ماجرای تلاقی اصلاحات و راست سنتی
اصلاحطلبان که از بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال 84 و انتخابات مجلس هفتم به ضعف خود در میان مردم ایران پی برد، ارتودوکسیسم در اصلاحطلبی را که شاخصه اصلی آن گرایشهای چپگرایانه و حکومت دولتمحور بود، پی گرفت. جبهه اصلاحات که از خرداد 76 با چرخشی 180 درجهای از سوسیال دموکراسی، قرائتهای لیبرال دموکراتیک از اصلاحطلبی پیداکرده بود بهوسیله کسانی همچون میرحسین موسوی، مهدی کروبی و موسویخوئینیها به همراهی حزب مشارکت و مجمع روحانیون مبارز که پرچمدار چپ اسلامی بودهاند، سعی براین داشت تا بتواند آلترنتیوی برای پوپولیسم و فنسالاری دولت احمدینژاد ارائه کند؛ اما بعد از شکست سنگین در انتخابات سال 88، جبههی اصلاحات دست به یک انتحار سیاسی زد و نتیجهی آن چیزی جز تضعیف و انزوای بیشتر آنان نشد.
بعد از آن اصلاحطلبی بهجز نقش اندکی که در مجلس ایفا میکرد، تبدیل به جریان «اپوزیسیوننمایی» شد که به دلیل عدم پشتوانهی اجتماعی نه میتوانست استقلال خود را از نظام اعلام کند، و نه دیگر حکومت برای آنها اعتبار و مشروعیتی قائل بود. به همین خاطر و برای بازیابی جایگاه از دست رفته، لاجرم دست به دامن کسانی شدند که در انتخابات 84 از کشتی اصولگرایان پیاده شده بودند. اکبر هاشمی رفسنجانی و علیاکبر ناطق نوری را میتوان سردمدار این افراد دانست.
نومحافظه کاری چگونه به وجود آمد؟
اصلاحطلبان کوشیدند تا با نزدیک شدن به شیخ اکبر هاشمی به نوعی مشروعیت خود را از اصولگرایان سنتی قرض بگیرند، و توانستند سوار بر جریان جدیدی که بهوجود آمد، حیات سیاسی خود را تضمین کنند. تاکتیک اصلاحات این بار کارساز بود و با نزدیک شدن به این اصولگرایان سابق، موجبات ایجاد گروهی تحت عنوان «نومحافظه کاران» و یا «اعتدالیون» را فراهم آوردند. همچنین با دامن زدن به آنچه "جریان انحرافی" نامیدند، بر آتش تفرقه و چند دستگی میان اصولگرایان دمیدند و باعث و بانی عدم موفقیت آنان در انتخابات سال 92 شدند. بنابراین نو محافظهکاری با انتخاب لاریجانی بهعنوان رئیس مجلس کلید خورد و با پیروزی حسن روحانی از نزدیکان اکبر هاشمی به اوج خود رسید.
اکنون اگرچه این پیوند ثمراتی را برای هر دو گروه داشته است، اما به دلیل جنگ قدرت و احیای هویت میان آن دو، هریک پروژهی عبور از دیگری را در آیندهای نهچندان دور کلید خواهند زد. بهعبارتی دیگر هم جریان نو محافظهکاری و هم جریان اصلاحطلبی به دنبال احیای هویت خود است. محافظهکاری که یک جریان شکننده و جدید است، و اصلاحطلبی به لحاظ تئوریک اجتماع نقیضین بوده و با یکدیگر جمع نخواهند شد؛ بنابراین دیر یا زود پیوند میان این دو از هم گسسته خواهد شد.
دعوایی که ادامه دارد/ چه کسی سرلیست اصلاحات خواهد شد؟
اکنون با فرارسیدن ایام انتخابات اختلاف میان اصلاحطلبان و حامیان دولت موسوم به اعتدالیون بیش از پیش مشهود شده است. دعوا بر سر موضوعاتی مثل سرلیستی محمدرضا عارف و یا حتی علی لاریجانی آتش دعوا را در میان اصلاحطلبان شعلهور کرد. از طرفی جریاناتی مثل حزب کارگزاران سازندگی که با وجود اذعان به اصلاحطلبی، نزدیکیِ عمیقی با جریان به وجود آورندهی نو محافظهکاری دارند، تصمیم داشتند تا باز هم از تاکتیک قبلی استفاده کرده و شخصی اصولگرا مثل ناطق نوری و یا حتی بنا به اظهارات عطریانفر علی لاریجانی را به عنوان سر لیست اصلاحطلبان اعلام کنند، اما برخی از اصلاحطلبان دیگر که عرصه را بیش از پیش تنگ میدیدند، قویاً از سر لیستی عارف حمایت کردند تا دستکم فرصتی را برای استمرار زیستمان سیاسی خود فراهم آورند. البته با عدم کاندیداتوری شیخ نور، صورت یکی از این گزینهها در دعوا پاک شد؛ اما به هر صورت هنوز اختلاف روی سرلیستی عارف رئیس شورای موسوم به "سیاستگذاری اصلاحطلبان" وجود دارد. تا جایی که غلامحسین کرباسچی دبیر کل کارگزاران سازندگی در اظهارنظری گفته است از عارف اسنادی دارد که در صورت انتشار آن وی نباید "سرلیست" اصلاحطلبان باشد. این سخنان واکنش محمدرضا عارف را هم برانگیخت و او این سخنان را شیطنت خواند.
از سویی بحثهایی مثل ارائه لیست مشترک با حزب علی مطهری، موسوم به "صدای ملت" و یا ارائه لیست مشترک با حامیان دولت و همچنین ورود اشخاطی مثل کاظم جلالی و علی لاریجانی در لیست اصلاحطلبان داغ شده است. البته علی مطهری با اعلام اینکه حزب مطبوعش در هیچ ائتلافی شرکت نخواهد کرد، راه را بر این احتمال بست.
دست آخر اگر چه اصلاحات مجبور باشد بازهم به اصولگرایی و نو محافظه کاری باج دهد، اما بعید نیست همانند انتخابات92 که سعی داشتند روحانی را مجاب کنند تا به نفع عارف انصراف دهد، اینبار نیز علنا از وی و محافظه کاری عبور کنند تا گوهر واقعی گفتمان خود را در معرض آرای مردم قرار دهند. اما هرچه باشد گمانه زنیها از ارائهی لیستی مشترک از سوی حامیان دولت و اصلاح طلبان خبر میدهد. به احتمال قوی اصلاحطلبان و حامیان دولت با پشتوانهی عملکرد نه چندان موفق روحانی در عرصهی دیپلماسی و بهرهبرداری سیاسی از برجام، سعی دارند تا با تندرو خواندن اصولگرایان، رقیب را از صحنه بهدر کنند.