چه کسی مردم را ناامید میکند؟ منتقدانی که نسبت به ایجاد توقعات غیرواقعی هشدار میدهند یا برخی حامیان دولت که مدعیاند در هیچ صنعتی جز آبگوشت بزباش برتری نداریم؟!
به گزارش خبرگزاری بسیج، روزنامه جوان با اشاره به سخنان رئیس جمهور در
نمایشگاه مطبوعات که منتقدان را به ایجاد ناامیدی و رفتار ضد انقلابی متهم
کرده بود نوشت: موضوع تولید ناامیدی از منظر سیاسی به دلیل موخره انتخاباتی
خطابه اخیر ایشان بیشتر قابل بررسی است، مثلاً جایگاه نوع خاصی از تفکر
حاکم بر فضای سیاسی با نزدیک شدن به ایام انتخابات به دلیل نداشتن عقبه و
تحقق نیافتن شعارهای مطرح شده به شدت در میان حامیان این تفکر متزلزل شده
است و از این رو نیاز به دو گانهسازی فضا است.
بررسی منشأ تولید ناامیدی به عنوان یک محصول از منظر اقتصادی و آثار و تبعات آن در حد بضاعت میتواند مفید فایده برای ارائه راهکار باشد، به خصوص که برخی از اقتصاددانان حامی و حتی فعال در بدنه دولت بر این باورند که «ترمز دولت برای جلوگیری از سقوط(!) ناکارآمد است». «جز در پخت آبگوشت و قرمهسبزی در هیچ صنعتی برتری نداریم».
«اقتصاد ما هنوز از رکود خارج نشده است و بنگاهها تا خرخره بدهکارند» و...
نویسنده میافزاید: دولت باید به جای تولید «امید واهی» که فرو ریختن آن به راحتی و با گذشت مدت کوتاه حتمی است در مسیر توسعه پایدار گام بردارد. به عنوان مثال در چرایی عمیقتر شدن رکود طی هفتههای اخیر وقتی همراهان همیشگی دولت، «اثر آزبورن»ی را تشریح میکنند و در واقع عمیقتر شدن رکود را به نوعی ذوقزدگی از توافق هستهای میدانند، نباید رسانهها را در گوشزد کردن این واقعیت به تولید ناامیدی متهم کرد.
اگر «ما نشریه و رسانه را برای آگاهی مردم میخواهیم» باید بدانیم که آگاهی تنها تعریف و تمجید از دولت نیست بلکه علاوه بر انعکاس خدمات خوب و پسندیده دولت، رسانه ها وظیفهای دیگر در نقد عملکرد دولت و آگاهسازی مردم از این اشتباهات نیز دارند.
اجازه بدهید بگوئیم استراتژی اطلاعرسانی دولت درباره نقش مذاکرات و برجام در اقتصاد اشتباه بوده و آن را عملی ضد انقلابی ندانیم، زیرا مؤید آن سخنان رئیس جمهور محترم است که گفته: «اقتصاد ما بیماریهای متعددی دارد که با برداشته شدن تحریم یکی از بیماریهای صعبالعلاج آن برطرف میشود.»
آیا هشدار درباره مسیر اشتباه درباره بیعملی و بیبرنامگی دولت و هشدار نسبت به خطر بروز ناامیدی، القای ناامیدی است؟
جوان مینویسد: آیا انعکاس نتایج تحقیقات دو پژوهشکده دولتی مبنی بر تأثیرات منفی احتمالی عملکردی دولت در «انتظارات تورمی» خلاف است؟ وقتی افزایش تورم یک باره نرخ دلار را تا سه برابر و تخلیه آثار آن در پس بحران سال 92 را موفقیت بزرگ برنامههای دولت یازدهم در کنترل تورم عنوان میکنیم و همه توان مسئولان دولتی مصروف سیاهنمایی درباره دولت گذشته میشود، وقتی تا قبل از تشکیل دولت یازدهم تصویری تاریک و وحشتناک ترسیم میکنیم، چطور انتظار داریم مردم و رسانهها نقش کاهش درآمدهای نفتی را در کند شدن نرخ رشد و تورم باور کنند؟
وقتی روزنامهها هشدار میدهند که در صورت ادامه بزرگنمایی بیش از حد آثار مذاکرات دچار تکرار بحران میشویم و باید با مردم رو راست بود آیا ترویج ناامیدی است؟ آیا این هشدار انقلابی است یا ضد انقلابی؟! وقتی مسئولان رده بالای دولت تحت امر شما نامه چهار وزیر را به «مفتخری خوراک پتروشیمی» تشبیه میکنند یا وقتی که آنها را از حرفهای متناقض منع میکنیم و بیاعتمادی احتمالی ایجاد شده ناشی از این رفتارها را گوشزد میکنیم، ترویج بیاعتمادی است یا گوشزد «ناهماهنگی راهبردی» منظور نظر شما؟! در پایان انتظار میرود با توجه به تسلط ریاست جمهوری در حوزه حقوق و اصل حقوقی «سبب اقوی بر مباشر است»، به دستگاههای تحت امرشان بیشتر یادآوری کنند که مسئولیت کسانی که حرکت عملی در مسیر تولید امید واهی و سپس تولید ناامیدی میکنند به مراتب بیشتر از کسانی است که با نیت دلسوزانه و نقد منصفانه مسیر اشتباه را یادآوری میکنند.
