خبرهای داغ:
انتقاد شدید عباس عبدی از منطق هاشمی رفسنجانی

دفاع از هاشمی نوعی قبیله گرایی است

هرکس نسبت به مرجع یا منطق این رد صلاحیتها ایرادی داشته باشد قابل فهم است و حق دارد جز آقای هاشمی، ولی چرا چنین می‌گویند؟ به‌نظرم عدم‌تأیید و حضور حسن آقا در انتخابات را ترجیح می‌دهند.
کد خبر: ۸۶۳۰۰۹۰
|
۱۳ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۹:۰۶
عباس عبدی فعال سیاسی اصلاح‌طلب در مطلبی انتقادی می‌نویسد: این موارد خلاصه مطالبی است که به‌نقل از آقای هاشمی رفسنجانی در انتقاد ایشان به عدم‌احراز صلاحیت حسن آقای خمینی از سوی شورای نگهبان در رسانه‌ها منتشر شده است:

هاشمی رفسنجانی: همه بدهکار بیت امام(ره) هستیم
رئیس مجمع تشخیص مصلحت در مراسم دهه فجر در فرودگاه مهرآباد گفت:
صلاحیت شخصیتی که اشبه به جدش امام خمینی است را قبول نمی‌کنند.
شما صلاحیت خود را از کجا آورده‌اید؟
چه‌کسی به شما اجازه داده است که قضاوت کنید؟
چه‌کسی به شما تریبون داد؟
اگر امام و نهضت و اراده عمومی مردم نبود هیچ‌کدام از این‌ها نیز نبودند.
همه باید به امام(ره) و بیت ایشان خود را بدهکار حساب کنیم.
بدهکارها هدیه‌ خوبی در مقدمه انتخابات به بیت امام ندادند.
هدیه بدی به بیت امام و در زمانی که همه باید به هم تبریک بگوییم، به این بیت دادید.

بنده با توجه به مجموعه اطلاعاتی که دارم و با توجه به نظرات آقایان علمای قم و با توجه به قراین گوناگون از جمله تأیید نکردن صلاحیت آقای بجنوردی معتقدم که عدم‌احراز صلاحیت علمی حسن آقای خمینی برای انتخابات خبرگان حتی در چارچوب قانون فعلی نیز قابل دفاع نیست و به‌لحاظ سیاسی هم اثرات مطلوبی ندارد و شرایط سیاسی و علمی ایشان برای حضور در خبرگان به‌مراتب بالاتر از بسیاری از افراد حاضر در انتخابات خبرگان اول است، ولی دفاع از این ادعا هیچ ربطی به انتساب به ریشه خانوادگی ایشان و یا بدهی به امام و خانواده امام ندارد، و این استدلال نه‌تنها ضعیف و بی‌ربط؛ بلکه نادرست نیز است، و خواسته و ناخواسته در جهت موجه جلوه دادن رد صلاحیت ایشان است و جز به تنش سیاسی کمک نمی‌کند. این منطق قبیلگی و خلاف آرمانهای شناخته شده است. به نظر می‌رسد که آقای هاشمی در موارد دیگر هم با همین منطق انتساب خانوادگی و یا بدهکار و طلبکاربودن، از افراد دفاع یا به آنها حمله می‌کنند.

اگر حسن آقا شرط حداقل اجتهاد را برای نامزدی خبرگان دارند که با توجه به جمیع جهات عرفی بالاتر از حداقل‌ها را دارند در این صورت باید تأیید شوند و اگر ندارند که نباید تأیید شوند و انتساب به بیت امام هیچ مزیتی برای این مورد ندارد. این که امام چه کرده هیچ ربطی به این حق ندارد. به‌علاوه این که چه‌کسانی این صلاحیتها را تشخیص می‌دهند؛ همانهایی هستند که آقای هاشمی هنگام ریاست خود بر خبرگان آنان را متولی این کار قرار داد. هرکس نسبت به مرجع یا منطق این رد صلاحیتها ایرادی داشته باشد قابل فهم است و حق دارد جز آقای هاشمی. بنابراین ایشان حتماً متوجه این نکات هستند، ولی چرا چنین می‌گویند؟ به‌نظرم عدم تأیید و حضور حسن آقا در انتخابات را ترجیح می‌دهند، و یا می‌خواهند اگر احتمالاً ایشان تأیید شدند آن را به حساب حرفهای خود بگذارند و دیگران را مدیون خویش بدانند و با توجه به منطق سخنان ایشان انتظارشان از تبعات این مدیونی هم روشن است، همان‌طور که سعی کردند آمدن حسن آقا را بر خلاف واقعیت به حساب خود بگذارند.

روی اصلی سخن بنده آقای هاشمی نیست بلکه دوستان اصلاح‌طلب است. اصلاح طلبان نباید در برابر این گونه سخنان سکوت کنند و یا بدتر این که به استقبال آن بروند، سخنانی که هیچ ربطی به منطق اصلاح طلبانه ندارد و مشروع کننده منطق طرفهای مقابل است.

متأسفانه پیروی چشم‌بسته و شاید از روی ناچاری اصلاح طلبان از برنامه‌های آقای هاشمی نتیجه وضعیتی است که برای خود ایجاد کرده‌اند و برای آینده کشور و جریان اصلاحات خطرناک است.
ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار