در این شهر فرهنگی، حتی قالیفروشان بازار وکیل هم شاعرند و زیر لب شعر زمزمه میکنند. سرودن شعر را باید یکی از وجوه جداییناپذیر زندگی روزمره مردم بدانیم که نگاه آنها را به چگونه زیستن متعالیتر میسازد.
شاید در هیچ جایی از جغرافیای کشور به اندازه شیراز انجمنهای ادبی وجود نداشته باشد؛ مراکزی خودجوش که فقط حاصل تفکر جمعی و همفکریهای عدهای مشتاق به ادبیات و دلسوز عرصههای فرهنگی هستند. این انجمنها دیرینگی بسیار دارند و همین قدمت زیاد، گاه سبب آفت روزمرگی در بین آنها میشود.
فاطمه فاضلی از برگزیدگان جشنواره ملی ادبی در این باره میگوید: نوع آموزشهای ادبی ارائه شده در دانشگاهها به شکل خاص و انجمنهای ادبی به گونه محفلی، با هنجارهای زبانی و کارکردهای نوشتاری جامعه مطابقت ندارد و به همین دلیل بسیاری از شعرهای سروده شده ارتباط چندانی با مردم برقرار نمیکند و در حافظه جمعی نمیماند.
او میافزاید: رواج قالبها و گونههای متداول شعری در شیراز، نشانگر نیاز سلیقههای گوناگون مخاطبان است و تا زمانی که مخاطب به یک گونه ادبی رغبت نشان دهد، آن گونه زنده است و نفس میکشد.
به نظر این شاعر شیرازی در ماندگاری قالبهای ادبی در حوزه شعر مردم تصمیمگیرنده نهاییاند، بنابراین بهتر است که در مکالمههای روزانه به جای استفاده از کلمههای بیگانه با فرهنگ غنی ایرانی، مردم را به بهره گرفتن از ادبیات ترغیب کنیم.
وی با گلایه از کم رنگ بودن تشکلهای دانشجویی در حیطه فعالیتهای ادبی و فراهم نشدن زیر ساختهای رشد معنوی آنها در استان، نشر مجلههای ادبی وفرهنگی را از نیازهای این گروه از جامعه برمیشمارد.
برگزیده جشنوارههای ادبی میگوید: روزنامههای شیراز، به دلیل شتاب در انتشار اخبار و رویدادها، توجه کمتری به رویکردهای ادبی نشان میدهند و از این منظر انتشار نشریات ماهانه ادبی راهکار مناسبی برای ارتقای فرهنگ شاعری است.
او شعر امروز فارس را میراث ارزشمند پیشینیان و دارای استعدادهای منحصر به فرد در همه گونههای ادبی میخواند و عنوان میکند: یکی از سنتهای خوب و تاثیرگذار ادبی در فارس، برپایی جلسههای مشاعره و استعدادسنجی است که متاسفانه هم اکنون زیاد به آن توجه نمیکنند و در مدارس استان بچهها را به سمت و سوی سطحینگری ادبیاتی و نمره محوری سوق میدهند.
به باور این شاعر تجهیز کتابخانهها و فرهنگسراهای فارس با تازهترین کتابهای چاپ شده در حوزه شعر و صدور کارتهای عضویت افتخاری برای نوجوانان مناطق محروم از اولیترین کارهای فرهنگی است.
این اهل قلم عنوان میکند: کم نیستند جوانهای مستعدی که به دلایل مختلف قادر به شرکت در جشنوارهها و همایشها نیستند و به تدریج و براثر دیده نشدن، از دنیای ادبی خداحافظی میکنند و از آنها تنها یک آه میماند و بس.
فاضلی، نبود جلسات منظم شعرخوانی و کمبود تحلیلگران ادبی را از عوامل کمرنگ شدن شعر در شیراز میداند و میگوید: بیشتر برنامههای ادبی اجرا شده در شیراز جنبه کمی دارد و نگاه تفکرمدارانهای براین نشستها غالب نیست به همین دلیل اغلب هزینهها در جهت پرورش شاعران جشنوارهای صرف میشود و خبری از هویت واقعی شعر نمیبینیم.
به اعتقاد او جوانهایی که میخواهند در عالم شاعری موفق باشند، باید همه توانشان را برای مطالعه مستمر آثار ادبی داخلی و ترجمه شده خارجی و تحلیل انگارهها و گزارههای اجتماعی جامعه خودشان بگذارند و عمرشان را صرف جدلهای ادبی و مقایسه قالبها نکنند، زیرا شعر ناب نیاز به تمرکز و صداقت درونی شاعر دارد.
وی میگوید: این بحث و جدلها پیشترها هم در محافل و انجمنهای ادبی، به شکلهای دیگر وجود داشت و معمولا هم راه به جایی نمیبرد و به طور کلی شاعری کردن نباید بر اساس پایههای تئوریک و انتزاعی باشد.
به عقیده این شاعر شعر نیاز به ساخت و تکنیک دارد، اما موفقیت یک شاعر در گرو برقراری ارتباط با مردم است وگرنه لفاظی کردن و بازی با کلمات هنر نیست.
از نگاه او در بحث آموزشی هم مشکلات گوناگونی سد راه شکوفایی استعدادهای ادبی جوانان میشود که نیاز به آسیبشناسی جامعی از سوی کارشناسان فن دارد.