شهید حسین نبیزاده فرزند طاهر 3 دی 1343 در یزد متولد و در رشته مهندسی شیمی در دانشگاه صنعتی شریف مشغول به تحصیل بود که در سال 1364 ازدواج کرد. وی در تاریخ 10 تیر 1365در مهران (عمليات کربلای 1) به شهادت رسید.
حضور خانواده عزیزم سلام علیکم و پس از سلام امیدوارم همیشه در راه حق
پرتوان وکوشا باشید اما بعد شهادت میدهم به یگانگی ذات حق باریتعالی و
رسالت محمد بنعبدالله خاتمالنبیین و امامت علی بن ابیطالب و یازده فرزند
پاکش و بعد شهادت میدهم که مرگ حق است، سؤال نکیر و منکر حق و روز معاد
حق و شهادت میدهم بهشت برای مومنین حق و جهنم برای کافر حق و نیز شهادت
میدهم امام روحالله یگانه رهبر شیعیان و مسلمین جهان دراین زمان است
اطاعت او اطاعت خدا ورسول و مخالفت او مخالفت خدا و رسول و همراهی با کفار
و منافقین فاسقین است. پس توصیه میکنم تمام کسانی که میشناسم یا آنها
مرا میشناسند به اطاعت کامل و در تمامی زمینهها از این نعمت الهی که هر
کس مطیع اوست سرور من و نور چشمانم است و هر کس مخالف این عزیز بزرگوار
باشد مورد مخالفت این حقیر است.
به هر حال تنها آرزویم این است که هر چه زودتر با فرمان حملهای که ماهها در انتظارش بودیم رودر روی دشمن خدا و انسانیت قرار گیرم تا به حول و قوه الهی ضرب شست سربازان اسلام و نوکران امام روحالله وغلامان مهدی (عج) را ببینند تا دریابند که مرد جنگ کیست و بزدلان و پناهندهشدگان به استکبار جهان کیانند تا دریابند عالم کیست و جاهل کیانند به هر حال اینکه چرا به جبهه آمدم و چرا در این جبهه تا پای مرگ خواهم جنگید به خوبی میدانید نه آنقدر زندگی شیرین و نه آنقدر مرگ تلخ است که انسان عزت و شرافتش را به آن بفروشد.
از آغازکه پای در این راه گذاشتم میدانستم که عاقبتی جز این ندارد و آگاهانه آمدم وامیدوارم که آگاهانه از این جهان پست رخت بر بندم و در عالم بقا نزد سرورانم و اولیاء معصومین(ع) و به غلامی آنها و بندگی خدای تبارک وتعالی محشور گردم.
به هر حال تنها آرزویم این است که هر چه زودتر با فرمان حملهای که ماهها در انتظارش بودیم رودر روی دشمن خدا و انسانیت قرار گیرم تا به حول و قوه الهی ضرب شست سربازان اسلام و نوکران امام روحالله وغلامان مهدی (عج) را ببینند تا دریابند که مرد جنگ کیست و بزدلان و پناهندهشدگان به استکبار جهان کیانند تا دریابند عالم کیست و جاهل کیانند به هر حال اینکه چرا به جبهه آمدم و چرا در این جبهه تا پای مرگ خواهم جنگید به خوبی میدانید نه آنقدر زندگی شیرین و نه آنقدر مرگ تلخ است که انسان عزت و شرافتش را به آن بفروشد.
از آغازکه پای در این راه گذاشتم میدانستم که عاقبتی جز این ندارد و آگاهانه آمدم وامیدوارم که آگاهانه از این جهان پست رخت بر بندم و در عالم بقا نزد سرورانم و اولیاء معصومین(ع) و به غلامی آنها و بندگی خدای تبارک وتعالی محشور گردم.
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
آخرین اخبار