حجاج غیر شیعی می‌پرداخته تا جایی که چندین بار او برخورد هم شده بود. گویا یکی از حجاج با صحبت‌های امین منقلب شده و به تشیع گرویده بود.

 

 

دیدار با رهبر معظم انقلاب مرحمی بر قلب زخم خورده ما است

در پایان اگر حرفی دارید، بفرمایید.

تقاضای اصلی ما و سایر خانواده‌ها و بازماندگان فاجعه منا، دیدار با رهبر معظم انقلاب است و از مسئولان امر تقاضا داریم تا مقدمات این دیدار را برای ما فراهم کنند. شاید دیدار با مولایمان سیدعلی خامنه‌ای مرحمی بر قلب زخم‌خورده ما شود.

مسئولان بنیاد شهید و نهاد‌های قرآنی به فکر بازماندگان قاریان مهاجر الی‌الله باشند/ این عزیزان در حج مأمور بودند

از مسئولان کشور خصوصاً بنیاد شهید و مسئولان نهادهای قرآنی تقاضا دارم برای بازماندگان شهدای قرآنی فاجعه منا فکری کنند و با فراهم کردن حقوق و شرایط زندگی قدری از داغ آنها بکاهند.

این عزیزان خودشان برای رفتن به حج اقدام نکرده و به‌عنوان مأمور برای اجرا در برنامه‌های بعثه مقام معظم رهبری به حج اعزام شده‌اند و در حین مأموریت از دنیا رفته‌اند. از این رو تقاضا دارم به خانواده‌ها و بازماندگان آنها توجه کنند و فرزندان این عزیزان را فراموش نکنند.

ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار