به گزارش خبرگزاری بسیج، متن یادداشت دکتر هادی ایمانی حقوقدان و استاد دانشگاه با عنوان "ضرورت مبارزه با اندیشه قدرت و ثروت بر کرسی انتخابات" به شرح ذیل می باشد:
در انتخابات بزرگی که بنیانگذار جمهوری اسلامی برای پذیرش دموکراسی مرسوم در جهان اتخاذ فرمودند،راه سازگاری شیوه های نظام سازی مرسوم دنیا را با نظام اسلامی گره زدند.
هرچند ممکن است در این مسیر مزیت هایی را از دست بدهیم ولی مردم سالاری دینی بشکل بسیار مردمی تر و پر جاذبه تر از نظام های لیبرال غرب که به قول فرانسیس فوکویاما بنیانگذار نظریه پایان تاریخ ،که گفته است با لیبرال دموکراسی نظام سازی به آخر خط رسیده است را به نمایش بگذاریم و بن بست تفکر غربی را با شیوه ای جدید در صحنه بین المللی بشکنیم .
حال باید در این عرصه جدید بتوانیم تمام مظاهر دموکراسی را با ارزشهای دینی و هنجارهای اجتماعی عجین نموده و حکومتی نو را به جهانیان عرضه کنیم .
نگاهی که ارزشهای و باورهای فطری رشد کند و با تمام مظاهر تخریبی شخصیت و هویت اصیل انسانی و مبارزه نماید.
هیچ آینده روشنی در سبک زندگی غربی برای بشریت ترسیم نمی شود و روز به روز آینده تاریکتری را با جنایات و تهدید های هولناک متعدد انسانی در مولفه های قدرت فرهنگی ،اقتصادی ، سیاسی ،اجتماعی و نظامی شاهد هستیم.
آیا ممکن است بشریت از این راه تاریک وظالمانه خلاصی یابد و از بیراهه ها نجات یابد ،تشنگان حقیقت در بزرگراه واقعی که انبیاء و اولیاء ترسیم نمودند قرار گیرد؟
با نیم نگاهی همه در می یابند که فاصله های طبقاتی و اقتصادی و قطحی و گرسنگی و آوارگی و بی خانمانی در قلب آمریکا و اروپا گرفته تا خاور میانه ،مرکز حساس جهان که فقط در کشور سوریه پس از توطئه آمریکا -اسرائیل - عربستان بیش از ده میلیون نفر از زندگی طبیعی محروم و آواره شدند و در آمریکای بظاهر متمدن مردم از یک درصد ثروتمندان و کارتل بی درد به بیگاری کشیده می شود و 99 درصد مردم بدنبال عدالت جهانی ،دائماً سرکوب می شود و در عین حال سردمداران با ژست متمدنانه و با لبخند ،ثروت های عظیم جهان را از دورترین نقاط کره زمین به یغما می برند.
رقابت انتخاباتی حزب جمهوری خواه و دمکرات در آمریکا رفته رفته رنگ می بازد و دموکراسی به بازی گرفته شده است و انتخابات واقعی مردم در مراکز قدرت صهیونیستی دست بدست می شود.
آیا ماهم مایل هستیم همین راه را طی کنیم و مراکز ثروت و قدرت تعیین کننده نتایج انتخابات ما باشند؟
بنابراین چه باید کرد؟
بنظر میرسد که شیوه های انتخاباتی ما هم آرام آرام میل به فاصله گرفتن از راه مطلوب مردم سالاری دینی است.
صاحبان قدرت هوس کردند که کرسی های مجلس را در اختیار داشته باشند و هر کس که از لیاقت و شایستگی لازم برخوردار است اگر ثروت لازم را با ذائقه های مردمی که از عادات ناهنجار متاثر شده است ندارد ،به کناری گذاشته می شود.
شیوه های قانونگذاری ،انجام تبلیغات ،روشها و دستورالعمل ها چه در بعد اجرایی و چه دربعد نظارتی باید آسیب شناسی گردد و با بررسی محققانه کنترل شود.
نکندکه راه باطل تفکر غربی آهسته آهسته به فرهنگ ما رسوخ کند و نوع انتخاب ما را تغییر دهد و با ابزار نرم (سایت های اجتماعی -فضاهای مجازی ) به جامعه القاء کند که چه انتخابی خوبی است و کدام راه به صواب نزدیک تراست ؟
ضرورت تغییر قوانین و آیین نامه ها با تبیین خاستگاه واقعی مردم سالاری دینی مجددآً باید باز طراحی شود و پر واضح است که تعلل گناه نابخشودنی است.
در عین حال ما نیازمند باز طراحی انتخابات در افکار عمومی برای طرحی نو که پاسخگوی نیازهای تخصصی قانونگذاری پس از قطعیت یافتن شرایط عمومی داوطلبان هستیم.
حال جا دارد که از رهنمودهای مقام معظم رهبری بهره ای ببریم؛
"اگر می خواهید شورای نگهبان فرصت احراز داشته باشد ،باید قانون را اصلاح کنید ؛ قانون باید اصلاح بشود - قبلاً هم این را ما مکرر گفته ایم ؛ حالا افراد در فکر هستند، شاید ان شاء الله بتوانند؛ البته ما سیاستهای کلی انتخابات را مطرح کردیم و فرستادیم برای مجمع تشخیص ؛آنجا هم بررسی کردند؛ {اگر} حالا بر اساس آنها یک کار درستی انجام بگیرد بحثی نیست - اما با این قانون که فعلا وجود دارد، وضع همین است؛ شورای نگهبان چاره ای ندارد ؛ نمی تواند کسی را که شرایط او را احراز نگرده تایید بکند ؛باید احراز بکند .(دردیدار نمایندگان مجلس خبرگان رهبری 94/12/18)"
از این رو همه اندیشمندان و متخصصین و دلسوزان و صاحب نظران و همه ارگانهای دست اندر کار انتخابات خصوصاً قوه مقننه باید با مشارکت فعال دراین طراحی بکوشند و با ارایه طرح ها و برنامه ریزی ،این بار به زمین مانده را بردارند، تا زمینه رفع نواقص و کاستی های موجود که ریشه و علت العلل بعضی از نارسائی های دیگر هم هست فراهم آید.