به گزارش خبرگزاری بسیج، دفاع مقدس ملت ایران در آخرین سال خود شاهد حوادث تلخ و شیرین بسیاری بود. فشار طاقتفرسای قدرتهای استکباری، جمهوری اسلامی ایران را با مشکلات فراوانی در زمینههای نظامی، سیاسی و اقتصادی مواجه ساخته بود. از سوی دیگر، رژیم متجاوز بعثی نیز با استفاده از حمایتهای گسترده شرق و غرب، ضمن بازسازی ارتش شکستخورده خود برای هجومی دوباره خود را آماده میکرد. بر همین اساس در سال پایانی جنگ، حوادث و تحولات نظامی و سیاسی، روندی پر شتاب به خود گرفت. در تیرماه 1367 جمهوری اسلامی ایران رسما قطعنامه 598 را پذیرفت در حالی که از بدو تصویب این قطعنامه در 30 تیر 1366، ایران آنرا رد نکرده بود و برای تأمین اهداف خود، از طریق مذاکره با دبیرکل سازمان ملل، برای پذیرش قطعنامه شروطی را طی نموده بود و در واقع عملا آنرا بهصورت مشروط پذیرفته بود.
اما بهدلیل کارشکنی آمریکا، انگلیس و فرانسه در طول مذاکرات و ورود
مستقیم آمریکا به جنگ با ایران، پس از مشورت و تصمیم مسؤولان عالیرتبه، با
موافقت امام خمینی، در 27 تیرماه سال 67 ایران اعلام کرد قطعنامه 598 را
بدون قید و شرط پذیرفته است.
اما ارتش صدام در تاریخ 31 تیرماه به خاک ایران حمله کرد و از منطقه جنوب
به سمت خرمشهر و اهواز پیشروی نمود. پس از ضد حملات موفق ایران، ارتش عراق
در جبهههای میانی و غرب کشور نیز به عملیات نظامی مبادرت کرد که آنها هم
با بسیج مجدد نیروهای مردمی و نظامی جمهوری اسلامی، ناموفق شدند. در نتیجه
نیروهای عراقی عقبنشینی کردند و رژیم عراق در اول و سوم مردادماه رسما
عقبنشینی خود را از جبهههای جنوب و میانی و غرب کشور اعلام نمود اما
همزمان عملیات مشترک عراق و سازمان منافقین آغاز گردید و این درحالی بود
که بهواسطه حملات به جنوب، نیروهای نظامی در آن منطقه حضور داشتند و غرب
کشور عملاً از وجود نیروهای نظامی خالی بود و این فرصت مناسبی بود برای
متجاوزان که بهراحتی وارد خاک کشور عزیز ما شوند.**
* بههم ریختن معادلات دشمن، حمایت علنی از منافقان
پس از عملیات مهران، در جمعبندی رهبری سازمان منافقان، هدف عملیات بعدی،
تهران منظور شد و برای رسیدن به حداکثر توان برای انجام این عملیات یک مقطع
3 ماهه در نظر گرفته شد و بلافاصله اعزام اعضا و مرتبطان سازمان از ایران و
خارج از کشور به عراق، بهطور وسیعی آغاز شد. همچنین سازمان در این مقطع
بهمنظور جذب اسرا و استفاده از آنها در عملیات نهایی فعالتر شده بود.
افراد تازهوارد و نیروهای ارتش سازمان، تحت آموزش و مانورهای فشرده قرار
گرفته بودند و در آموزشهای جدید، آموزش سلاحهای ضدهوایی هم منظور شده
بود.
پیش از این منافقین در تحلیل درونگروهی خود، امکان موافقت ایران با
قطعنامه را غیرممکن دانسته و بهصراحت اعلام میکردند: تنها در صورتی
جمهوری اسلامی قطعنامه را خواهد پذیرفت که بهلحاظ سیاسی نظامی و اقتصادی
به بنبست کامل برسد. به عقیده آنان، این اقدام بهمنزله فروپاشی نظام
خواهد بود...
