خبرهای داغ:
یادداشت؛

نقش مردم و حکومت از منظر امام خمینی(ره)

امام خمینی (ره) همواره بر نقش و حقوق مردم به‌عنوان یک موضوع مستقل و به‏‌رسمیت شناخته شده تأکید کرده است و اختیارات مردم را از امور عقلانی و بدیهی معرفی کرده است.
کد خبر: ۹۱۴۵۹۲۸
|
۰۲ مرداد ۱۳۹۸ - ۰۸:۰۰

به گزارش خبرگزاری بسیج، همزمان با سی امین سالگرد عروج ملکوتی حضرت امام خمینی (ره)، مسعود پورفرد عضو هیأت علمی گروه سیاست پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در یادداشتی به بررسی نقش مردم و حکومت از منظر امام خمینی (ره) پرداخته است که در ادامه می خوانید؛

 

با عنایت به ویژگی‏‌های نظام دانایی مسلمانان و نیز شکل‌‏گیری نظام دانایی جدید نمی‏‌توان سهم امام خمینی (ره) را نادیده گرفت و چون نظام سیاسیِ جدیدی را بنیان گذاشته‌‏اند به‏نظر می‏‌رسد اگر نظریات ایشان مورد بررسی قرار گیرد به شناسایی الگوی مردم‏سالاری کمک بیشتری می‏‌کند. امام خمینی (ره) در بحث از حکومت آن را از زاویه قانون و اجرای احکام الهی و زمامدار را در چارچوب قانون و هماهنگی عمل و اندیشه می‏‌داند، البته قانونی که امام خمینی (ره) از آن حمایت می‏‌کند قانون الهی است و در برخی عباراتِ ایشان واژه ولایت معادلِ حکومت و اداره کشور در نظر گرفته شده است و به پیروی از شیوه حکمرانی پیامبر و امام علی (ع) بیشتر نظر داشته است، در بحث از حکومت می‏‌فرماید:

«حکومت یعنی اداره کشور و اجرای قوانین شرع مقدس … ولایت مورد بحث یعنی حکومت و اجرا و اداره برخلاف تصوری که خیلی افراد دارند امتیاز نیست، بلکه وظیفه خطیر است. ولایت فقیه از امور اعتباری عقلایی است و واقعیتی جز جعل ندارد». (امام خمینی، کشف‏الاسرار، ص .۶۵ – ۶۴) امام خمینی (ره) حکومت دینی را حکومتِ قانون الهی بر مردم می‏‌داند و تحقق نظام سیاسی مردم‏سالاری در عصر خود را جمهوری اسلامی می‏‌داند، (امام خمینی، ولایت فقیه – حکومت اسلامی، ص ۵۳) ماهیت این نظام سیاسی آن است که با شرایط موردنظر دینی و با پشتوانه آرای عمومی، اجراکننده احکام اسلام است.

از طرفی ایشان معتقدند الگویی که ما از آن پیروی می‌‏کنیم با پیروی از شیوه حکمرانی پیامبر و امام علی (ع) متکی به‌‏نظر عموم است، (امام خمینی، صحیفه نور، ج ۳ص ۱۰۵) شکل حکومت نیز با مراجعه به آرای همگانی تعیین می‌‏شود. امام خمینی (ره) سعی می‏‌کند در نقطه‌‏ای بین خواست مردم و خواست الهی ارتباط برقرار نماید، می‌‏گوید: ما هم که حکومت اسلامی می‏‌گوییم می‏خواهیم یک حکومتی باشد که هم دل‏خواه ملت باشد و هم حکومتی باشد که خدای تبارک و تعالی نسبت به او گاهی بگوید که اینهایی که با تو بیعت کردند با خدا بیعت کردند. (امام خمینی، ولایت فقیه – حکومت اسلامی، ص ۲۷.)پ س نظریه ولایت در اندیشه امام خمینی (ره) و الگوی جمهوری اسلامی از یک طرف تبلورِ حاکمیت الهی و از طرف دیگر بیان‏‌کننده حکومت مردمی در این نظریه می‏باشد. در مجموع تمام این تعاریف در کلمه قانون خلاصه می‌‏شود: حکومت دینی یعنی حکومت قانون الهی. بنابراین با تأکید بیش از حد ایشان بر قانون و اجرای آن به‏نظر می‏رسد عنصر ارزشی حکومت دینی علاوه بر زمامدار و مردم، نقش بسیار مهم را قانون‏دانان و کارشناسان در حکومت موردنظر امام خمینی داشته باشند. ایشان در ادامه این بحث می‏‌فرماید:

تدبیر امور عمومی و سیاسی، زیر نظارت فقیه با تشریک ‏مساعی افراد زیادی از متخصصان اداره می‏‌شود. البته حکومت اسلامی بر مبنای نظارت (همان، ص ۵۰۱) بعد از انقلاب اسلامی اجرا شد. اما امام خمینی (ره) بعدها گفت در شرایطِ انقلاب نظارتِ فقها و مدیریت دیگران عملاً انقلاب را از مسیر خود منحرف می‌‏کند و به ناچار برای جلوگیری از خطا و لغزش در انقلاب اسلامی خود تصدی اجرای احکام اسلام را به‏‌عهده گرفت. ایشان بعد از ذکر این مطلب که حکومت شعبه‏ای از ولایت مطلقه رسول ‏اللَّه است و مقدم بر تمام احکام فرعیه است به نکته ظریفی اشاره می‏‌نمایند: حکومت اسلامی در واقع هیچیک از انواع حکومت‏‌های موجود نیست، استبدادی نیست که اراده فردی بر آن حکومت کند و نه حکومت اشخاص بر مردم، حکومت قانون است که در آن همه تابع قانون هستند حتی موضوعیت حکومت در نظامِ مردم‌‏سالاری را از فقیه سلب کرده و منحصر به قانون الهی می‌‏داند؛ غیر از قانون کسی حکومت ندارد و برای هیچ‏کس حکومت نیست، نه فقیه، نه غیرفقیه، همه تحت قانون عمل می‌‏کنند. (امام خمینی، صحیفه نور، ج ۴ص .۲۰۴)

پ س می‌توان این نتیجه را گرفت که نظام سیاسی اسلامی و حکومت دینی حکومتی مشروط و مقید به‏ معنای تقید مدیران و مجریان به یک مجموعه شروط است و معنایی جز حاکمیت دینی ندارد، چه این‏که دین از نظر ایشان یک دین حداکثری است و برای اداره کشور و چرخانیدن چرخ‏ه‌ای زندگی هیچ مشکلی ندارد. آنچه تا این‏جا از نظر امام خمینی (ره) بررسی شد نمایانگر خصلت و گونه‌‏شناسی خاصی از نظام سیاسی دینی بود که خلاصه شده است در آینه قانون که همه با آن معیار محک زده می‏شوند. بنابراین برداشت ایشان از حکومت گاهی به مثابه تعهد و التزام به قواعد و قانون است که هم فقیه و هم شهروندان موظف به اجرای آن هستند. امام خمینی (ره) بین حق شهروندی و حق فقیه به ‏عنوان شخصیت حقوقی جمع بسته است، زیرا هر دو را تابع قانون می‌‏داند و این‏که امام خمینی همیشه نظر و رأی آخر را به سمت شریعت سوق داده است مغایرتی با حق شهروند ندارد، زیرا حق طبیعی را برای اشخاص محترم می‏‌شمارد و حکومت اسلامی را ضامن بهره‏‌مندی شهروندان از حقوق طبیعی‏‌شان می‌‏شناسد. (امام خمینی، صحیفه نور، ج ۳ص ۴۸) در واقع امام خمینی حق فطری و طبیعی را جدای از حق شرعی و الهی نمی‏بیند و معتقد است:

پیامبران خدمتگزاران مردم هستند. (همان، ج ۸ص ۱۷۸) امام خمینی (ره) معتقد است حق تعیینِ سرنوشت انسان غیرقابل سلب و انکار از انسان است. اعتراف به حقِ ملت از نظر امام خمینی (ره) یکی از ویژگی‏‌های او در نظام دانایی اندیشه سیاسی شیعه است که بر حقوق مردم تأکید می‏کند، حقوق یک‏جانبه وجود ندارد.

