به گزارش خبرگزاری بسیج در قزوین، در روزهای پایانی سال ۱۳۶۶ یکی از دردناکترین و غمانگیزترین رویدادها در دوران جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران به وقوع پیوست؛ ۲۵ اسفند، ۵۰ فروند هواپیمای ویژه ارتش عراق که هر یک به ۴ عدد بمب شیمیایی ۵۰۰ کیلویی مجهز بودند در افق غرب آسمان حلبچه ظاهر شدند و با ریختن ۲۰۰ بمب حاوی مواد شیمیایی، دست به کشتار مردم این منطقه کردنشین زدند. این بمباران بخشی از عملیات گستردهای بهنام عملیات انفال بود که بر ضد ساکنان مناطق کردنشین عراق انجام گرفت و هزاران تن از شهروندان کُرد عراقی قربانی سیاستهای رژیم بعث حاکم بر عراق و نسلکشی سازمانیافته این رژیم شدند.
پیش از حملات شیمیایی، شهر بهمدت دو روز با بمبهای متعارف بمباران شد. ظاهراً علی حسن المجید (فرمانده عملیات) میخواسته شیشه ساختمانهای شهر را بشکند، تا امکان مقاومت در مقابل گازهای سمی به حداقل برسد.
البته این اولین بار نبود که در جنگ ایران و عراق از سلاح شیمیایی استفاده می شد. اما این بار این مواد بر علیه شهروندان عراقی و در خاک کشور عراق اتفاق می افتاد در این روز و طی عملیاتی موسوم به انفال، حلبچه در سکوت جامعه جهانی شاهد وسیعترین مورد استفاده از تسلیحات شیمیایی پس از جنگ اول جهانی بود که بر اثر آن حداقل ۵ هزار نفر از مردم کرد را به کام مرگ فرو برد و بیش از ۹ هزار نفر را نیز مجروح کرد. عملیات انفال سلسله عملیات هایی بود که عراق علیه کردهای این کشور انجام داد.
انفال به معنای غنایم جنگی و اسم سوره هشتم قرآن مجید است. عملیات انفال نیز شامل ۸ عملیات از سال ۱۹۸۶ تا ۱۹۸۹ بود که مهم ترین آن در طول سال ۱۹۸۸ رخ داد. رژیم بعث عراق با هدف برهمزدن ترکیب جمعیتی کردستان عراق و عربی ساختن آن با عملیات انفال طی نسل کشی مردم غیرنظامی کرد بیش از ۴ هزار روستا را نابود کرد. حمله شیمیایی به حلبچه در ۸۳ کیلومتری جنوب شرقی شهر سلیمانیه نیز یکی از این عملیاتها بود که براساس گزارش سازمان ملل، این عملیات «پاک سازی نژادی» نامیده شده است. برخی گزارشها نیز آن را با جنایات نازیها در اروپای شرقی مقایسه کرده و بر آن نام هولوکاست کردها نهادهاند.
ابعاد فاجعه شیمیایی حلبچه در مقیاسی به وقوع پیوست که به باور بسیاری با فجایع بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی قابل قیاس است. از اینرو پس از هیروشیما این شهر را میتوان قربانی جنایت علیه بشریت و نمادی از توحش مدرن یک رژیم فاشیستی و حامیان آن دانست.
روزنامه گاردین، گزارش جنایت فجیع حلبچه را به همراه تصویری به چاپ رساند و نوشت که هیچ جراحت و خون و اثری از انفجار روی اجساد دیده نمیشود.
اجساد دهها مرد، زن، کودک و حیوانات دستآموز در سطح منازل و خیابان های این بخش دورافتاده در کردستان عراق تحت اشغال ایران را پوشانیده اند.پوست این اجساد به طرز عجیبی تغییر رنگ داده و چشمهایشان باز و خیره، چرک خاکستری رنگی از دهانشان بیرون زده و انگشتان دست آنها به طرز عجیبی کج و کوله است.
با وجود گذشت ۲۳ سال از این جنایت هنوز یادگارهای شوم فاجعه حلبچه با عارضههایی از قبیل نابینایی، نازایی، سرطان و تولد فرزندان معلول به جای مانده است. گذشت این همه سال نیز نتوانسته زخمها و تاولهای مرگبار گازهای شیمیایی را روی پوست مردمان بی دفاع حلبچه التیام بخشد تا این شهر در کنار شهرهای سردشت، دالاهو، جلیلآباد و… اسنادی زنده از جنایتهای جنگی رژیم بعث عراق و خیانت علیه بشریت حامیان غربیاش باشند.
