بسیاری از تحلیلگران مسائل امنیتی در اروپا معتقدند که احتمال افشای جاسوسی های متقابل فرانسه از مقامات آلمانی نیز در برهه فعلی منتفی نیست، از این رو بدیهی است که فرانسه در عین موضع گیری رسمی و صریح در قبال این پرونده، قصد ندارد آن را به مبنایی برای بازخواست امنیتی از طرف مقابل تبدیل کند. واقعیت امر این است که احزاب اروپایی اعم از راستگرا و سوسیالیست هر دو در جریان سیکل کلی مناسبات امنیتی میان اعضای اتحادیه اروپا با یکدیگر هستند. در این سیکل امنیتی شاهد جاسوسی کشورهای مختلف اروپایی از شهروندان یکدیگر هستیم.
چندی پیش شاهد افشاگری های رسمی صورت گرفته در خصوص شنود تلفن صدر اعظم آلمان توسط ایالات متحده آمریکا بودیم. همچنین مشخص شد که مقامات آژانس امنیت ملی آمریکا و دیگر دستگاههای امنیتی این کشور، از ایمیل شهروندان آلمانی نیز در راستای تکمیل بانک اطلاعاتی خود در بخش برون مرزی جاسوسی کرده اند. این اقدام هم از طریق آژانس امنیت ملی آمریکا و هم از طریق سفارت این کشور در آلمان صورت گرفته است.اگرچه در آن زمان مقامات آلمانی اقدام واشنگتن در شنود تلفن همراه صدر اعظم این کشور را محکوم کرده و آنگلا مرکل نیز ؤستی غمگینانه و طلبکارانه به خود گرفت، اما در مدت زمانی اندک شاهد توقف این ژست و اصرار مقامات آلمانی مبنی بر عادی سازی این پرونده بودیم. حتی آنگلا مرکل حاضر نشد فردی مانند ادوارد اسنودن را در کشور خود بپذیرد یا حتی با وی دیداری داشته باشد.
با این حال بازی در ادامه دوباره پیچیده تر شد! افشای جاسوسی مقامات آمریکایی از کاخ الیزه و فرانسه باعث شد تا فرانسوا اولاند رئیس جمهور این کشور خواستار توضیح طرف آمریکایی در قبال این اقدامات غیر قانونی شود! توضیحی که هیچ گاه از سوی مقامات آمریکایی ارائه نشد! پس از آن فرانسوی ها نیز در صدد عادی سازی پرونده جاسوسی آمریکا بر آمدند تا بر همگان اثبات شود در پشت پرده مناسبات جاسوسی مشترک کشورهای غربی مواردی وجود دارد که افکار عمومی غرب نباید از آن با خبر باشند. آنچه در این خصوص مورد معامله قرار گرفته است، آزادی امنیتی و اطلاعاتی شهروندان اروپایی است که به ابزار معامله دستگاههای جاسوسی در غرب تبدیل شده است.
امروز سخن از جاسوسی ژرمنها از فرانسه به میان آمده است. بدیهی است که در صورت اصرار اولاند مبنی بر شفاف سازی این پرونده، دستگاههای امنیتی آلمان نیز اسنادی را در خصوص جاسوسی فرانسوی ها از خود منتشر خواهند کرد و موضوع به نحوی کان لم یکن و تمام شده تلقی خواهد شد. تمامی این موارد به عنوان نقطه ای مبهم در ذهن شهروندان اروپایی که مخاطب این اخبار هستند باقی مانده است. بدیهی است که هیچ گاه قرار نیست برای این سوالات پاسخی گویا و توضیحی آشکار ارائه شود، چنانچه در قبال پرونده جاسوسی ایالات متحده در فرانسه و آلمان نیز توضیحی ارائه نشد.
آنچه مسلم است اینکه کشورهای غربی با وجود داشتن مناسبات امنیتی مشترک، حتی به یکدیگر نیز در این معادله رحم نکرده و به جاسوسی از یکدیگر دست زده اند. از آنجا که این موضوع در اکثرکشورهای عضو اتحادیه اروپا و خصوصا در میان تروییکای اروپایی (آلمان، انگلیس و فرانسه) فراگیر است، افشای اسنادی مانند سند جاسوسی ژرمنها از لوران فابیوس نه تنها برای کشور کارشکن، بلکه برای دیگر اعضا نیز دردسرساز است، حتی برای کشوری که جاسوسی از آن صورت گرفته و ظاهرا طلبکار این معادله است.
در نهایت اینکه پرونده جاسوسی مقامات آلمانی از لوران فابیوس نیز به مانند دیگر پرونده هایی از این دست مبهم باقی خواهد ماند. بدیهی است که حتی معودو رسانه های آلمانی و فرانسوی که این موضوع را مطرح کرده اند در آینده ای نزدیک علاقه ای نسبت به پیگیری آن از خود نشان نخواهند داد . به عبارتی گویا تر نه در سطح رسمی و دولتی و نه در سطح رسانه ای اراده یا مبنی بر پیگیری پرونده هایی از این دست در حوزه امنیتی کشورهای اروپایی وجود ندارد.