بروز حوادث طبیعی مثل زلزله یا هر حادثه مشابه دیگر آنچنان تلخ و درد آور است که یادآوری آن برای کسی که حداقل یکبار آن را در طول عمر خود تجربه کرده باشد ، شنیدن خبرش در صدها کیلومتر آنسوتر نیز موجب تکدر خاطر و رنجش خواهد بود و تفاوتی نمی کند که انسانهای گرفتار در این مصیبت با کدامین زبان تکلم می کنند ویا در کدامین دین یا مذهب روزانه درمقابل خدای خویش می ایستند و عبادت پروردگارشان را بجا می آورند و بلکه فراتر از آن ، فارغ از نژاد و مذهب ، فقط به عنوان یک انسان گرفتار در این مصیبت موجب برانگختگی احساسات و فطرت پاک هم نوعان خود می شوند.
یکشنبه شب، بار دیگر طبیعت از چهره مهربانانه خویش خارج شد و در طرفه العینی همه داشته های این دنیایی بخشی از مردمان زحمت کش کشور عزیزمان و برادرانمان را در کشور همسایه گرفت و ملتی را داغدار کرد. زلزله یا هر حادثه مشابه دیگر که هر از گاه بر ما عارض می شود امری طبیعی و برای امتحان بشر است تا در میان این سختی ها و محنت ها به یاد آوریم همواره نیازمند پالایش خویش در مقابل پروردگاریم و بدانیم که او تنها نقطه اتکاست. زلزله کرمانشاه که علاوه بر مردم این استان ، قلب مردم نجیب و سخت کوش دیگر استانهای کرد زبان ما در غرب کشور جریحه دار کرد، در شرایطی رخ داد که دشمن در ماههای اخیر بیشترین تلاش را می کرد تا با ابزار تفرقه قومی و مذهبی پروژه شکاف را که در بیرون از ایران طراحی و سازماندهی شده بود را کلید بزند.اما دیدیم با دریافت اولین خبرها از زلزله در غرب کشور، بی معطلی همه آمدند تا مرهمی باشند برقلب زخم خورده از طبیعت در این منطقه جغرافیایی و فراموش شود آن شیطنت هایی که دشمنان کرد و فارس و شیعه و سنی در ماههای اخیر و پس از همه پرسی شکست خورده کردستان عراق برای این مردم وفادار و مظلوم طراحی و اجرا کرده بودند.
در زلزله غرب کشور سپاه دوشادوش ارتش با یک تقسیم کار در مناطق زلزله زده به کمک هموطنان خود شتافتند و همه امکانات خود اعم از انسانی و تجهیزاتی را بسیج کردند تا ثابت کنند که آنها نه تنها در فضای پر تلاطم سیاسی و جوسازی های کینه توزانه دشمن کمر همت برای تامین امنیت برادران کرد خود بسته اند ، بلکه با نگاه "چو عضوی به درد آورد روزگار – دگر عضو ها را نماند قرار" ، آمده اند در کنار تامین امنیت ،با بذل خدمت بی منت در چنین حادثه ای دردهای آنها را مرهم باشند. و اگر عمق این فاجعه به این گستردگی در استانهای غربی کشور نبود یقینا همانگونه که در حمله داعش به شمال عراق وپس از رد درخواست مسعود بارزانی از آمریکایی ها برای مقابله با داعش و تامین امنیت کردستان عراق ، سردار سلیمانی در همان ساعات اولیه به کمک آنها شتافت، حتما بچه های سپاه با دریافت خبر زلزله به کمک برادران کرد خود به کردستان عراق گسیل می شدند تا ثابت کنند ارزشهای دینی و انسانی فراتر از هر گونه علقه های مذهبی و قومی است. با اجماع توانمندی هایی که در مجموعه نظام اعم از بخش های نظامی و دولتی صورت گرفته ، یقین داریم در کمترین زمان وضعیت زلزله زده ها در مناطق غرب کشور سامان خواهد یافت و از هم اکنون ایران اسلامی بویژه نیروهای امنیت آفرین سپاه پاسداران در دفع تهدیدات داعش از عراق، این آمادگی را دارند که به کمک مردم زلزله زده مناطق کردستان عراق بروند و بار دیگر خاطره کمک به مجروحان شهر حلبچه در اقدام وحشیانه صدام در حمله شیمیایی به این شهر را زنده کنند. ایران اسلامی هیچگاه نسبت به سرنوشت ملت های منطقه بویژه همسایگانی که علقه های خاص دینی بین آنها برقرار بوده، بی تفاوت نبوده است و این رفتار را در اوج زمانی که ما با عراق در دوره صدام در جنگ بودیم نسبت به مناطق کرد نشین عراق اثبات کرده است.
اما تاسف آنجاست ، در شرایطی که همه باید دغدغه کمک به مردم گرفتار در یک حادثه طبیعی را داشته باشند و رسانه نیز بیشترین رسالت را در همگرایی و بسیج امکانات برای مناطق زلزله زده بر عهده دارد ، به یکباره شاهدیم که روزنامه "شرق" دیروز در انعکاس اولین خبر زلزله، اگر نگوییم از سر اغراض حتما از سر بی مسئولیتی خود تیتر یک خود را چنین میرود " زلزله عراق ایران را لرزاند". این تیتر به ظاهر ساده، در واقع دهها تحلیل را در درون خود نهفته داشت که حداقل آن این است که یک شهروند ایرانی با دیدن این تیتر، ناخودآگاه در ذهنش این تداعی می شودکه تمام مشکلات ما از ارتباط و نزدیکی ایران به عراق است و بیش از آنکه یک تیتر اجتماعی باشد ، تیتری سیاسی است. این در حالی است که مدعیان گزافه گوی جریان منتسب به این روزنامه همواره بر طبل حمایت از قومیت ها می کوبند بدون آنکه ذره ای اعتقاد به انسجام ملی و برخورداری همه اقوام از ظرفیت های همگرایی در کشور را داشته باشند. بنابراین زلزله در استا نهای غرب کشور و مناطق کرد نشین ، عیار خوبی برای سنجش صداقت کسانی است که ادعای همراهی با قوم کرد را دارند وسنگ آنها را بر سینه می زنند. چرا که صداقت داشتن نسبت به اقوام در زمانی مشخص می شود که بی منت و از سر اخلاص آستین همت را در زمان گرفتاری آنها بالا زده و بدون محاسبه ضرر و نفع به کمک آنها بشتابیم و اینگونه خدمت را نیروهای انقلاب و دلسوزان واقعی این ملت بدرستی بلدند و به آن عمل می کنند و جریان روشنفکر خزیده در پستوی لیبرالیسم و عوامل رسانه ای آنها با این ادبیات و رفتارها فرسنگ ها فاصله دارند.