مناسبت این روز از چند منظر حائز اهمیت است: یکی پرداختن به ابعاد انسانی فاجعه و نقش دولت و ملت ایران در حمایت از مردم بی دفاع و آسیب دیده حلبچه، به رغم این که رزمندگان و ایثارگران کشورمان، خود نیز در معرض آسیب های جدی ناشی از عوارض شیمیایی و قربانی این فاجعه بودند. و دیگر پرداختن به ابعاد پزشکی و عوارض و پیامدهای این فاجعه که در طی سالها همچنان سرمایه های انسانی و مالی فراوانی را مصروف می دارد. و با گذشت زمان برخی عوارض پنهان آن بر سلامت جانبازان با شدت بیشتری آشکار می شود.
مهمترین محورها و نکات قابل توجه
– درپی پیروزی رزمندگان ایرانی در عملیات والفجر ۱۰و آزادسازی بسیاری از مناطق کردنشین از جمله شهر حلبچه و استقبال گرم مردم این شهر، از ورود نیروهای ایرانی، رژیم بعث در اقدامی غیرانسانی و انتقامجویانه، شهر حلبچه و اطراف آن را هدف بمبهای شیمیایی قرارداد. زیرا صدام معتقد بود که مردم کردستان و انقلابیون کُرد با جمهوری اسلامی ایران و پاسداران همکاری دارند.
– طبق آمار رسمی، در این اقدام، بیش از پنج هزار غیرنظامی بیگناه که بخش عمده آنها زنان و کودکان بودند، به شهادت رسیدند.
– نیروی هوایی عراق از ۳ نوع گاز مختلف شامل گاز خردل (ایپریت)، گازهای اعصاب (تابون، سارین یا سومان)، VX و گاز سیانوژن علیه حلبچه استفاده کرده است.
– اقدامات بشردوستانه ایران در قبال این جنایت صدام: باز گذاشتن مرزهای غربی بروی مردم بیگناه کُرد، پناه دادن به مجروحان و آوارگان و کمکهای پزشکی به آنها، سازماندهی تیمی از خبرنگاران بینالمللی برای آشنا کردن جهان با ابعاد فاجعهبار این جنایت،
– به رغم سکوت رسانه ای غرب و نبود واکنش لازم از سوی مجامع بین المللی، دیپلماسی فعال ایران برای رسانهای ساختن این جنایت و درخواست ایران از سازمان ملل برای تحقیق درباره این فاجعه انسانی و عوامل و حامیان آن واکنشهای بسیاری را در عرصه بینالمللی برانگیخت.
– انتشار عکس های قربانیان در لحظه مرگ آنها از سوی عکاسان ایرانی، از جمله عکس عمر خاور، مرد کردی که کودک یک سالهاش را در آستانه در خانهاش در آغوش داشت بهعنوان نماد فاجعه حلبچه شناخته شده است.
– بسیاری از افرادی که بهعنوان داوطلب برای کمک به آسیبدیدگان جنگ در حلبچه رفته بودند، خود نیز شیمیایی شدند و هنوزهم آثار جنگ را میتوان در خش صدا و پوست صورتشان دید.
– کتاب ها، عکس ها، گزارش های مستند و خاطرات متعددی از سوی شاهدان و حامیان ایرانی این ستمدیدگان منتشر شده که هرکدام از آنها می تواند دستمایه گزارش هایی مستند از وضع آسیب دیدگان در لحظه بمباران و شرایط زندگی و آسیب ها و عوارض بعدی ناشی از این جنایت برای آنها باشد.
– استفاده از تسلیحات شیمیایی از سوی عراق از ابتدای جنگ تحمیلی و تا قبل از بمباران شیمیایی حلبچه نیز بارها اتفاق افتاده بود. جدول ذیل برخی از این موارد را نشان می دهد:
ـ رژیم بعثی عراق در مجموع بیش از ۳۰۰ مورد حمله شیمیایی علیه رزمندگان و شهروندان ایرانی انجام داد که طی آن ده ها هزار نفر کشته و مجروح شدند. براساس تحقیقات گازهای خردل ۹۲ بار، اعصاب ۶۹ بار، خون ۳۳ بار و خفه کننده ۱۲ بار در جنگ تحمیلی علیه ایران استفاده شد.
3001/ت30/ب