خبرهای داغ:
حمله هاشمی به «قانون»؛

«خمینی کوچک» چگونه بازی خورد؟

این‌که شیخ رفسنجان برای دفاع از «علامه»ای که تراشیده بود، به جای استناد به قانون و یا عقل و برهان، از نسبت خانوادگی و یا آقازادگی دم بزند، برای جماعت اصلاح‌طلب «تُف سربالا» بود. هاشمی روز گذشته آنقدر بد از «خمینی کوچک» دفاع کرد، که هوادارانش را به گوشه‌ رینگ بُرد.
کد خبر: ۸۶۳۰۱۴۴
|
۱۳ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۹:۳۹
به گزارش خبرگزاری بسیج، «عده‌ای صلاحیت شخصیتی که جدش امام است را قبول نمی‌کنند، باید از آنها پرسید چه کسی به شما صلاحیت داده است، چه کسی به شما اجازه قضاوت داده است، چه کسی به شما اختیارات، اسلحه، تریبون، تریبون نماز جمعه و صدا و سیما داده است؟» همه را هاشمی گفت در فرودگاه مهرآباد تهران؛ در مراسمی که قرار بود بزرگداشت دهه‌ی فجر باشد، اما با گریبانی که او چاک کرد، به یک شوی تمام عیار برای «خمینی کوچک» تبدیل شد. هاشمی در پایان خطابه‌ اما به سبک سال هشتاد و هشت بار دیگر نظام را به پیش آمدن «شرارت» تهدید کرد. داستان چیست؟ در تفکرات پیرمرد چه می‌گذرد؟ چرا هاشمی اصرار دارد بند ناف سید حسن را به بند ناف خودش گره بزند؟ تهدیدات او تا چه اندازه جدی است؟ هاشمی به کجا می‌رود؟!

 

 

ماجرای یک تُف سربالا!

اظهارات نه چندان سنجیده‌ی هاشمی، بیشتر از همه اصلاح‌طلبان را به دردسر انداخت. دفاع غیرمنطقی، نامستدل و متحجرانه‌ی او نه تنها کمترین آبی به آسیاب چپ‌ها نریخت، بلکه کار آنها را برای انتخابات خبرگان بیشتر از قبل دشوار کرد. این‌که شیخ رفسنجان برای دفاع از «علامه» ای که تراشیده بود، به جای استناد به قانون و یا عقل و برهان، از نسبت خانوادگی و یا آقازادگی دم بزند، برای جماعت اصلاح‌طلب تُف سربالا بود. هاشمی روز گذشته آنقدر بد از «خمینی کوچک» دفاع کرد، که هوادارانش را به گوشه‌ی رینگ بُرد، آنقدر بد که خیلی‌ها را نسبت به صداقت در خیرخواهی خود برای نواده‌ی سببی امام(ره) به تردید انداخت. عباس عبدی یکی از نخستین کسانی بود که از سخنان «ضعیف» و «بی‌ربط» هاشمی رفسنجانی انتقاد کرد و از دیگر اصلاح‌طلبان خواست در برابر اینگونه سخنان سکوت پیشه نکنند. او نوشته بود:

 

«دفاع از ]سید حسن[ هیج ربطی به انتساب به ریشه خانوادگی ایشان و یا بدهی به امام و خانواده امام ندارد، و این استدلال نه تنها ضعیف و بی ربط؛ بلکه نادرست نیز است، و خواسته و ناخواسته در جهت موجه جلوه دادن رد صلاحیت ایشان است و جز به تنش سیاسی کمک نمی‌کند. این منطق قبیلگی و خلاف آرمانهای شناخته شده است. به نظر می‌رسد که آقای هاشمی در موارد دیگر هم با همین منطق انتساب خانوادگی و یا بدهکار و طلبکاربودن، از افراد دفاع یا به آنها حمله می‌کنند.

اگر حسن آقا شرط حداقل اجتهاد را برای نامزدی خبرگان دارند _که با توجه به جمیع جهات عرفی بالاتر از حداقل‌ها را دارند_ در این صورت باید تایید شوند؛ و اگر ندارند که نباید تایید شوند و انتساب به بیت امام هیچ مزیتی برای این مورد ندارد. این که امام چه کرده هیچ ربطی به این حق ندارد. بعلاوه این که چه کسانی این صلاحیت‌ها را تشخیص می دهند؛ همان‌هایی هستند که آقای هاشمی هنگام ریاست خود بر خبرگان آنان را متولی این کار قرار داد. هر کس نسبت به مرجع یا منطق این رد صلاحیت‌ها ایرادی داشته باشد قابل فهم است و حق دارد جز آقای هاشمی!»

     

هرچه هست، به نظر نمی‌رسد شیخ رفسنجان از همان ابتدا هم بنای بازی کردن در زمین اصلاح‌طلبان را داشت. هاشمی تک‌رو است، حتی این روزها هم خیال می‌کند صاحب جریانی است که از سید حسن تا رییس جمهور روحانی ذیل آن تعریف می‌شوند، هاشمی هیچ‌گاه زیر بلیت اصلاحات نرفته است. هاشمی اما این روزها خیلی پیر شده است!

 

هاشمی برای «خمینی کوچک» چه خوابی دیده بود؟

وقتی سخنان چند روز قبل زیباکلام درباره «خواب و خیالات هاشمی برای خمینی کوچک»، واکنش هواداران نواده‌ی سببی امام(ره) را برانگیخت، شاید خیال نمی‌کرد گواه اظهاراتش به این سرعت پیدا شود. اما گرد و خاک روز گذشته‌ی شیخ رفسنجان شاهد از غیبی بود که رسید! وقایع فرودگاه مهرآباد بار دیگر نشان داد صادق زیباکلام هرچه نباشد هاشمی‌شناس خوبی است! او به فرارو گفته بود: «سیدحسن آدم سیاسی نیست و عملا از ایشان حرکت شفاف و معنادار سیاسی نمی‌بینیم. در تحلیل نهایی ایشان یک روحانی غیرسیاسی است و خیلی وارد عرصه سیاست نخواهد شد.»

 

زیباکلام هم‌چنین در پاسخ به این سوال که اگر او سیاسی نیست اساسا چرا وارد عرصه انتخابات خبرگان شده؟ گفته بود: «من معتقدم آقای سید حسن خمینی برای حضور در مجلس خبرگان توسط آقای هاشمی رفسنجانی ترغیب شد. یعنی اگر تصمیم صرفاً برعهده ایشان بود اساسا کاندیدا نمی‌شدند؛ اما حضور ایشان در مجلس خبرگان به نفع آقای هاشمی بود.»

 

حق با زیباکلام بود؛ شیخ رفسنجان نشان داد خمینی کوچک آدمِ او در انتخابات خبرگان است!

 

هاشمی نمی‌خواست سید حسن تأیید شود، او را اصلاً برای رد شدن به میدان فرستاده بود. شاید گمان می‌کرد با ورود خمینی کوچک به عرصه‌ی انتخابات، می‌تواند به اندازه‌ی کافی شورای نگهبان را سرگرم کند، آنقدر که صلاحیت خودش را تأیید شده ببیند. سید حسن اما آنقدر تازه‌کار بود که بازیچه‌ی خواب و خیالات هاشمی شود. هاشمی، خمینی کوچک را سپر بلای خود کرد!

 

یک صلاحیت تقلبی!

«هر کس بگوید رأی شورای نگهبان کذا است، مفسد است و باید تحت تعقیب مفسد فی الارض قرار گیرد.» (جلد چهارده صحیفه، ص 370) با این همه و با تمام حملاتی که علیه قانون و شورای نگهبان قانون اساسی ترتیب داده بود، شیخ رفسنجان برای کاندیداتوری در انتخابات خبرگان تأیید صلاحیت شد! به نظر می‌رسد سناریویی که برای مردم و برای نواده‌ی سببی امام(ره) در سر داشت تا حدود فراوانی قرین توفیق شده است. هاشمی به خوبی توانست افکار عمومی و رسانه‌ها را با حرف و حدیث خمینی کوچک مشغول کند، و ساده‌تر از آنچه باید صلاحیت خود را از شورای محترم نگهبان دریافت کرد. سید حسن قربانی شد، قربانی پیرمردی که در نهمین دهه‌ی زندگی هم‌چنان برای تصاحب میز و صندلی‌های قدرت نقشه می‌کشد. سید حسن خمینی رودَست خورد!  

 

هاشمی به انتهای خط رسیده است. اظهارات روز گذشته اگرچه پرده از نقشه‌هایی که برای خمینی تازه کار دیده بود، برداشت؛ اما بوی استیصال می‌داد، استیصال سیاستمدار کهن‌سالی که نمی‌تواند مثل روزهای جوانی اوضاع سیاسی را مدیریت کند. بوی انتحار داشت، انتحار فرمان‌فرمای پیری که جز بر سایه‌گان حکومت نمی‌کند. باید منتظر ماند و واکنش مقامات قضایی را در برابر اظهارات مجرمانه‌ی او تماشا کرد. هاشمی پیر شده است، آنقدر پیر که نمی‌داند «سرزمینی برای پیرمردها نیست!»  

ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار