خبرهای داغ:

سیمای تهران از پشت عینک رفتگران!

این روزها که غالبا نکات منفی استفاده از شبکه‌های اجتماعی مطرح می‌شود برخی اتفاقات به ظاهر ساده اثبات می‌کند که «شهروند-خبرنگار» ها تا چه میزان می‌توانند در روند توسعه به ما کمک کنند!
کد خبر: ۸۶۳۱۰۵۸
|
۱۴ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۳:۲۵

 به گزارش خبرگزاری بسیج،این روزها که غالبا نکات منفی استفاده از شبکه‌های اجتماعی در این سوی و آن سوی محافل علمی و رسانه‌ای مطرح می‌شود برخی اتفاقات به ظاهر ساده اثبات می‌کند که «شهروند-خبرنگار» ها تا چه میزان می‌توانند در روند توسعه به ما کمک کنند!

 

 چند روزی است تصویری از دو رفتگر محجوب شهرداری تهران در یک اتوبوس همگانی که به دلیل کثیف بودن لباس‌های خود به جای صندلی بر روی زمین نشسته‌اند در شبکه های اجتماعی لایک می خورد.

 

 

وقتی همه ما در تلاشیم تا فرهنگ شهروندی و حقوق و وظایف متقابل شهروند – حاکمیت را در رساله‌های‌ دکتری بگنجانیم در می‌یابیم که این رفتگرها در درک و احترام به حقوق شهروندی شاید از همه ما پیشروتر باشند. مساله‌ای که ما در غفلت‌ ناشی از توده‌ای شدن اطلاعات به طور کل فراموش کرده‌ایم!

 

اما یک سوال ذهن ما و خیلی از شهروندان را به خود درگیر کرده است. واقعا چرا این رفتگران بیش از دیگر شهروندان نسبت به رعایت حقوق و شهروندی جدی تر و حساس تر عمل می‌کنند؟!

 

پاسخ به این سوال شاید راهگشای حل و فصل بسیاری از چالش‌های اجتماعی ما باشد. آسیب‌هایی که روز به روز گسترش پیدا کرده و به مثابه یک مشکل لاینحل در پیش روی مدیران و تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران کشور خودنمایی می‌کند.

 

ما معتقدیم رفتگران بیش از همه تکالیف شهروندی را رعایت می‌کند چون بیش از همه از عدم رعایت آن متحمل هزینه می‌شوند. اجازه دهید با افتخار لحظه‌ای خود را در جای یک رفتگر محجوب و زحمتکش شهرداری قرار دهیم و از پشت عینک او به شهرمان نگاه کنیم. مطمئنا شهری که یک رفتگر بدان نگاه می‌کند با شهری که ما از پشت شیشه خودروی شخصی‌مان می‌بینیم بسیار متفاوت است.

 

برای این رفتگر هر برگی که به زمین می‌افتد، هر دستمالی که از جیب شهروندان خارج می‌شود و در سطل زباله قرار نمی‌گیرد، هر بارانی که می‌آید و جوی‌ها شهر را مسدود می‌کند، هر عملیات عمرانی و غیرعمرانی و.... همه معنا و مفهوم دیگری دارد چرا که او خوب می‌داند این اتفاقات چه هزینه‌هایی برای وی به طور مستقیم در پی‌دارد. تنها یک رفتگر می‌داند در نیمه‌های شب چقدر سخت است کوچه‌ای را آب و جارو کرد که چند ساعت قبل محل یک عملیات عمرانی برای برج سازی بوده است!

 

اینک همه ما باید به احترام این دو رفتگر کلاه‌هایمان را از سر برداریم و تمام قد برایشان بایستیم. اگر قرار است امروز شهرهایی برای فردا بسازیم تنها راه چاره آن است که گاهی خود را جای دیگران قرار دهیم. جای آن فردی که بیرون درب بی آر تی و مترو ایستاده است! جای آن رفتگری که ما تنها ذهنیتمان از او صدای جاروهای شبانه است! جای راننده تاکسی که بیش از 12 ساعت را در خیابان‌های تهران با خستگی رانندگی کرده است و از شنیدن صدای محکم بسته‌شدن درب خودروش پرخاش می‌کند. بیائید برای یک بار هم که شده سیمای شهرمان را با عینک‌های دیگران ببینم. ما چاره‌ای جز مهربانی به یکدیگر نداریم.

ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار