سبک زندگی غربی با چاشنی شام
این مسابقه آشپزی که امتیاز آن از شرکت «ITV GLOBAL» انگلستان خریداری شده از مؤلفههایی برخوردار است که جنبه آموزشی آن در حوزه آشپزی را کاملاً زیر سایه قرار میدهد. مؤلفههایی که سعی در القای نوعی سبک زندگی غربی به مخاطبین فارسی زبان خود دارد. اساساً برای ارائه تعریف از سبک زندگی باید گفت که این مفهوم بسیار گسترده به همه حوزههای زندگی انسانها مربوط میشود که آداب و رسوم، چگونگی لباس پوشیدن، غذا خوردن، الگوهای تفریحی، الگوهای مصرف، روابط خانوادگی، ارتباطات اجتماعی و همه آنچه که هویت شخصی فرد را نمایش میدهد، دربر میگیرد. امروزه سبک زندگی در حوزه برنامهسازی تلویزیونی به عنوان یک ژانر قابل شناسایی است و ریشههای آن نیز در حوزه برنامههای مستند و سرگرمکننده قرار دارد. این ژانر درواقع با زندگی روزمره عامه مردم سر و کار دارد و رفتارهایی از قبیل برنامههای روزانه، رفتارهای حریم شخصی و دیگر مؤلفههای موجود در تشکیل سبک زندگی را تحت تأثیر خود قرار میدهد. نمونههای موجود این ژانر از برنامهسازی تلویزیونی عموماً بر محور آموزش قرار دارند و الهامبخش مخاطبین در مقولههایی همچون مد، غذا، رفتارهای خانوادگی و اجتماعی، خانه و تزئینات آن و دیگر مؤلفههای مشابه هستند.
حال با این تعریف کلی و خلاصه، درمییابیم که بفرمایید شام نمونهای مدرن از برنامههای سبکزندگی است که قالب یک مسابقه با چاشنی پررنگ سرگرمکنندگی را انتخاب کرده و اکنون قصد داریم به برخی از شاخصههای اصلی بفرمایید شام بپردازیم تا متوجه شویم که سبک زندگی مورد نظر و القایی در این شبکه از چه نوعی است و به چه شکل به مخاطبین ارائه میشود.
تهدید باورها و ارزشهای دینی و مذهبی
مشخصترین ناهنجار این برنامه برای مخاطبین ایرانی که به شکلی پررنگ در تمامی قسمتهای آن حضور دارد، مشروبات الکلی است. عنصری که در برنامه بفرمایید شام سر میز شام قرار گرفته! این درحالی است که سفرههای ایرانی همواره به نوشیدنیهایی مانند آب، دوغ یا انواع نوشابه مزین هستند. هربار سرمیز شام بعد از آنکه میزبان به سراغ سرو مشروبات الکلی میرود، شخص یا اشخاصی هم پیدا میشوند که به دلایل غالباً مذهبی از خوردن آن امتناع میکنند. در این لحظه همواره به شیوهای کاملاً ظریف و کوتاه و متأثر از دیالوگ نریتور یا دیگر میهمانان، امتناع کنندگان از مصرف مشروب به سخره گرفته میشوند و در جایگاه انزوا، ولو برای لحظاتی، قرار میگیرند. نکته دیگر هم اینکه امتناع کنندگان از مصرف مشروب همواره دلایل مذهبی را پیش میکشند، این در حالی است که در بحثهای متعاقب آن در نقد این باور مذهبی، همواره توانایی دفاع از اعتقاد خود را ندارند و بطور کل برای بیننده اینگونه القا میشود که ریشه این پرهیز یک اعتقاد مذهبی بیپشتوانه و غیر منطقی است! مضاف بر اینکه هیچگاه مشاهده نمیشود که شخص یا اشخاص پرهیز کننده، مضرات پزشکی آن را به عنوان دلایل خود مطرح کنند.
نوع پوشش میهمانان و روابط کنترل نشده زنان و مردان حاضر در این برنامه، آنهم در شرایطی که برای اولین بار یکدیگر را ملاقات میکنند هم کاملاً رفتاری متفاوت با الگوی رفتارهای اجتماعی ایرانیها است. مردان و زنان میهمان به محض ورود به منزل میزبان فارغ از غیر همجنس بودن وی و اساساً اینکه اولین بار است وی را ملاقات میکنند، به راحتی با وی به دیدهبوسی میپردازند و این مسئله به عنوان شیوهای صمیمی برای آغاز یک رابطه اجتماعی تبلیغ میگردد.
گفتگوهای مذهبی و سیاسی میان شرکت کنندگان سر میز شام و بعد از آن هم کاملاً در چارچوب سیاستهای این شبکه انگلیسی از قبیل سیاهنمایی در مورد ایران، معرفی مذهب به عنوان عامل عقب افتادگی، انتقاد به حوزههای سیاسی و اقتصادی نظام ایران و تصویر چهرهای بسیار رویایی از غرب می گنجد.
