موضوع فقر در تمام جوامع و اقتصادهای دنیا از مهمترین واژگان اقتصادی- اجتماعی به شمار میرود. به نحوی که اگر کمال و غایت نهایی هر اقتصادی را رسیدن افراد آن جامعه به رفاه و پیشرفت بدانیم، وجود فقر در هر جامعهای درست در نقطه مقابل آن قرار دارد. به نحوی که مرفهترین جوامع دنیا، کمترین تعداد فقیر را داشته و فقر و بیکاری در تضاد کامل با رفاه و توسعه قرار دارد. در این میان موضوع فقر برخلاف شاخصهایی چون نرخ تورم، نرخ بیکاری، ضریب جینی، جذب سرمایهگذاری و... که شاخصهایی کمی و دارای چارچوب مشخصی هستند نبوده و بر همین اساس تعاریف متفاوتی از آن در جوامع مختلف بیان میشود. همین تفاوت در تعاریف واژگانی چون فقر مطلق، فقر نسبی، عدم رفاه و... باعث سختتر شدن تقسیمبندیها و تعاریف شده است.
در ماهها و هفتههای گذشته چهرههایی چون علی ربیعی، محمد نهاوندیان و این اواخر حسن روحانی آن هم در گفتوگوی زنده تلویزیونی خود با مردم از حذف فقر مطلق تا سال 1400 خبر دادند. موضوعی که به نظر میرسد به عنوان یکی از اهداف و شاید مهمترین هدف اقتصادی دولت دوازدهم مطرح است. در این میان ابهاماتی در این زمینه وجود دارد که برای درک بهتر آن ضروری است از سوی دولت به صورت شفاف بیان شود.
با توجه به نبود تعریف دقیقی از فقرمطلق، هر دولتی بهزعم خود و با تعاریف مختلف و گاه سلیقهای به بررسی و تبیین این واژه میپردازد. به عنوان مثال سهم کالایی مانند مسکن در محاسبه و تعیین فقر مطلق در حالی بسیار ناچیز است که سهم این کالا در سبد هزینه خانوارهای شهری چیزی حدود 30 تا 50 درصد است. فارغ از ایرادات محاسبه میزان فقر مطلق، مواردی چون تفاوت در هزینههای زندگی در مناطق مختلف شهری و روستایی محاسبه این شاخص را پیچیده و گاه غیرممکن کرده است. سوال اساسی این است: دولت دوازدهم قرار است بر اساس کدام تعریف از فقر مطلق، آن را تا پایان سال 1400 ریشهکن کند.
خط فقر در گذشته ریشهکن شده است!
عمدهترین تعریف موجود درباره فقر مطلق مربوط به خط فقر بینالمللی است. بر اساس این تعریف، کسانی که در روز یک دلار درآمد داشته باشند فقیر مطلق محسوب نمیشوند. به نحوی که بر اساس این تعریف از سال 1999 درآمد یک دلار در روز به عنوان استاندارد جهانی از فقر مفرط شناخته شده و این عدد حتی در اهداف توسعه هزاره نیز آمده است. اگرچه بر اساس پژوهشهای بعدی این رقم به 25/1 دلار افزایش یافته است. با این تعریف و فرض دلار 4000 تومانی و در نظر گرفتن درآمد 25/1 دلار در روز کسانی که روزانه 5000 تومان و در ماه حدود 150 هزار تومان درآمد داشته باشند دچار فقر مفرط نبوده و از آمار افراد گرفتار در فقر مطلق خارج میشوند. به نحوی که گزارش شاخص توسعه انسانی (HDI) در سال 2015 بیانگر این موضوع است که با مبنای درآمد 25/1 دلار در روز، تنها 0002/0 جمعیت ایران در فقر مطلق به سر میبرند. بر اساس این تعریف (که ممکن است مبنای ریشهکن شدن فقر مطلق در دولت دوازدهم نیز باشد) باید گفت فقر مطلق در سالهای گذشته به طور کامل( و البته موقت) ریشهکن شده و در حال حاضر نیز بخش بسیار کوچکی از جامعه گرفتار آن هستند.
سال 89 با اجرای قانون هدفمندی و پرداخت یارانه 45500 تومانی به هر ایرانی و با در نظر گرفتن نرخ 1000 تومانی دلار در آن مقطع، هر ایرانی در حالی با دریافت یارانه نقدی خود ماهانه بیش از 40 دلار درآمد داشت که بر اساس تعاریف بینالمللی در آن سال هر فرد با دارا بودن درآمد ماهانه 30 دلار فقیر مطلق محسوب نمیشد؛ اعداد، ارقام و آمارهایی که به ما میگوید فقر مطلق در آن سال بهطور کامل در ایران ریشهکن شده بود. شمسالدین حسینی، وزیر اقتصاد دولتهای نهم و دهم در جلد اول کتاب محرمانههای اقتصاد ایران در بخشی از خاطرات خود در اینباره میگوید: «بعد از اجرای قانون هدفمندی یارانهها مردم برای نخستینبار منابعی را به دست آوردند که از منابع برآوردی برای عبور از فقر مطلق بیشتر بود. همانطور که میدانید درآمد یک دلار در روز برای یک نفر خط فقر مطلق محسوب میشود. زمانیکه ما هدفمندی را اجرا کردیم قیمت هر دلار هزار تومان بود که در ماه، 30 هزار تومان میشد، در حالی که دولت در هر ماه، 45 هزار تومان به هر نفر یارانه میداد».
طرح دولت دوازدهم برای ریشهکنی فقر مطلق چیست؟
سوال این است: طرح دولت دوازدهم برای ریشهکن کردن فقر مطلق بر چه مبنایی است؟ و اگر قرار است مانند گذشته و صرفا با سیاستهای حمایتی غیرپایدار و مقطعی مانند پرداخت یارانههای نقدی و حتی افزایش مستمری افراد تحت پوشش نهادهای حمایتی و... به این هدف رسید و به قول معروف «بدون آموزش ماهیگیری فقط ماهی داد» طبیعتا ریشهکن کردن فقر مطلق تا پایان سال 1400 دور از دسترس نیست کما اینکه این اتفاق در گذشته نیز (روی کاغذ) رخ داده است اما با افزایش نرخ ارز و نرخ تورم افراد خارج شده از کانال فقر مطلق مجددا به این کانال بازمیگردند.
در خاتمه باید پذیرفت ریشهکنی فقر حداقل در قالب و تعریف فقر مطلق نیز نیازمند اقداماتی پایهای و اصلاح ساختارهای موجود و بسترهای لازم است. اقدامی که حداقل در 4 سال گذشته در دولت یازدهم هیچ نشانهای از تحقق آن در رفتار و اعمال دولتمردان مشاهده نشده است.