براساس نظام معنایی توحیدی و خدا محور ،فرد موظف است در چارچوب تعیین شده توسط شریعت رفتار کند.
به گزارش خبرگزاري بسيج استان مركزي از اراک؛ ویژه برنامه با محوریت سبک زندگی اسلامی با حضور عین القضات کارشناس خانواده در مرکز حفظ آثار و ارزشهای مقدس شهر اراک برگزار شد.
عین القضات گفت:سبک زندگی به مجموعه رفتارهایی که افراد غالباً از خود بروز میدهند اشاره دارد،به عبارت دیگر سبک زندگی به مجموعه رفتارها و الگوهای کنش گری هر فرد در زندگی اجتماعی اطلاق میشود و نشان دهنده بینش نوع نگرش معانی و تفاسیر فرد در جریان زندگی روزانه و در واقع حاکی از نظام معنایی حاکم بر رفتارهای فرد است،البته سبک زندگی متأثر از دو عامل عمده است که نظام معنایی فرد تنها یکی از آن دو عامل است. عامل دوم ساختارهای پیرامون فرد در زندگی اجتماعی اوست.
وی افزود:براساس نظام معنایی توحیدی و خدا محور فرد موظف است در چارچوب تعیین شده توسط شریعت رفتار کند و شریعت شاهراه حرکت انسان را در مسیر زندگی مشخصی کرده است یعنی اصول و قواعد کلی حاکم بر سبک زندگی انسان را که ناشی از نظام معنایی توحیدی است بیان نموده است قواعدی داریم که شاهراه سبک زندگی اسلامی را به وجود میآورد در واقع صراط مستقیمی داریم که سبل یا راههای فرعی ای در آن مستقر است که مشروع هستند. در واقع با حفظ بر اصول میتوان سبک های زندگی متعدد داشت این تعدد در محدوده هایی همچون مباحات و دیگر اصول و مسلمات البته بر اساس انتخاب گری مشروع به وجود میآید.
عین القضات گفت :در حوزهی تعریف و تعلیم سبک زندگی لازم است اصول و مسلمات را مشخص کرد ، یک نفر ممکن است مراسم ازدواج را خیلی ساده برگزار نماید و فرد دیگری مراسمی میانه برگزار نماید به طور خلاصه میتوان گفت با عملکردهای متفاوت اما مشروع در محدوده مباحات سبک های زندگی مختلف دینی بوجود میآید.
وی افزود :بر اساس معنی ارائهشدهی فوق از سبک زندگی، آیا ترکیب «سبک زندگی دینی» ترکیبی درست و بامعنی است یا نه؟ پاسخ مثبت است،سبک زندگی دینی سبکی است که الگوهای مطرح در آن از ترجیحات دینی یا مبتنی بر مبانی دینی پدید آمده است. به لحاظ عینی ما میتوانیم درون هر نوع فرهنگ مبتنی بر مذهب و مکتبی (اعمّ از شیعه، سنی، مسیحی، بودایی و ...) این الگوها را دنبال کنیم و اتفاقاً این یکی از حوزههای مطالعاتی فعال در مورد سبک زندگی در مجامع علمی است،در حوزهی اندیشه و فرهنگ اسلامی و شیعی هم مطالعاتی شده و میتوان تحقیقات بسیار دیگری انجام داد، چون اسلام همهی حوزههای زندگی را پوشش داده و برایشان دستور دارد. لذا اسلام کاملترین سبکهای زندگی را عرضه میکند.
عین القضات در ادامه این سوال را از مخاطبان پرسیدند : ترکیب سبک زندگی «اسلامی-ایرانی» یعنی چه؟ آیا این یک اصطلاح توصیفی است یا تجویزی ؛به عبارتی آیا ما با واقعیتی در زندگی روزمرهمان روبهرو هستیم که میشود آن را سبک زندگی اسلامی-ایرانی نامید؟ یا اینکه ما مجموعهای از گزارهها، آموزهها و دستورالعملهای برآمده از اسلام را فراهم کردهایم و به مردم ایران میگوییم اینها را انجام دهند تا رستگار شوند؟ پاسخ این است که این ترکیب هم میتواند توصیفی باشد و هم تجویزی. هم در تاریخ و فرهنگ این مرز و بوم و هم در زندگی روزمرهی مردمان امروز میتوان به الگوهای متعدد رفتاری اشاره کرد که برآمده از ترجیحات اسلامی و شیعی است. همچنین میتوان از میان آموزههای دینی، الگوهایی رفتاری را تجویز کرد که مردم را با توجه خصائص تاریخی و جغرافیاییشان بهتر از هر مرجّعی به سعادت برساند، پس این الگوی اسلامی-ایرانی از یک سو تجویز است و رو به سعادت و معنویت انسان دارد و از سوی دیگر با واقعیات زندگی انسان ایرانی و محیط او پیوند و تناسب دارد.
عین القضات گفت :نکتهی دیگری را هم من اینجا تذکر بدهم این است که آیا ما سبک زندگی اسلامی داریم یا سبکهای زندگی اسلامی؟ این نکته بسیار مهم است. برای این که ببینیم آیا اسلام حدی از ترجیح، ذوق و سلیقه را میپذیرد؟ به تعبیر دیگری آیا اسلام اختیار و انتخابی افزون بر انتخاب سعادت یا شقاوت (إنّا هَدَیْناهُ السّبیلَ إمّا شاکِراً و إمّا کَفُوراً)۳ در مسیر دستیابی به کمال و قرب الیالله برای انسان قائل است یا نه؟ مسلّم است که انسانها در پایههای وجودیشان با هم متفاوتاند؛کسی نمیتواند نفی کند که پدر و مادر متفاوت، زمان متفاوت، مکان متفاوت، استعدادهای متفاوت تربیت اجتماعیاند. واقعیت این است که حتی دو بچهای که از یک سلّول اولیه پدید آمدهاند و درون یک خانواده بزرگ شدهاند، با هم شبیه نیستند؛ بزرگ که میشوند، یکیشان مثلاً تندخو است و یکیشان نرمخو است.
وی گفت :از جمله مسائل ما با غرب، اختلاف در نگرش به زندگی و سبک زندگی است؛آنها مقولهی لذت را مبنا قرار میدهند و ما تقرّب به خدا را اصل قرار میدهیم، ولی لذت مشروع را هم ممنوع نمیدانیم،سبک زندگی هم بر همین اساس شکل میگیرد،چند نکته نیز قابل تأمل است: اول این که یادمان باشد غرب همهاش سرمایهداری نیست و تجارب تاریخی که در آنجا وجود دارد، همهاش کفرآمیز نیست اندیشههای اندیشمندان بزرگ را نباید از نظر دور داشت،اخلاق مسیحیت را نباید دست کم گرفت،اخلاق یهود را نباید دست کم گرفت،تأثیر آموزهها و اندیشههای اسلامی در آنجا را نباید فراموش کرد،اگرچه از تحریفها هم در آنها نباید غافل بود.
ایشان افزودند:دنیای غرب چه در حوزهی نظری و چه در حوزهی مصداقی و عملی تجربیاتی دارد که باید این تجربیات را پالایش نمود و استخراج کرد و در تماس با غرب به آنها توجه داشت،آنچه که در دنیای غرب میگذرد، درست است که در نظام و گفتمان مسلط سرمایهداری است، اما همهی غربیها بیدین و سکولار و نامعقول نیستند،این برای تعاملات ما با دنیای غرب بسیار مهم است،هم برای اینکه ما از دستاورد آنها استفاده کنیم و هم برای اینکه ما با آنها تعامل کنیم، این قضیه باعث نشود که ما چشم روی هم بگذاریم و یک حکم کلی و عام بدهیم،این قضیه ما را از واقعنگری دور خواهد کرد،فرهنگ اسلامی و جامعهی مسلمانان از روزی که درست شد، اصلاً نفی همهی عناصر موجود در فرهنگ جاهلیت نبود،پالایش و جهتدهی به آن بود،مثلاً پیامبر صلّیاللهعلیهوآله روزی که آمد، فرمود: من تمام معاملات شما را امضا میکنم غیر از ربا «أحلّ اللهُ البیعَ و حرّم الرّبا»۱۴. فرمودند که محدودهی من این است، بقیهی معاملات را قبول دارم. به آنها که نگران التقاط هستند، باید گفت که ما زمانی دچار التقاط میشویم که با سهلگیری و تسامح جهانبینی و ایدئولوژی و مقاصد آنها را با ابزارها، نمادها، طرق، تکنیکهایشان خلط کنیم و از فرط شوق و رعب از مسیر اعتدال خارج شویم ،نباید بنبستهایی را که دیگران آزمودهاند، دوباره بیازماییم،میتوانیم با بعضی از آجرهای آنها بنای خودمان را بسازیم.