بررسی منشأ تولید ناامیدی به عنوان یک محصول از منظر اقتصادی و آثار و تبعات آن در حد بضاعت میتواند مفید فایده برای ارائه راهکار باشد، به خصوص که برخی از اقتصاددانان حامی و حتی فعال در بدنه دولت بر این باورند که «ترمز دولت برای جلوگیری از سقوط(!) ناکارآمد است». «جز در پخت آبگوشت و قرمهسبزی در هیچ صنعتی برتری نداریم».
«اقتصاد ما هنوز از رکود خارج نشده است و بنگاهها تا خرخره بدهکارند» و...
نویسنده میافزاید: دولت باید به جای تولید «امید واهی» که فرو ریختن آن به راحتی و با گذشت مدت کوتاه حتمی است در مسیر توسعه پایدار گام بردارد. به عنوان مثال در چرایی عمیقتر شدن رکود طی هفتههای اخیر وقتی همراهان همیشگی دولت، «اثر آزبورن»ی را تشریح میکنند و در واقع عمیقتر شدن رکود را به نوعی ذوقزدگی از توافق هستهای میدانند، نباید رسانهها را در گوشزد کردن این واقعیت به تولید ناامیدی متهم کرد.
اگر «ما نشریه و رسانه را برای آگاهی مردم میخواهیم» باید بدانیم که آگاهی تنها تعریف و تمجید از دولت نیست بلکه علاوه بر انعکاس خدمات خوب و پسندیده دولت، رسانه ها وظیفهای دیگر در نقد عملکرد دولت و آگاهسازی مردم از این اشتباهات نیز دارند.
اجازه بدهید بگوئیم استراتژی اطلاعرسانی دولت درباره نقش مذاکرات و برجام در اقتصاد اشتباه بوده و آن را عملی ضد انقلابی ندانیم، زیرا مؤید آن سخنان رئیس جمهور محترم است که گفته: «اقتصاد ما بیماریهای متعددی دارد که با برداشته شدن تحریم یکی از بیماریهای صعبالعلاج آن برطرف میشود.»
آیا هشدار درباره مسیر اشتباه درباره بیعملی و بیبرنامگی دولت و هشدار نسبت به خطر بروز ناامیدی، القای ناامیدی است؟
جوان مینویسد: آیا انعکاس نتایج تحقیقات دو پژوهشکده دولتی مبنی بر تأثیرات منفی احتمالی عملکردی دولت در «انتظارات تورمی» خلاف است؟ وقتی افزایش تورم یک باره نرخ دلار را تا سه برابر و تخلیه آثار آن در پس بحران سال 92 را موفقیت بزرگ برنامههای دولت یازدهم در کنترل تورم عنوان میکنیم و همه توان مسئولان دولتی مصروف سیاهنمایی درباره دولت گذشته میشود، وقتی تا قبل از تشکیل دولت یازدهم تصویری تاریک و وحشتناک ترسیم میکنیم، چطور انتظار داریم مردم و رسانهها نقش کاهش درآمدهای نفتی را در کند شدن نرخ رشد و تورم باور کنند؟
وقتی روزنامهها هشدار میدهند که در صورت ادامه بزرگنمایی بیش از حد آثار مذاکرات دچار تکرار بحران میشویم و باید با مردم رو راست بود آیا ترویج ناامیدی است؟ آیا این هشدار انقلابی است یا ضد انقلابی؟! وقتی مسئولان رده بالای دولت تحت امر شما نامه چهار وزیر را به «مفتخری خوراک پتروشیمی» تشبیه میکنند یا وقتی که آنها را از حرفهای متناقض منع میکنیم و بیاعتمادی احتمالی ایجاد شده ناشی از این رفتارها را گوشزد میکنیم، ترویج بیاعتمادی است یا گوشزد «ناهماهنگی راهبردی» منظور نظر شما؟! در پایان انتظار میرود با توجه به تسلط ریاست جمهوری در حوزه حقوق و اصل حقوقی «سبب اقوی بر مباشر است»، به دستگاههای تحت امرشان بیشتر یادآوری کنند که مسئولیت کسانی که حرکت عملی در مسیر تولید امید واهی و سپس تولید ناامیدی میکنند به مراتب بیشتر از کسانی است که با نیت دلسوزانه و نقد منصفانه مسیر اشتباه را یادآوری میکنند.
منبع: روزنامه کیهان
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها
آخرین اخبار