اولین آیین شهیدآبروی محله با یاد شهید محمدرضا امانی در شیروان برگزار شد

سهرابی با بیان اینکه جنگ  استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا با ما هیچ گاه تمامی ندارد گفت: این جنگ طولانی و تاریخی جنگ میان حق و باطل است و با مذاکره و برجام به پایان نمی رسد.

وی در ادامه تنها راه پیروزی در برابر جبهه باطل را تکیه بر سلاح ایمان و توکل بر خدا و دعای بقیه الله و اعتماد به نفس و همت شیرمردانی چون شهیدان امانی و طلوعی و محمدزاده عنوان کرد.

سردار سهرابی به بیان خاطراتی از عملیات کربلای 5 و نقش موثر رهبری و حضرت امام در پیروزی این عملیات و ولایت مداری رزمندگان پرداخت و از رشادت شهید محمدرضا امانی و شهید طلوعی سخن راند.

سردار سهرابی با اشاره به عملیات کربلای 5 گفت: خط افسانه ای عراقی ها در منطقه شرق بصره یا همان شلمچه که به اذعان بسیاری از کارشناسان نظامی غیر قابل نفوذ بود در این عملیات شکسته شد و رزمندگان اسلام توانستند مواضع قدرتمند عراقی ها را تصرف کنند.

وی افزود: در این عملیات جنگ تن به تن و سختی درگرفت بطوریکه فرماندهان ارشد ارتش عراق وارد عمل شدند و دلاور مردانی چون شهید محمدرضا امانی و خداداد طلوعی به درجه رفیع  شهادت نائل گشتند.

سرهنگ علی اصغر امیری فرمانده سپاه شیروان نیز در این آیین فرهنگی با بیان اینکه شهدا آبروی همه جهان هستند گفت: با برگزاری چنین مراسماتی می خواهیم یادمان نرود وقتی از محله ای می گذریم بدانیم قدم برروی خون پاک کدام شهید قرار می دهیم.

امیری افزود: اگر به وصیت شهدا نگاه کنیم می بینیم دو خواسته مهم داشتند یکی اینکه تا آخر بایستید و دیگری اینکه  امام را تنها نگذارید و ولایتمدار باشید.

فرمانده سپاه شیروان گفت: شهدا به خوبی می دانستند امت بدون امام محکوم به فناست.

شهید محمدرضا (میثم)  امانی، متولد مردادماه 1347 ، 12 ساله بود که عضو بسیج سپاه پاسداران شد،در 14 سالگی به جبهه رفت و در 16 سالگی خبرنگار و گزارشگر تصاویر به یاد ماندنی جبهه های حق علیه باطل شد.

شهید امانی خوش گفتار و سخنور بود، در بسیج چهره ای شاخص داشت و از ارتباط بسیار خوبی با مردم و مسوولان شهر برخوردار بود، او تاثیر خوبی بر روی نسل جوان شهرستان گذاشته بود.

محمدرضا مثل بیشتر بچه های شمال خراسان صاف، ساده و بی ریا بود و اخبار و دغدغه های مردم شهرش را به خوبی انعکاس می داد و هر روز صفحات روزنامه با قلم او به آیینه خواسته های مردم شیروان تبدیل می شد و همین احساس مسوولیت بود که از او یک خبرنگار شجاع و بسیجی هنرمند ساخته بود.

محمدرضا، نامی آشنا در میان اصحاب رسانه و هنر داشت که بی قرار بود و شب و روز نمی شناخت، در مدت کوتاه زندگی اش بسیار بزرگ زیست، هجده سال بیشتر نداشت که در 25 دی ماه سال 65 در کربلای شلمچه به کاروان شهیدان پیوست.