خبرهای داغ:
عبدالهی:

سرنوشت تشکل‌های دانشجویی دولت ساخت، فروپاشی است

فعال سابق دانشجویی گفت: تشکل‌های دانشجویی دولت ساخت، عصای دست مدیران هستند و چون فاقد گفتمان دانشجویی هستند، با تغییر دولت‌ها دچار اضمحلال و فروپاشی می‌شوند.
کد خبر: ۸۶۳۹۸۷۲
|
۰۱ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۰:۵۶
به گزارش خبرگزاری بسیج، جنبش های دانشجویی یکی از ارگان مهم و موثر در دانشگاه‌هاست که نقش لوکوموتیو راهبری جریان‌های دانشگاه را برعهده دارد.
 

جنبش های دانشجویی به سبب سیالیت جنس دانشجو افتان و خیزان های زیادی دارد که برای صحبت درباره کارکردهای جنبش دانشجویی در دانشگاه ها گفت‌و‌گویی را باحجت الاسلام محمد حسن عبدالهی، مسئول سابق بسیج دانشجویی دانشگاه علامه و مشاور دفتر نهاد رهبری در دانشگاه علوم پزشکی اهواز فعال ترتیب دادیم.

 

جنبش های دانشجویی از منظر شما در چه تعریفی جا می گیرد؟

 

اگر بخواهیم تشکل های دانشجویی را تعریف کنیم و اینکه تشکل های دانشجویی چه مختصاتی دارند، می توان به عنوان همین موضوع تکیه کرد.

 

به نظرم ساده ترین تعریف این است که بگویم تشکل های دانشجویی طیفی از دانشجویان هستند که بدنه قابل توجهی از دانشجویان را با منش سیاسی و فرهنگی و اجتماعی خود همراه می سازند و غالباً این حرکات خودجوش هستند.

 

تشکل های دانشجویی با توجه به مرامنامه و اساسنامه ای که دارند، یک فعالیت و یک خط سیاسی و فرهنگی را در محیط دانشگاهی دنبال می کنند.

 

خود تشکل هم تعریف مشخص و واحدی دارد که به زبان و بیان ساده می توان تشکل را مجموعه منسجم و سازمانی مشخص دانست که بر اساس فعالیت های تقسیم شده برای هدف واحد کار می کنند.

 

البته در محیط دانشجویی یک تشکل برای اینکه بتواند فعالیت کند، باید بتواند قدرت اقناع و همراهی طیف مشخصی از دانشجویان را داشته باشد که این در قانون حقوق دانشجو حدود سه درصد جمعیت دانشگاه است و این وجه اولیه تشکل است.

 

شما که سال ها در تشکل های دانشجویی حضور داشتید به نظرتان حضور در برنامه های فوق برنامه دانشگاه و تشکل های دانشجویی تا چه اندازه سودمند است؟

 

دانشجویانی که در تشکل های دانشجویی حاضر می شوند و مسئولیت می گیرند، به لحاظ رشد اجتماعی در مقایسه با سایر دانشجویان در سطح بالاتری قرار دارند.

 

اینکه یک دانشجو در کنار درس و زندگی شخصی، وقتی را برای فعالیت های فوق برنامه تخصیص می دهد و این فرد سابقه نشان داده می تواند در زندگی اجتماعی، آینده موفق تری داشته باشد.

 

البته این موفقیت مستلزم این است که فعالیت های تشکلی به فعالیت های درسی دانشجویان لطمه وارد نسازد و چون دانشجویان تشکلی به نوعی گروه مرجع هستند، باید سعی کنند نمونه دانشجوی موفق و الگو در زمینه اخلاق و درس و نظم باشند.

 

به نکته خوبی اشاره کردید، چون بحث افت آموزشی در بین دانشجویان عضو تشکل ها امری مرسوم است، آیا این دو بحث فعالیت آموزشی و تشکلی قابل جمع است؟

 

فعالیت تشکلی و آموزشی دانشجو همزمان با هم قابل جمع است و چه بسا اگر برنامه ریزی مشخصی صورت گیرد، حضور و فعالیت های تشکلی زمینه موفقیت شده و انگیزشی مناسبی برای درس ها در دانشجو ایجاد می کند.

 

از نگاه شما چه کارکردی را برای تشکل های دانشجویی می توان برای دانشگاه امروز متصور شد؟

 

تشکل های دانشجوی محل ورزیدگی و تمرین است و دانشجویانی که دغدغه های اجتماعی دارند و برای جامعه و دانشگاه دلسوزی می کنند، وارد تشکل ها می‌شوند و این افراد ناخودآگاه در عرصه کلان تر نیز موفق تر می شوند و به نظرم تشکل ها و فعالیت در تشکل برای حضور موفق هر کسی در جامعه ضروری است و تشکل ها این بخش مغفول مانده دانشگاه را پرمی کنند.

 

فعالیت در تشکل ها علاوه بر کسب تجربه کار اجرایی و فهم مطالعاتی این امکان را برای دانشجو فراهم می کند که استعدادهای خود را در دوران جوانی شناسایی و شکوفا سازند و چه بسا مسیر زندگی خود را هموار کنند.

 

تشکل های دانشجویی آیا یک تهدید است یا نه فرصت؟ چون برخی یک ترس از حضور در تشکل ها دارند؟

 

این که تشکل های دانشجویی مفید است یا به بیان دیگر فرصت است یا تهدید باید عرض کنم به نظرم مفید است و از طرفی هم برای دانشگاه و هم دانشجو فرصت است.

 

فرای همه مصلحت اندیشی ها و نوع نگاه ها، جوانی دوره پرشوری است و جوان بالطبع کمتر آلوده دنیاست و زبانی صریح و صادقانه ای دارد که یک وجه متمایز و برتری است؛ چرا که سن انسان که افزایش می یابد ملاحظه کار و محافظه کار می شود و در گفتار و کردار مرتب حسابگری می کند و ممکن است بسته به جمع ها و موقعیت ها نتواند مثل یک جوان صریح الهجه صحبت کند.

 

من به نظرم دانشجو در وهله اول با هر گرایشی سیاسی و فرهنگی معتقد یا منتقد و حتی مخالف در تشکل های دانشجویی از این باب که دلسوز هستند و دنبال عدالت هستند چه در بخش فرهنگی چه سیاسی و چه آموزشی قابل ستودن هستند و نسبت به خیلی ها که بی تفاوت به اطراف خود هستند، محترم تر هستند.

 

گفت و گو را به جای جالبی رساندید و شما معتقد هستید دانشجو چون روحیه عدالتخواهی دارد قابل تحسین است، عدالتخواهی را با چه سنجه ای وزن می کنید؟

 

عدالتخواهی یعنی هر کسی با هر طیف و گرایشی در قامت یک دانشجو به معنای دانشجو اگر در جای احساس بی عدالتی و ظلمی می کند داد و فریاد سر می دهد این منش و خوی قابل ستودن است؛ ولو ممکن است دانشجو اشتباه کند.

 

یک مثالی از دانشگاه علوم پزشکی اهواز در این زمینه بزنم،‌ در حوزه آموزشی در زمینه دانشجوی پولی در دانشگاه علوم پزشکی اهواز عده ای دانشجویان احساس می کردند در بخش آموزشی اجحاف حقی صورت می گیرد، صادقانه دنبال عدالتخواهی در این زمینه آموزشی بودند.

 

البته تعریفی که من از دانشجوی تشکلی عدالتخواه دارم این است که اهل مطالعه و اخلاق و به ماهو دانشجوست و در کف دانشگاه تصمیم و اجرا می کند و این فضای دانشگاه است که او را به تصمیم و واکنش می رساند نه خط و خطوط بیرون دانشگاه و افراد و مرجع های فکری ناسالم. عدالتخواهی و آرمانگرای این دانشجو قابل ستودنی است.

 

آیا این عدالتخواهی مرز و چارچوبی هم دارد؟

 

بی شک رعایت قانون عین عدالت است و باید بدانیم این عدالتخواهی با دخالت و سهم خواهی در مدیریت دانشگاه تناسبی ندارد و یادم است در سال های گذشته امام خامنه ای در دیدار با دانشجویان به این مسئله تاکید داشتند که تشکل ها و دانشجویان کار خود را انجام دهند و به وظیفه و رسالت های خود عمل کنند و در کارهای اجرایی و مدیریتی دانشگاه دخالت و ورود نکنندکه این یک سم است.

 

البته این عدم دخالت، منافی نقد و دیده بانی تشکل ها در فضای دانشگاه نیست؛ البته این که کسی نقد کند، این همه شیوه دارد برخی اول کار به سراغ تحصن و تجمع و کارهای پرسرو صدا می روند؛ در حالی که چه بسا با گفت و گو و جلسه دوستانه با مدیریت خیلی از مسایل حل می شود.

