وقتی منورالفکرهای وطنی به آمریکا دلداری میدهند
به گزارش خبرگزاری بسیج، ماجرای دستگیری تفنگداران دریایی آمریکا در خلیج فارس آنقدرها در موقعیتی خاص بوقوع پیوست که تا مدتها ذهن همه به آن مشغول باشد و خبرهای دیگری هم در ادامه آن منتشر شود.
از تماسها و درخواستهای مستقیم مقامات آمریکایی و معذرتخواهی و تحلیلهای مختلفشان درباره زهر چشم ایرانیها تا تقدیر چندباره مقام معظم رهبری از تیم دستگیرکننده متجاوزان آمریکایی و اعطای نشان به فرماندهان تیم عملیاتی سپاه و این قصه گویا هنوز هم ادامه دارد...
با این همه اما در سمت دیگر ماجرا شاهد یک سکوت معنادار از جانب جریان سیاسی خاص و چهرهها و تریبونهایش در ایران هستیم.
سکوتی که البته در لابهلای آن، گفتهها و نکتههایی به چشم میخورد که دانسته یا نادانسته تقلّا میکند تا این تحقیر بزرگ و تاریخی که توسط سپاه پاسداران برای آمریکاییها رقم خورد را جبران کند و تسلّایی باشد برای آمریکا!
نه اینکه هیچکس در ایران حق ندارد از برخی مثبتات آمریکا هم سخن بگوید! اما قضیه وقتی مشکوک میشود که درست در روزهایی که هنوز از داغی خبر دستگیری تفنگدارهای متجاوز آمریکایی کاسته نشده و رخدادهای در اقتفای این خبر، یکی پس از دیگری بوقوع میپیوندند، به ناگاه زمزمههایی شنیده میشود که تلاش دارند در حالتی تقّلاگونه پای چیزی به نام «ملاطفت آمریکایی» را به میان بکشند، از ترحّم آمریکا به ایران سخن بگویند و یا چهره ایران را که در روزهای اخیر به یکی از تأثیرگذارترین قدرتهای بلامنازع جهان تبدیل شده است را چهرهای شکسته با تاریخیترین مدیریت ضعیف! جلوه دهند.
* آمریکا از ناکارآمدی اقتصادی ما جلوگیری کرد!
محمود سریعالقلم، از استادان اصلاحطلب و کسی که گفته میشود مشاور رئیسجمهور روحانی نیز هست، روز دوشنبه گذشته در بخشی از مصاحبه خود با روزنامه شرق، پای «برجام» را به میان کشیده و درباره آمریکا و ایران گفته است:
«امتیاز بزرگی که آمریکا به ایران داد این بود که از تداوم ناکارآمدی اقتصادی ایران جلوگیری کرد»!
سریعالقلم البته توضیح نداده بود که ناکارآمدی اقتصادی از نظر وی چیست؟! آمریکا دقیقاً کدام امتیاز ملموس را به ایران داده است و اینکه اساساً برای یک قدرت منطقهای و بینالمللی که حتی آمریکا و تفنگداران متجاوزش را نیز به کرنش ذلیلانه واداشته است؛ آیا میتوان ناکارآمدی اقتصادی متصور بود؟!
شخص سریعالقلم که تئوریسین بخشهایی از مانیفست اصلاحطلبی نیز محسوب میشود به پاسخ هیچیک از این سؤالات اشارهای نکرده و صرفاً ترجیح داده بود که بگوید آمریکا به ایران امتیاز بزرگی داده است! همین...
*ایران از نظر مدیریت اقتصادی و اجتماعی در ضعیفترین دوران بعد از جنگ جهانی دوم قرار دارد!
نفر بعدی شخصی به نام محسن رنانی بود که گفته میشود از استادان اصلاحطلب است و گاهی در برخی میتینگهای جریان خاص دعوت میشود.
او نیز اخیراً طی اظهاراتی در یک جلسه گفته است:
«امروز حاکمیت در ایران از نظر مدیریت اقتصادی و اجتماعی در ضعیفترین دوران بعد از جنگ جهانی دوم قرار دارد بنابراین برای خروج از این وضعیت باید تمام نهادهای مدنی وارد کار شوند».
به گزارش سایت حزب ندای ایرانیان، وی همچنین گفته است: همانگونه که برخی فشارها موجب شد در برجام داد و ستد کنیم به زودی شاهد برجام داخلی در کشور خواهیم بود!
باید تأکید کنیم که هیچکس از نیت درونی این افراد خبر ندارد اما به هر حال تصادم پژواک آن خبر مهم با این اظهارات به هیچ وجه برای مردم ایران و همه کسانی که از شنیدن خبر دستگیری تفنگداران متجاوز آمریکا و کرنش ناوهای هواپیمابر بینالمللی در مقابل اخطار سپاه پاسداران خوشنود شدند، مطلوب نیست.
*چرا آمریکا امتیازی نداده و چرا قدرتمند هستیم؟!
در نقض و نقد اظهارات رنانی و سریعالقلم بایستی اشاره کرد که اولاً قدرت نظامی منطقهای و بینالمللی بودن و همچنین حمایت همهجانبه یک کشور از متحدان خود، نمادی از توانمندی اقتصادی آن سامان است.
بدیهیست که امروز طنین صدا و یا پژواک حضور جمهوری اسلامی ایران در 5 پایتخت دنیا عملاً شنیده و دیده میشود و محور مقاومت نیز توانسته است با حضور ایران اسلامی به یکی از تأثیرگذارترین معادلات جهانی تبدیل شود.
آیا این حقایق از یک کشور ضعیف در مدیریت اقتصادی و اجتماعی خود ساطع شده است؟!
ثانیاً اگر عدهای از چهرههای جریان سیاسی خاص نمیخواهند باور کنند که تأثیر تحریمها بر اقتصاد ایران کمتر از 30 درصد است اما مردم طی 37 سال گذشته که تحریمها در اعلیدرجه خود اِعمال میشده، به این حقیقت واقف شدهاند زیرا اگر در لُجّهی مشکلات بودیم امروز عدهای مجبور نبودند از امتیاز اقتصادی آمریکا به ایران سخن بگویند اما نتوانند اثباتش کنند!
وانگهی تحریمها به گواه واقعیتها و آمار، نه توانسته است اقتصاد و اجتماع ایران را فلج کند و نه توانسته است به عاملی تأثیرگذار در زندگی روزمره مردم ایران تبدیل شود.
و ثالثاً جریان سیاسی خاص هیچگاه تعریف دقیقی از منظور خود در رابطه با «بحران اجتماعی» ارائه نداده است.
آنها به رخدادهایی غیر قابل اندازهگیری، ناخواسته و طبیعی مثل مهاجرت عدهای به خارج از کشور، تجمع سوگوارانه برای درگذشت یک خواننده جوان، اسیدپاشی مجرمانه به صورت چندنفر و مقولاتی از این دست تحت عنوان بحران اجتماعی اشاره میکنند اما این در حالی است که جدای از نگفتن واقعیتهای همین موارد نیز؛ در ایران اسلامی اثری از بحران اجتماعی دیده نمیشود و اجتماع ایران شبیه کشورهای بحران زده نیست. (بگذریم از اینکه همین چهرهها به بحران فتنه در سال 88 لقب «حرکت مدنی» میدهند!)
آنها در حالی به وجود بحران اجتماعی در ایران اشاره میکنند که مثلاً حتی در کشورهایی مثل آمریکا که بیش از 40 میلیون نفر محتاج نان شب وجود دارند و از دولت کالابرگ یک وعده غذای روزانه دریافت میکنند هم کسی مدعی نیست که بحران اجتماعی وجود دارد! و ایضاً در کشور انگلیس که عدهای از روی نژادپرستی، دیگر انسانها را به بردگی جنسی میبرند و یا گاهی آنها را میسوزانند و قس علی هذا...
همچنین است که اظهارات رنانی درباره برجام نیز صحیح به نظر نمیرسند.
شاید او که قبل از این و در ابتدای امسال هم عنوان کرده بود در دوران «پساتحریم» باید مناقشه 88 را حل و اعلام عفو عمومی کنیم! از یاد برده است که نظیر همین مذاکرات و توافقات و خرسندیهای ابراز شده، در سالهای 82 و 83 نیز تکرار شد اما دست آخر به دلیل بدعهدی طرف مقابل شکست و از بین رفت و اساساً در یاد کسی هم نماند که ماجرا از کجا آغاز شد و در کجا به اتمام رسید؟!
به هر حال و با تمام کنایهها و به رخ کشیدن تحریمها و فشارها اما این حقیقت غیر قابل انکار است که سپاه پاسداران و تمام نیروهای جمهوری اسلامی ایران جز با پشتوانه کشوری آرام و مقتدر و بدون هیچ بحران و یا ضعف شکنندهای است که در مقابل آمریکا ایستاده و طنین حضور ایران را به رخ دنیا میکشند.
*دستگیری چند آمریکایی برای فشار مجدد به دولت...
ماجرای خبری که در لحظات اولیه دستگیری تفنگداران متجاوز آمریکایی در یک کانال تلگرام وابسته به اصلاحطلبان منتشر شد نیز اگرچه جنجالهای زیادی را برانگیخت اما آنطور که باید مورد بررسی و کنکاش قرار نگرفت.
این کانال تلگرامی در خبر خود با نگارشی عجیب آورده بود: «دستگیری چند آمریکایی در خلیج فارس با ادعای ورود به مرزهای آبی ایران برای فشار مجدد بر دولت و مخالفت با برجام»!
خبری عجیب که البته در مغناطیس فوقالعاده حواشی مربوط به دستگیری تفنگدارهای متجاوز گم شد و کمتر کسی احتمال تکرار حوادث مشابه آنرا داد.
*نتیجهگیری
به هر روی باید دانست که این حرفها و نوشتهها چه از روی سهو و چه از روی عمد بیان یا تقریر شده باشند و انطباق زمانی آنها با روزهای کنونی اتفاقی باشد یا نباشد اما فهم این مسئله چندان سخت نیست که تمام آنها سبب دلداری به آمریکایی شدهاند که بواسطه تجاوزش به مرزهای آبی ایران در خلیج فارس تحقیر شد.
این تسلیبخشیها و دلداریهای آمریکایی همچنین میرود تا تلاش کند طعم بزرگ رؤیت نشانهای از قدرت هژمونیک ایران در منطقه و جهان را در کام مردم ایران تلخ کند.
روندی که باید منتظر ماند و دید همچنان با سکوت جریان سیاسی خاص و عددی از مقامات دولتی ادامه مییابد یا خیر؟!
جمهوری اسلامی ایران، چند سال قبل نیز پهپاد RQ170 آمریکا را در آسمان تسخیر کرد و بر زمین نشاند...