از بازار داغ سلفی تا ۲۰۰ ماشین گل زده به سمت راه آهن
بین دود و آلودگی میدان انقلاب نشستن این برف روی چادرهای سفید تازه عروسها آنقدر دلنشین بود که همه را به وجد آورده بود و کمتر کسی را میتوانستی پیدا کنی که لبخند بر لب نداشته باشد.
از عکسهای سلفی دو نفره در یک روز برفی کنار مزار شهدای گمنام، دیسهای شیرینی، نوای دلنشین قرآن تا سفره عقدی که حالا خیس از رحمت الهی شده بود همه و همه نوزدهمین جشن ازدواج دانشجویی دانشگاه تهران را متمایز از سالهای گذشته کرده بود.
از کنار زوجها که رد میشدم چمدانهای نقلی یک سفر سه روزه را میشد دید سفری به کعبه دلها مشهد مقدس. بلیطهای شروع یک سفر دو نفره که آغازین راه مشترک آنها بود چنان در دستانشان میدرخشید که پیش خود میگفتی خوش به حال و هوایی که این زوجها دارند.
گرمای لبخند مادر و پدرها بیشتر از همه چیز سوز سرمای دیروز را به چشم نمیآورد یکی از مادرها به همسرش میگفت انگار دیروز بود که با زهرا برای ثبت نامش به دانشگاه تهران آمدیم...
اما شاید جالب ترین اتفاق دیروز که باعث شد صدای دست و و جیغ و هورای همه تمام محوطه دانشگاه را پر کند مراسم عقدی بود که کنار همان سفر عقد ساده زیر بارش تند و بی امان برف رخ داد مراسم متعلق به یک زوج مقطع دکتری این دانشگاه بود که به شیوه سبک زندگی اسلامی و ازدواج آسان تصمیم به ازدواج گرفته بودند.
حاج آقایی که خطبه عقد را میخواند کنار حجت الاسلام کلانتری ایستاده بود و عکاسان هم بین جمعیت از هم پیشی میگرفتند تا بهترین قاب را برای ثبت این لحظه ببندند خلاصه عروس خانم بعد چیدن گل و آوردن گلاب آن هم توی آن برف بار سوم بله را گفت و چهارصد زن و شوهری که شاهد عقدشان بودند برای خوشبختیشان دعا کردند.
دیروز 200 زوج دانشجوی دانشگاه تهران پس از شنیدن نغمه نقاره خانه امام رضا (ع)، تجدید عهد با لالههای سرخ دانشگاه و طواف بر گرد مزار شهدای گمنام با 200 دستگاه خودروی تزیین شده به شاخههای گل و پیامهای دینی با مفاهیم ازدواج آسان از سر در دانشگاه بار سفر به مشهد مقدس را بستند.
با آرزوی خوشبختی برای همه آنها