 

                                                   

 

آیا تشکل های دانشجویی ممکن است دچار انحراف شود؟ چرا که هر تشکلی به ظن خود احساس می کند حق می گوید و عدالتخواهی انجام میدهد؟

 

بله اینکه آیا ممکن است در تشکل انحراف پیش بیاید، ممکن و چه بسا اگر چارچوب و اساسنامه و مرامنامه و قانون تشکلی حرکت و تصمیم گیری نشود، انحراف حتمی است و در تاریخ پر فراز و نشیب تشکل های دانشجویی شاهد انحراف های بودیم.

 

بسیاری از تشکل های قوی  دانشجویی از هر منظری چه صنفی و چه سیاسی به آنی و به مرور که از مرامنامه و قانون و رسالت دانشجویی تشکل خود فاصله گرفتند با ریزش نیرو و انحراف و انحطاط و انشقاق مواجه شدند.

 

تحکیم وحدت دانشجویان دچار همین خطا شود؟

 

بله متاسفانه، انجمن اسلامی دانشجویان تحکیم وحدت در برهه انقلاب و بعد انقلاب یکی از تشکل های انقلابی و موفق بود و نقش اساسی و انکار ناپذیری در پیروزی و تثبیت انقلاب و حتی در جنگ داشت.

 

متاسفانه چون وارد بازی های سیاسی شد دچار افت شد و دیگر نتوانست مثل سابق حکومت را نقد کند و بدنه دانشجو را از دست داد و از طرفی چون نیروهای تندرو حزب مشارکت به داخل تحکیم نفوذ پیدا کرده بودند؛ بچه های تحکیم به شکل بطئی به سمت مواجه با حاکمیت سوق داده شدند و پایگاه خود را در بین دانشجویان از دست دادند.

 

هر چند امروز تشکل های دانشجویی خیلی فعال هستند؛ اما اثرگذاری دوره های سابق وجود ندارد، علت این تنبلی در چیست؟

 

متاسفانه امروز تشکل های دانشجویی خیلی منشا اثر نیستند که این فضای کرختی مبتلابه همه فضای دانشگاه های کشور است.

 

یکی از علت های این مسئله این است که دانشجویان و تشکل های دانشجویی مطالعه کمتری دارند و سقف مطالعه دانشجویان به اندازه سایت ها و روزنامه ها و وبلاگ هاست؛ در حالی که رهبر معظم انقلاب به این نکته اشاره کردند که دانشجویان با فضلای جوان حوزه ارتباط بگیرند و کتب علما و بزرگان انقلاب از جمله شهید بهشتی و مطهری را در دستور کار خود قرار دهند.

 

یکی از علت های دیگر اینکه تشکل ها دچار رخوت شدند، این است که دانشجویان و تشکل ها به قدرت واقعی خود پی نبردند و تصور می کنند نمی توانند موثر باشند و این خطای استراتژیک است؛ چرا که اگر دانشجویان بدانند که چقدر می توانند موثر باشند بیش از پیش تلاش می کنند.

 

در تکمیل اینکه چرا قد تشکل ها کوتاه شده است، باید به این اشاره کنم که تشکل ها و مسئولان تشکل ها تصور می کنند که یک فعالیت دانشجوی مناسب یک فعالیت پرسروصدا و پر مخاطب است؛ در حالی تشکل ها اولاً برای خود و اعضای خود دوره های آموزشی بگذارند و خودسازی را در اولویت خود قرار دهند.

 

به فعالیت های پر سروصدا تشکل ها اشاره کردید، شاید این به خاطر این است که تشکل ها آرمانگراست و دور دست ها را می بیند؟

 

اولا درباره دوره های آموزشی تشکل ها سخنم را تکمیل کنم و اینکه کسی که صالح نیست نمی تواند مصلح خوبی باشد، تشکل های دانشجویی اول خودسازی کنند بعد سراغ برنامه های دانشگاهی برود و البته در نوع برنامه ها نباید دنبال اسم و هزینه های بالا باشند. اگر برنامه ای به شکل و وقت صحیح و متناسب با نیاز جامعه و دانشگاه باشد، قطعا مورد استقبال قرار می گیرد.

 

تشکل های دانشجویی همان طور که باید دنبال آرمان ها باشند، نباید از واقعیت های کف دانشگاه مغفول بمانند. تشکل ها و مدیران تشکل ها نباید از فضای دانشگاه جدا بیافتند و اینکه می بینیم برخی مدیران تشکل های دانشجویی کت و شلواری و ادبیات و رفتار غیر دانشجویی دارند، این از منظر دانشجو غریبه حساب می شود و این یک تنزل برای تشکل ها است.

 

تشکل های دانشجویی برای پیمودن مسیر پیشرفت به چه چیزی باید استناد کنند؟

 

بهترین راهنما و مسیر حرکت برای تشکل های دانشجویی در دیدار امام خامنه ای با دانشجویان است و به نظرم دیدار سالانه رهبری در ماه رمضان با دانشجویان و تشکل ها، لیله القدر تشکل های دانشجویی است و تشکل ها و تقدیر آنها در آن جلسه رقم می خورد؛ چرا که بهترین و ریزترین مسائل و راهنمایی های تشکیلاتی را مقام معظم رهبری در آن دیدار بیان می کنند.

 

در دیدار امسال امام خامنه ای با دانشجویان، رهبری مسئله تشکل های یکبار مصرف را مطرح کردند، نظر شما در باره این تشکل ها چیست؟

 

در مورد تشکل های دولت ساخت و یا یکبار مصرف که مقام معظم رهبری فرمودند اجازه دهید من یک تاریخچه مختصر عرض کنم؛ در دوره سازندگی دولت هاشمی برای اینکه بتواند فضای دانشگاه ها را مدیریت کند و انتقادها و فعالیت دانشجویی را مطابق میل خود پیش ببرد یک سری تشکل های دانشجویی به نام انجمن های اسلامی دانشجویی را تشکیل و مورد حمایت قرار داد و هر جا که انتقاد از مدیریت بالا می گرفت این تشکل ها وارد عمل می شدند و از مدیریت دفاع می کردند.

 

این تشکل های اجاره  قدرت و اراده ای ازخود نداشتند و ستایش گر مدیریت بودند و از فرصت و در هر برنامه ای به ستایش مدیریت می پرداختند و این با روحیه و مزاج دانشجو به هیچ وجه سازگار نیست و این تشکل های دولت ساخت هیچ گاه نتوانستند در بدنه دانشجو نفوذ داشته باشند و چه بسا بعد از دولت سازندگی این تشکل‌ها دچار انحراف و سقوط شدند.

 

تشکل های اجاره ای در مقطع انتخاباتی بیش از بیش ساخته می شوند و مدیران دنبال بهره کشی سیاسی هستند و این به خودی خود نشان می دهد که مدیران از قدرت تشکل ها آگاهی دارند.

 

                                        

 

آفت های تشکل های دانشجویی امروز را در چه چیزی می دانید؟

 

یکی از عوامل عدم بلوغ تشکل های دانشجویی خلاء دوره‌های آموزشی است و هر چند تشکل ها دوره های آموزشی برگزار می کنند؛ اما عملاً این انتقال تجربیات به تکرار تجربیات منتج می شود.

 

تشکل های دانشجوی همچنین از نبود اتاق فکر منسجم رنج می برند که بتواند نیاز سنجی لازم را انجام بدهد و براساس نیاز برنامه تعریف کند.

 

اینکه وجه غالب فعالیت تشکل های دانشجویی سیاسی است، این به نظرم خیلی مناسب نیست و تشکل ها تاکید می کنم از خودسازی غافل شوند و از برنامه های مذهبی و دینی غفلت پیدا کنند و این درد است که برخی تشکل ها مدام حرف سیاسی خوب می زنند؛ اما در بخش اعتقادی و توحیدی فردی می لنگند.

 

تشکل های دانشجویی از تکرار زدگی و روزمرگی رنج می برند، برای حل این بحران چه اقدامی باید انجام دهند؟

 

شیوه فعالیت و جذب خود را روزآمد کنند از جنس برنامه های متنوع فرهنگی و دینی بهره گیرند و می شود با هزینه های کم و محدود برنامه های اثرگذار پرداخت و این خیلی جالب نیست که تشکل های ما دنبال اسم و رسم باشند و هر روز دنبال رسانه ها برای حرف زدن باشند و رسانه زدگی و دیده شدن و مطابق میل رسانه ها رفتار کردن، تشکل ها را از درون خالی می کند.

 

تشکل ها از برنامه های هنری از سینما، انیمیشن و تئاتر و فیلم و سرود با رعایت ضوابط استفاده کنند و از شبکه های امروز اجتماعی برای ارتباط و رساندن پیام خود به مخاطب استفاده کند.

 

نقش اساتید را در پویایی جنبش های دانشجویی چگونه ارزیابی می کنید؟

 

اساتید نقش بسیار مهمی دارند و اساتید اولا برای خود تشکل های مجزای دارند مثل بسیج اساتید که می توانند فعالیت کنند و می توانند دانشجویان را در فعالیت های غیر درسی تشویق کنند.

ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار