حاجی صدامون کرد، کلی حرف زد، گفت مراقب خودتون باشید، شماها سرمایه های من هستید، كلي تحويلمون گرفت و از این حرفا. کمتر از 12 ساعت بعدش زدیم به خط، 6 نفر از همون جمع شهید شدن
به گزارش خبرگزاری بسیج، «محمد حسین محمدخانی»
روز 16 آبان 1394 شمسی، طی «عملیات محرم»
و در «دفاع از حرم بانوی مقاومت، حضرت
زینب کبری(سلام الله علیها) در «سوریه» به شهادت رسید اینک چند روزی است
در بهشت زهرای تهران آرمیده و انتظار ظهور مولایش را می کشد.
صفحهی «امیر حسین» (tehraani) در شبکه اجتماعی «اینستاگرام» عکسی دیده نشده از شهید «محمدحسین محمدخانی» به همراه «حاج قاسم سلیمانی» منتشر کرده و در ذیل آن نوشته است:
داشتيم حال احوال ميكرديم،گفت:ببين
یه عکس از ممدحسین میفرستم برات
هیچکس نداره
دقیقا 12 ساعت قبل از شهادتش
حاجی صدامون کرد
کلی حرف زد
گفت مراقب خودتون باشید
شماها سرمایه های من هستید
كلي تحويلمون گرفت
و از این حرفا
کمتر از 12 ساعت بعدش زدیم به خط
6 نفر از همون جمع شهید شدن
کمرمون خم شد
بدن میثم و ممدحسین از صبح تا ظهر کنارم بود
نمیدونستیم بجنگیم
یا زاااار بزنیم
طولانی ترین روز زندگیم بود
تموم نمیشد
حاج عمار قصه ی ما ، خیلی بی هوا رفت
بیشتر از 10 بار با هم عهد بستیم و تجدید عهد کردیم
آخرین بارش شب همین عملیات بود
همش بهم میگفت تو زودتر از من شهید میشی
شهید شدی بیفت دنبال پرونده ام
حالا اون رفته دنبال پرونده ی من
یه امیرحسین هم داره ها
هم اسم خودت
چقدر این روزای آخر تشنه ی دیدن بچه اش شده بود
میگفت حتی یک ساعت دوست دارم ببینمش
...
و من الله توفیق
صفحهی «امیر حسین» (tehraani) در شبکه اجتماعی «اینستاگرام» عکسی دیده نشده از شهید «محمدحسین محمدخانی» به همراه «حاج قاسم سلیمانی» منتشر کرده و در ذیل آن نوشته است:
داشتيم حال احوال ميكرديم،گفت:ببين
یه عکس از ممدحسین میفرستم برات
هیچکس نداره
دقیقا 12 ساعت قبل از شهادتش
حاجی صدامون کرد
کلی حرف زد
گفت مراقب خودتون باشید
شماها سرمایه های من هستید
كلي تحويلمون گرفت
و از این حرفا
کمتر از 12 ساعت بعدش زدیم به خط
6 نفر از همون جمع شهید شدن
کمرمون خم شد
بدن میثم و ممدحسین از صبح تا ظهر کنارم بود
نمیدونستیم بجنگیم
یا زاااار بزنیم
طولانی ترین روز زندگیم بود
تموم نمیشد
حاج عمار قصه ی ما ، خیلی بی هوا رفت
بیشتر از 10 بار با هم عهد بستیم و تجدید عهد کردیم
آخرین بارش شب همین عملیات بود
همش بهم میگفت تو زودتر از من شهید میشی
شهید شدی بیفت دنبال پرونده ام
حالا اون رفته دنبال پرونده ی من
یه امیرحسین هم داره ها
هم اسم خودت
چقدر این روزای آخر تشنه ی دیدن بچه اش شده بود
میگفت حتی یک ساعت دوست دارم ببینمش
...
و من الله توفیق
منبع: مشرق
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها
آخرین اخبار