تحلیل رجوی در مورد نتیجه جنگ این بود که ایران بهدلیل بسته بودن تمامی
راههای بازگشت به صلح با عراق، ناچار به ادامه جنگ خواهد بود. هر قدر هم
جنگ به طول بینجامد، از یک طرف توان نظامی و اقتصادی ایران بیشتر تحلیل می
رود و از طرف دیگر بازگشت به سمت آتشبس و صلح غیرممکنتر میشود و این جنگ
تا شکست ایران ادامه خواهد یافت.
با اعلام خبر پذیرش قطعنامه از سوی ایران، نقشهها و طرحهای قبلی سازمان
با بنبست مواجه شد. در آن شرایط، سازمان در کنار امیدواری به داشتن
پشتوانه خردهعملیاتهای مرزی، حمایت نمایندگان کنگره و سنای آمریکا را نیز
یدک میکشید.
در 30 خرداد 1367 نماینده کنگره و 14 سناتور آمریکایی طی نامهای به جرج
شولتز وزیر خارجه وقت آمریکا، از وی خواسته بودند که به جنبشهای مقاومت
داخلی در ایران توجه کند، و در همین راستا حمایت از سازمان منافقین مستقر
در عراق را اکیدا توصیه کرده بودند.
مروین دایملی نماینده کنگره آمریکا در روز 6 تیرماه 67 در تظاهرات سازمان
در واشنگتن شرکت کرده و طی سخنانی که از یکی از شبکههای تلویزیونی آمریکا
هم پخش شد، اظهار داشت: «نباید دست از تلاش کشید، مطمئن باشید که با کمی
صبر و تلاش بیشتر به زودی از مهران به تهران رژه خواهید رفت.»
سازمان نوار ویدئویی سخنرانی مزبور را برای کلیه کادرهای سازمان پخش کرد.
سازمان برای فرار از وضعیت بهوجودآمده ناشی از پذیرش قطعنامه توسط ایران،
مجبور شد دست به حمله بزند تا به قول رجوی از سوخت رفتن نیروها جلوگیری
نماید.
* شکسته شدن توان رزمی نفاق درمرصاد برای همیشه
شش روز پس از پذیرش قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل از سوی ایران،
مقارن ساعت 14:30 سوم مرداد 67، منافقین و ارتش عراق به تصور اینکه اوضاع
داخلی ایران نابسامان است، عملیات مشترک خود را با هجوم زمینی از مسیر سرپل
ذهاب و از جنوب گردنه پاتاق (نزدیکی سرپل ذهاب) آغاز و به طرف شهر کرند
پیشروی کردند.
حدود ساعت 18:30 اولین تانکهای عراقی با آرم منافقین وارد شهر شدند و پس
از تصرف کرند، حرکت خود را به سمت اسلامآباد غرب آغاز و به محض رسیدن به
مدخل شهر، اقدام به قطع برق و ارتباط مخابراتی و همچنین تیراندازی و آشفته
نمودن اوضاع کردند.
این در حالی بود که از چند روز پیشتر ارتش عراق در تکاپو بود تا در آخرین
فرصتها، صحنه نبرد را به نفع خود تغییر دهد. پس از پذیرش قطعنامه 598،
ارتش عراق در اقدامی شتابزده، منطقه خوزستان را بار دیگر مورد هجوم گسترده
قرار داده و تا جاده اهواز خرمشهر پیشروی کرده و خرمشهر را نیز در معرض
تهدید قرار داده بود.
منافقین به خیال واهی پیشروی تا تهران، با تحلیل وضعیت داخلی ایران گفته
بودند که جمعبندی نهایی را در میدان آزادی تهران انجام خواهند داد.
در این عملیات که منافقین نام آن را فروغ جاویدان گذاشته بودند، حدود 30
تیپ رزمی جهت تهاجم خود به خاک ایران تشکیل داده بودند. هر تیپ 170 نفر
نیروی رزمی (20 زن و 150 مرد) در اختیار داشت که به همراه نیروهای پشتیبانی
به 280 نفر میرسید و دارای دو گردان پیاده، یک گردان تانک، یک گردان
ادوات و یک گردان ارکان و پشتیبانی رزم بود.
در بدو ورود منافقین، تعدادی از نیروهای سپاه و مردم با آنان درگیر شدند
سپس با استفاده از تعداد زیادی تانک دجله و خودرو، نیروهای منافقین به طرف
کرمانشاه عزیمت کردند که در منطقه حسنآباد،20 کیلومتری اسلامآباد بهدلیل
سازماندهی جدید رزمندگان ایرانی و جمعآوری نیرو، منافقین زمینگیر شدند.
نیروهای خودی در فاصله 200 متری آنان در ارتفاعات چهارزبر ضمن تشکیل خط
پدافندی با آنان درگیر شده و بعدازظهر 4 مرداد با محاصره شهر اسلامآباد،
بهمنظور انسداد عقبه و راه فرار، سهراه اسلامآباد - کرند را قطع و آنها
را محاصره کردند.
رزمندگان خودی در روز 5 مرداد عملیات مرصاد را با رمز «یا علیبن
ابیطالب(ع)» آغاز کردند و طی چندین ساعت، صدها تن از منافقین را به هلاکت
رسانده و مابقی را به فرار واداشتند.
در این عملیات، رزمندگان اسلام از قسمت سهراهی اهواز (پشت پمپبنزین
اسلامآباد) دشمن را دور زدند و تلفات زیادی به منافقین وارد کردند. طبق یک
آمار بیش از 4800 نفر از منافقین در این عملیات به هلاکت رسیدند. تنگه
چهار زبر که محل زمینگیر کردن نیروهای منافقین بود امروز به «مرصاد» معروف
شده است.
* علل تجاوز منافقان
از نقطه نظر تئوریسینهای نظامی سازمان منافقین، میتوان به عواملی اشاره داشت که مهمترین آنها عبارتند از:
الف) مبهم بودن آینده سازمان
سازمان منافقین بهلحاظ اینکه در جریان جنگ تحمیلی از عوامل اطلاعاتی خویش
در کمکرسانی به ارتش عراق استفاده میکرد، در استراتژی نظامی صدام از
جایگاه ویژهای برخوردار بود، اما در صورت انعقاد قرارداد صلح دائم، این
سازمان دیگر چنین کارکردی نداشت و لذا از نظر موجودیت با خطر جدی مواجه
میشد.
ب) ضعف بنیه نظامی در آن مقطع
از آنجایی که منافقین در عملیاتهای موسوم به «آفتاب» و «چلچراغ» در
مناطقی چون فکه، مهران و حاج عمران حملاتی انجام داده و به موفقیتهای نسبی
دست یافته بودند، با تعمیم غیرعقلایی این وضعیت تا اندازهای اعتماد به
نفس یافته و در خود این پتانسیل را میدیدند که با ارتش ایران در افتند.
ج) فرسوده و ناتوان شدن نیروهای سپاه (بهزعم منافقان)
آنها در این اندیشه بودند که نیروهای سپاه در جبهه جنوب زمینگیر شده و در
طول جنگ بهلحاظ اینکه رزمندگان سپاه اسلام متحمل سختیهای فراوانی
شدهاند، دیگر توان یک عملیات مضاعف گسترده را نخواهند داشت.
د) خستگی مردم از جنگ
منافقین به غلط فکر میکردند که مردم در نتیجه طولانی شدن جنگ، از جنگ خسته
شده و با توجه به ضررهایی که مردم در اثر طولانی شدن جنگ، اعم از مادی و
معنوی، از دست دادن عزیزان و... داشتهاند، از آنان استقبال نموده و دست از
حمایت نظام جمهوری اسلامی خواهند کشید. البته این مورد را میتوان
بزرگترین اشتباه سازمان و استراتژیهای آن محسوب نمود.
ه) پذیرش قطعنامه 598 از جانب ایران
پذیرش قطعنامه نیز بر تمامی موارد مذکور دامن زد تا سازمان بهاصطلاح
مجاهدین خلق ایران در کمینگاه مرصاد در دام مرگباری گرفتار آید که طراح آن
کسی نبود جز سپهبد شهید صیاد شیرازی.
* اهداف واهی دردروغ جاویدان
الف) اعلام دولت موقت جمهوری دموکراتیک در ایران (بعدازبراندازی جمهوری اسلامی)
ب) شکستن طلسم اختناق در ایران (بهزعم خودشان)
ج) امضاء پیمان صلح میان عراق و ایران
د) تصرف تهران و ساقط نمودن نظام جمهوری اسلامی
آنچه که مهم است عملیات فروغ جاویدان صرف نظر از اهداف و علتها چنان
سرنوشتی یافت که امروزه از آن بهعنوان «دروغ جاویدان» یاد میشود.
* دستاوردهای عملیات مرصاد
پرونده هشت سال دفاع مقدس در بعد سختافزاری آن با شکست منافقان در عملیات
مرصاد بسته شد. این نبرد که بهنحوی میتوان آنرا نهروان ایران نامید، با
شکست سنگین منافقان پایان یافت. یکی از سؤالاتی که در افکار عمومی دنیا
مطرح است، شکست منافقین در عملیات مرصاد چه دستاوردها و بازتابهایی در
داخل و خارج از کشور از خود برجای گذاشت.
الف: دستاوردهای داخلی
1- تحکیم ثبات داخلی نظام و مشروعیت آن در بعد کارآمدی نظامی
2- شناخته شدن دوست از دشمن و تصفیه عناصر مردمی از ضدمردمی
3- تحکیم وحدت در بعد داخلی و تبلور مشارکت عمومی و همبستگی عمومی و همبستگی ملی
ب: دستاوردهای خارجی
1- خنثی شدن نقشههای صدام در چشمداشت به بهرهبرداری از اشغال ایران توسط منافقین
2- تثبیت قطعی نظام جمهوری اسلامی ایران در نظام جهانی
3- افزایش مشروعیت اسلامی ایران در افکار عمومی جهان بهواسطه حمایتهای مردمی
سازمان منافقین با انقلاب ایدئولوژیک خود، از اسلام خارج و به دامان
مارکسیست گروید. پس از فروپاشی هیمنه بلوک شرق به دامان لیبرالیسم و
صهیونیسم غلطید و امروزه به گروهی بیهویت و عناصری مزدور به وطنفروشی و
جاسوسی برای بیگانه اشتغال دارند و در اینراه هر ذلتی را تحمل میکنند.
منافقان گروهی اندک از عناصر ماجراجو و شهوتران است که فاقد هرگونه تفکر و
اندیشهای هستند و تن دادن آنان به خبرچینی و جاسوسی برای سرویسهای
اطلاعاتی بیگانه بهترین گواه بر این مدعاست و این مسیری است که هرگروه،
فرقه و فردی درصورت پاگذاشتن دراینراه عواقب آنرا نیز باید بپذیرد.
عملیات مرصاد نقطه طلایی پیروزی لشگر اسلام بر کفر و نفاق بود که با وحدت و
همدلی همه نیروها تحت امر ولی فقیه و ولایت امر صورت گرفت. سرمایهای که
حماسهآفرینان مرصاد و دهها عملیات ظفرمند دیگر برای همیشه در تاریخ به
یادگار گذاردند و همواره بر تبعیت محض از فرامین ولی امر درکلیه امور
نظامی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و.... تأکید کردند.