به گزارش خبرگزاری بسیج، حجت الاسلام مظفر سالاری تازهترین کتاب خود را در قالب مجموعهای از خاطرات خود در قالب روایتی داستانی در کتابی با عنوان «قصههای من و ننه آغا» منتشر کرد.
وی در مقدمه خود در این کتاب عنوان کرده که روایتهای او در این کتاب برگرفته از خاطراتی است که در کودکی و نوجوانیاش با مادربزرگش داشته و نوشتن آنها را تمرینی مناسب برای نویسندگی به شمار میآورد.
وی در بخشی از این مقدمه مینویسد: به مادربزرگ پدرم میگفتیم ننهآغا. پدرم تک فرزند بود و ننهآغا با ما زندگی میکرد. شوهرش وقتی پدرم هفت ساله بود، از دنیا رفت و ننهآغا با اینکه زیبا بود دیگر ازدواج نکرده بود.
ما هفت خواهر و برادر بودیم و با پدر و مادر و ننهآغا میشدیم ده نفر. ننهآغا بزرگتر خانواده بود و حرف آخر را او میزد. پدر و ماردم از او حرفشنوی داشتند و میدانستند حرفها و تصمیمهایش درست و عاقلانه است.
ننهآغا چاق و قد بلند و خوش قیافه بود. در فامیل احترام داشت. آشپزیاش عالی بود. مادرم قالی میبافت و به بچههای قد و نیم قدش میرسید و ننهآغا فکری برای ناهار میکرد. غداهای سنتی را بلد بود و با ساندویچ و ماکارونی و سوسیس کالباس میانهای نداشت. چای را توی پیاله کوچک چینی میخورد. خواهرزادههای تهرانیاش که به یزد میآمدند دوست داشتند خانه ما بمانند و از دستپخت او بخورند. توی حیاط تنوری هیزمی داشتیم. خودش خمیر درست میکرد و نان میپخت. برای ورآمدن خمیر، به جای مخمرهای بازاری، از خمیر ترش استفاده میکرد... .
مظفرسالاری نویسنده این کتاب داستاننویس و منتقد ادبی یزدی است که نویسنده رمان رویای نیمهشب نیز به شمار میرود که در دو سال بیش از هفتاد نوبت تجدید چاپ شده است.
کتاب «قصههای من و ننه آغا» در ۱۷۶ صفحه با قیمت ۱۱۵۰۰ تومان منتشر شده است.