تهدید باورهای اخلاقی
رفتارهای فیمابین شرکتکنندگان این برنامه کاملاًمتفاوت از ارزشهای ایرانی و اسلامی بوده و باورها و خطوط اخلاقی جامعه ایرانی را با ظرافتی بسیار بالا زیر پا میگذارد. مهمترین شاخصه غیر اخلاقی در بفرمایید شام مربوط به ساختار و روند طبیعی برنامه است که نوعی دورویی ساختارمند را در میان شرکتکنندگان تولید میکند. تقریباً همه شرکت کنندگان از این لحاظ که در یک میهمانی حاضر شدهاند که هیچ یک از افراد حاضر در آن از جمله خود میزبان را هم پیش از آن ندیده بودند، بر اساس یک رفتار طبیعی از هر چه میخورند و مینوشند و هر خدماتی که از میزبان دریافت میکنند، تعریف و تمجید میکنند. اما همین نفرات ساعتی بعد در حالی که در فضایی کاملاً پنهان در مقابل دوربین قرار است در خصوص سطح و کیفیت میزبانی نظر بدهند به یکباره لب به انتقاد گشوده و مخالف ظاهری که از خود در میهمانی نمایش داده بودند، اظهار نظر میکنند. جایزه مالی برای برنده مسابقه و حس رقابت موجود در مسابقه نیز به افزایش انگیزه برای ارائه انتقاداتی تندتر کمک میکند؛ این در حالی است که آموزههای دینی ما ایرانیها در خصوص آداب میهمانی رفتن و میزبانی، توصیههایی کاملاً متفاوت از رفتار شرکت کنندگان این برنامه را ارائه میدهد.
مدگرایی، حسادت و چشم و هم چشمی میان شرکتکنندگان نیز از دیگر مؤلفههای موجود در این چهار شب میهمانی است که به شدت فضای رقابتی را تحت تأثیر قرار داده و اظهارنظرهای پنهانی شرکت کنندگان در این موارد که اساساً ربطی به اصل مسابقه ندارد هم ندارد، شاهدی بر این ادعاست.
شیوه زندگی غربی
از مهمترین القائات و تبلیغات بفرمایید شام شیوه زندگی شرکتکنندگان است که در موارد زیادی به یکدیگر شباهت دارد. در مرحله اول تقریباً هیچ اثری از خانواده افراد دیده نمیشود و در مورد آن هم به ندرت سخت گفته میشود. شرکتکنندگان هم عموماً افرادی هستند که زندگی مجردی در اروپا را برگزیدهاند و این شیوه زندگی را به عنوان راحتترین و کم دردسرترین شیوه زندگی تبلیغ میکنند. این درحالی است که به عنوان مثال اگر دختری با دوستان همجنس یا دوست پسرش زندگی کند، به هر طرفندی شده اثری از این شیوه زندگی در برنامه نمایش داده می شود!
لذتطلبی نیز به شکل پنهان به عنوان هدف اصلی زندگی افراد معرفی شده و همه شرکتکنندگان به نوعی هدف از کسب درآمد و برنامهریزیهای زندگی خود را دستیابی به تفریحات بیشتر و لذتبردن معرفی میکنند. در کنار همه این موارد کلیت برنامه نیز با استفاده از تکنیکهای مختلف در ارائه تصاویر و محتوا سعی دارد زندگی ایرانیان مقیم اروپا و آمریکا را کاملاً رؤیایی تصویر کند و بدون اشاره به کمترین مشکلات مربوط به غربت، مشاغل سخت و کمشأن، هزینههای بالا، بی بند و باریهای موجود در جوامع غربی و مشکلات پیش روی خانواده و فرزندان، فقط به ارائه تصاویر مربوط به لحظات خوش و لذتبخش زندگی این افراد میپردازد. ناگفته نماند که همین مسئله یکی از مؤلفههای تفاوت این برنامه با دیگر برنامههای سرگرمکننده موجود در شبکههای ماهوارهای است، زیرا برخلاف موارد مشابه که سبک و شیوه زندگی مردمان دیگر کشورها نمایش داده میشود، در بفرمایید شام سبک زندگی ایرانیان مقیم کشورهای غربی به تصویر کشیده میشود که غیر از مؤلفه تفاوت، از حس همذات پنداری و کنجکاوی مخاطب ایرانی داخل کشور برای ایجاد انگیزه در دنبال کردن برنامه استفاده میکند.
در مجموع بفرمایید شام را میتوان یک پکیج کامل در تبلیغ سبک زندگی غربی و تغییر در ذائقه ایرانی دانست که به دلیل شاخصههای فنی و محتوایی و همچنین نوآوری مورد استقبال مخاطبین ماهواره و شبکه من و تو بوده است. با این حال این مسئله که القای سبک زندگی غربی توسط این برنامه چه میزان مؤفق بوده، مبحثی کاملاً جداست و نیاز به پژوهش در جامعه مخاطبین ماهواره دارد و صرفاً به دلیل اقبال از یک برنامه نمیتوان اهداف آن را محقق دانست.