ساز ناکوک معارضان
«آتش بس و توقف درگیریها در سوریه، مبارزه با گروه تروریستی تکفیری داعش، قانون اساسی سوریه، بررسی راه های برگزاری انتخابات آینده و امداد رسانی به مردم مصیبت زده سوریه» اینها اهداف یا بهتر بگوییم آرزوهای «دی میستورا» برای مذاکرات ژنو3 است. مذاکراتی که قرار بود دولت و معارضان سوری را به سمت حل سیاسی بحرانی پیچیده با ابعاد جهانی، منطقهای و ملی هدایت کند. اما از همین روزهای اول ساز ناکوک معارضان تحت حمایت آل سعود اوقات همه حتی جان کری را تلخ کرده است!
البته باید به معارضان هم حق داد. این روزها دلیلی برای کوک بودن سازشان وجود ندارد! شکست پشت شکست! از حلب و لاذقیه در شمال گرفته تا قنیطره و شیخ مسکین در جنوب. تروریستیهایی که 5 سال پیش آمده بودند تا کار نظام سوریه را یکسره کنند و این کشور استراتژیک را به حیاط خلوت عربستان و ترکیه تبدیل کنند حالا با سرکار ماندن اسد هم مخالفتی ندارند. فارق از اینکه جر و بحثهای کری و جبیر بر سر اعزام هیئت معارضان به ژنو و تهدید جان کری به قطع حمایت از آنها در صورت سر باز زدن از شرکت در مذاکرات را جنگ زرگری بدانیم یا دعوای بین لشگر شکست خوردگان، واقعیت ماجرا این است که حساب و کتاب آمریکاییها هم نشان میدهد دیگر ادامه دادن این بازی ممکن نیست و باید راهحلی آبرومندانه برای خروج از ماجرای سوریه پیدا کرد.
البته آمریکاییها تا همینجا هم سود بسیاری نصیبشان شده است. در طول 5 سال گذشته یک کشور اسلامی عضو محور مقاومت به کلی نابود شده و اسرائیل هم ارتش سوریه را از فهرست نگرانیهای امنیتی خود خارج کرده است. با این حال همه میدانند پایداری این وضعیت کوتاه یا نهایتاً میان مدت است. یادگار سردار همدانی با نام «دفاع وطنی» یا همان «نیروهای مقاومت بسیج مردمی در سوریه» به زودی تهدیدی جدید برای امنیت اسرائیل خواهند بود.
قمار کردها در سوریه
گیر و گرههای مذاکرات ژنو تنها به نق زدنهای معارضان جیرهخور آل سعود ختم نمیشود. اختلافات ترکیه با کردها، سازمان ملل را مجبور کرد تا از دعوت مسلم صالح رئیس گروه معارض موسوم به شورای دموکراتیک سوریه صرفنظر کند. این در حالی است که کردها بخش بزرگی از شمال سوریه را تحت کنترل دارند.
کردها این روزهای به گوشت قربانی بحران سوریه تبدیل شدهاند. ترکیه که از ابتدای بحران برای هر صدای مخالفی با بشار اسد کف و صوت زده است ابدا نیت سازگاری با کردها را ندارد چراکه قدرت گفتن کردها در مرزهای جنوبی کشورشان را زمینهساز افزایش بحران بین دولت مرکزی و کردهای ترکیه میداند. از سوی دیگر تنش بین مسکو و آنکارا موجب شده تا روسیه حمایت همه جانبهای از کردهای سوریه در عرصه سیاسی داشته باشد. حتی زمزمههایی مبنی بر افتتاح دفتر اقلیم کردستان سوریه در مسکو نیز به گوش میرسد. این درحالی است که آمریکاییها بر خلاف روسها در عرصه میدانی پشت کردها درآمدهاند و با اعزام نیرو و تجهیزات به استان کرد نشین حسکه در شمال سوریه نیروهای شبهنظامی کرد را تقویت میکنند با این حال هیچ حمایتی برای حضور آنها در مذاکرات ژنو نداشتهاند. به نظر میرسد هم روسها و هم آمریکاییها به دنبال سوء استفاده از رویاهای کردها به منظور پیشبرد اهداف خود هستند.
تروریستها دیپلمات میشوند!
کردها تنها غایبان ژنو نیستند. معارضان داخلی حکومت دمشق نیز به دلیل حضور اعضای برخی از گروههای تروریستی در هیئت تشکیل شده در ریاض از همراهی با آنها خودداری کردند. «محمود مرعی» رئیس هیئت کار ملی از گروههای مخالف دولت پیش از آغاز مذاکرات گفته بود: « نمایندگان معارض داخل سوریه یادداشت کاری مشترکی تهیه کردهاند و محال است که در مذاکرات ژنو به گروه ریاض ملحق شده و گروه واحدی را تشکیل بدهند.» مشکل اصلی معارضان داخلی حکومت دمشق با هیئت ریاض، حضور شخصیتها تروریستی مانند «محمد علوش»، یکی از سرکردگان گروه تروریستی تکفیری «جیش الاسلام» در این هیئت است. محمد پسرعموی «زهران علوش» فرمانده خونخوار گروه تروریستی «احرار الشام» است که چندی پیش در حملات هوایی ارتش سوریه به هلاکت رسید.
شکست تروریستها از حلب تا ژنو
هرچند کشورهای خارجی حامی مذاکرات از ایران روسیه گرفته تا آمریکا و فرانسه برای به نتیجه رسیدن مذاکرات ابراز امیدواری کردهاند اما روزهای نخست برگزاری این نشست نیز با ادامه سیگنالهای منفی پیش رفته است. «دی میستورا» نماینده سازمان ملل در امور سوریه که برای پیشبرد مذاکرات بنا به پیشبینی خودش باید 6 ماهی بین اتاق معارضان و هیئت اعزامی از دولت سوریه رفت و آمد کند، در اولین روز با بهانهگیریهای معارضان مواجه شد. آنها توقف حملات ارتش سوریه به گروههای تروریستی را شرط آغاز مذاکرات عنوان کرده و تهدید کردند در صورت عملی نشدن این خواسته ژنو را ترک میکنند. موضوعی که نهایتاً میستورا را مجبور به اعلام تعلیق مذاکرات کرد. البته او هشدار داد که ژنو آخرین امید برای پایان سیاسی بحران در سوریه است.
این چشمانداز تاریک ناظران را با این پرسش روبهرو میکند که نتیجه شکست مذاکرات چه خواهد بود؟ بدون شک پاسخ این پرسش را باید در میدانهای نبرد در مناطق مختلف سوریه جستوجو کرد. از 4 ماه پیش که ایران و روسیه تصمیم گرفتند حضور نظامی خود در سوریه را پررنگتر کنند موازنه قدرت در جبهههای نبرد به نفع ارتش سوریه و گروههای هم پیمانش تغییر کرد. عملیات در شرق و جنوب حلب موجب شد تا کمربند امنیتی دومین شهر بزرگ سوریه گستردهتر شود و ارتش جای پای محکمی در شمال سوریه داشته باشد. با این حال پس از تصرف فرودگاه نظامی کویرس در شرق و تصرف بخشی از بزرگراه حلب-دمشق سرعت انجام عملیات در استان حلب به کندی گرویده بود و نیروهای محور مقاومت که پیش از این تصور میشد به دنبال پیشروی به سمت ادلب هستند، عملیاتهای خود را در استان لاذقیه متمرکز کردند تا اینکه سهشنبه گذشته عملیات جدیدی را در شمال حلب آغاز کردند و موفق شدند محاصره 4 ساله شهرکهای نبل و الزهراء را بشکنند.
نبرد در لاذقیه هم بسیار موفق بود و نیروهای مردمی و ارتش سوریه به همراه نیروهای مقاومت لبنان و گروههای جهادی عراق با پشتیبانی نیروی هوایی روسیه توانستند بیش از چهارصد کیلومتر مربع از مناطق شمالی استان لاذقیه را که اغلب کوهستانی هستند پاکسازی کنند.
در جنوب سوریه نیز آزاداسازی شهر شیخ مسکین توازن قوا را به نفع نیروهای محور مقاومت تغییر داده است. شهری راهبردی که گذرگاه انتقال سلاح از اردن به سوریه بود و با سقوط آن دیگر مناطق استان درعا نیز در آستانه پاکسازی قرار دارند.
مسیر طولانی تا پیروز نهایی
تحولات میدانی اخیر در سوریه موجب شده است تا ارتش سوریه و نیروهای هم پیمانش دست بالا را در تحولات میدانی داشته باشند. با این وجود هنوز بخش بسیار بزرگی از سوریه در اشغال گروههای مختلف به خصوص داعش است و دولت سوریه بر بسیاری از مرزها و منابع حیاتی نفت تسلط ندارد. کمکهای بی حد و حساب حامیان جهانی و منطقهای تروریستها موجب شده است تا آزادی کامل مناطق اشغالی در کوتاه مدت امری دور از ذهن باشد. سوریه درگیر یک جنگ فرسایشی طولانی مدت و بحرانی بسیار پیچیده شده است. بیشتر بازیگران جهانی و منطقهای، کم و بیش سهمی در اوضاع سوریه دارند و این موضوع حل بحران را دشوارتر نیز میکند. موضوعی که سردار همدانی در آخرین مصاحبه قبل از شهادتش به آن اشاره کرده و گفته بود تنها راهحل پایان این بحران قطع حمایت بازیگران خارجی از یکی از طرفهای درگیر است.
با وجود اینکه هیچ نشانه مثبتی از تغییر در عاملان ایجاد این بحران دیده نمیشود اما بی علاقهگی ناشی از دردسترس نبودن اهداف و هزینههای بالای جنگ در بین کشورهای حامی تروریست دیده میشود. ترکیه و آمریکا دیگر مثل سابق بر مواضع خود در قبال سوریه پافشاری نمیکنند؛ هرچند غرور سیاسیشان نیز اجازه اعتراف علنی به شکست سیاستهایشان در سوریه را نمیدهد.
با تمام این تفاسیر باید منتظر بود و دید که نهایت این بحران غرب ساخته به کجا خواهد انجامید؟ آنچه برای سوریه امروز حائز اهمیت است روحیه بالا و عزم جدی جوانان سوری برای غلبه بر این بحران است. عملیات روز گذشته در شمال حلب نشان داد آنها بدون توجه به بازیهای سیاسی و با فهم این قانون که آنچه در میدان نبرد به دست نیاید بر سر میز مذاکره بدست نخواهد آمد؛ خود را برای ادامه نبردها تا آزادسازی کامل کشورشان آماده میکنند.
منبع: خبرگزاری دانشجو