نظام سیاسی اسلامِ موردنظر امام خمینی (ره) حقوق طرفین برای مردم و دولت است، ایشان در این‏خصوص چنین می‏‌گوید: اسلام در رابطه بین دولت و زمامدار و ملت، ضوابطی و حدودی معین کرده است و برای هر یک بر دیگری حقوقی تعیین نموده است که در صورتِ رعایت آن، هرگز چنین رابطه مسلط وزیر سلطه به ‏وجود نمی‌‏آید… هر فردی از افراد ملت حق دارد که مستقیماً در برابرِ سایرین زمامدارِ مسلمین را استیضاح کند و به او انتقاد کند و او باید جواب قانع‏‌کننده دهد و در غیراین‏صورت اگر برخلاف وظایف اسلامی خود عمل کرده باشد خود به‏ خود از مقام زمامداری معزول است و ضوابط دیگری وجود دارد که این مشکل را حل کند.(همان، ج ۴ص ۱۹۰-۱۸۹) هم‏چنین فرموده ملاحظه کنید، کسانی به‏‌عنوان اسلام، به‌‏عنوان مسلمین، حتی معممین، یک قدم خلاف برندارند.(همان، ج ۷ص ۳۳) بنابراین از نظر ایشان نقش مردم و حقوق مردم در نظام سیاسیِ موردنظر ایشان تعیین‏ کننده است و در ادامه همین بحث می‏‌فرماید: این در نظر من، از همه چیز اهمیتش بیشتر است مسئولیتش هم بیشتر. همه ما مسئولیم که این کار را انجام دهیم که گمان نشود که اسلام هم مثل سایر حکومت‏‌های دیگر است و تا حالا دستشان چیزی نبوده، حالا که دستشان آمده، همانند که بودند… این مسئله مهم است و آقایان توجه کنند و همه و همه ملت موظفند که نظارت کنند براین امور، نظارت کنند اگر من پایم را کنار گذاشتم، کج گذاشتم، ملت موظف است که بگویند پایت را کج گذاشتی، خودت را حفظ کن، مسئله مهم است، همه ملت موظفند به این‏که نظارت داشته باشند و در همه کارهایی که الان مربوط به اسلام است. (همان، ج ۷ص ۳۴)

نتیجه گیری بحث: در مورد امام خمینی (ره) و حکومت باید گفت با توجه به مبانیِ ایشان، همه چیز در قانون‌‏گرایی خلاصه می‏‌شود و آن‏هم قانون الهی؛ حکومت در ایده امام خمینی (ره) حق استفاده از زور و سلطه علیه شهروندانی را که نمی‌‏خواهند یا نمی‌‏توانند در اجماع تام و کامل قرار گیرند ندارد و‬ باید با رافت اسلامی برخورد کند.‬ در مورد نقش مردم، امام خمینی (ره) همواره بر نقش و حقوق مردم به‌عنوان یک موضوع مستقل و به‏‌رسمیت شناخته شده تأکید کرده است و اختیارات مردم را از امور عقلانی و بدیهی معرفی کرده است و هم‏چنین اصرار ایشان به نهادهای نظارتی مردمی به جای عناصِر نظارتی نشان‌دهنده اهمیت دادنِ بیش از حد ایشان به قدرت عمومی مردم و نهادهای مردمی در نظام مردمْ‏سالاریِ دینی است.

ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار