گزارشی از پشت صحنه فیلم سینمایی با موضوع «احمد متوسلیان»
هادی بهروز (مدیر فیلمبرداری) دوربینش را در مغازه روبرو گذاشته و دارد از بین درهایی که نیمه بازند، فیلم میگیرد.
تصاویر را با دوربینی بزرگ و سنگین میگیرند که سالهاست دیگر جای خودش را به دوربین های جمع و جور عکاسی داده است و استفاده از این دوربین به خاطر این است که جنس تصویر، قدیمیبوده و به واقعیت نزدیک باشد.
هوا کمیسرد است و سقف بازارچه که نور آفتاب را دریغ میکند، با نسیمی که در آن میوزد، خنکی بیشتری را به تنها مینشاند. محمدحسین مهدویان کلاه اهالی افغانستان را بر سر گذاشته، چفیه اهالی فلسطین را به دور گردنش پیچیده و با اورکت آمریکایی، تیپ جالبی را برای یک کارگردان رقم زده است. شاید از همین وضع ظاهری کارگردان و عوامل جوانی که با انرژی بالا مشغول ضبط یک سکانس آرام و بیحاشیه هستند، بتوان فهمید که با یک فیلم سینمایی متفاوت طرفیم که بازیگر نقش اول آن دیالوگ ندارد و در همین سکانس هم از بین هنروران پیر و جوان عبور میکند و با طمأنینه وارد قنادی میشود.
هادی بهروز، خیلی جوانتر از آن است که دوربین سنگین و بزرگ
arriflex
را روی دوشش بگیرد. اما مردانه زیر بار آن میرود و با تسلط کامل، قابهایش را
ثابت میکند و به مهدویان میگوید که آماده است.
ورود هادی حجازیفر (بازیگر نقش حاج احمد متوسلیان) به مغازه قنادی، آن قدر نرم و نازک است که به سختی میشود او را از بین هنروران تشخیص داد.
هادی حجازیفر سال گذشته برای طراحی صحنه یک نمایش، عنوان برتر جشنواره فجر را از آن خود کرد و آشناییاش با نمایش و بازیگری نه آنقدر زیاد است که وارد فضای بازیگری و حاشیههای آن بشود و نه آنقدر ناآشناست که کار را به سختی پیش ببرد.
این همان واقعیتی است که یکی از مسئولان انتخاب و هدایت بازیگران این فیلم به آن اشاره میکند. او میگوید: در این کار، بازیگر باید بپذیرد که به چشم نیاید و این بازیگران را دچار یک تناقض میکند، چون هم دوست دارند و هم عادت کردهاند و هم به نظر خودشان باید به چشم بیایند و اساسا برای این به چشم آمدن، بازیگر میشوند. در این فیلم به خاطر سبک بصری و مستندنمایی اتفاقات، المانهایی باعث میشوند که تصاویر، واقعی به نظر برسند که از بین آنها میشود به طراحی صحنه، زاویه دوربین و لنز اشاره کرد. بازیگر هم یکی از این اجزاست. بنا بر این، بازیگر هم باید شبیه مردم معمولی به نظر بیاید. چیزی که ما از بازیگران میخواهیم همیشه این است که مثل هنرورانی که دور و برشان هستند و اتمسفر کار را پر میکنند، طبیعی، راحت و بدون تکنیک باشند.
این موضوع برای بازیگران باتجربه و باتکنیک، خیلی سخت میشود. ما هم سراغ بازیگرانی رفتیم که ضمن آشنایی با بازیگری، خیلی شهره و شناخته شده نباشند.
ما حتی فیلمنامه را به بازیگرانمان نمیدهیم تا در ذهنشان چیزی را آماده نکنند. سر صحنه کارهایشان را به صورت فیزیکال تشریح میکنیم تا کاملا روان و غیر تکنیکی وارد محیط بشوند و برنامهریزی برای نقششان نداشته باشند.
در این کار البته یک سکانس شش دقیقهای از سخنرانی حاج احمد در مسجد جامع پاوه داشتیم که بازیگر نقش حاج احمد آن را لیپ سینک (همزمان سازی لب و صدا) میکرد که نیاز به تمرین داشت و شکر خدا رضایتبخش بود. گروه برنامهریزی هم با ما همکاری کردند که ضبط این سکانس در آخرین روزهای کار باشد تا بازیگر، آمادگی بیشتری داشته باشد.