به گزارش خبرگزاری بسیج، حجت الاسلام والمسلمین عبدالله محمدی استادیار مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران یادداشتی به مناسبت سالگرد رحلت حضرت امام خمینی (ره) نوشته است که در ادامه آمده است؛
سالگرد رحلت امام خمینی (ره) بهانه مناسبی برای مرور دیدگاههای این ابرمرد تاریخ ساز است. کسی که با عظمتش تاریخ را به قبل و بعد خود تقسیم کرد. برای نخستین بار در دوران غیبت، تمدن مادی را از نگاه توحیدی هراساند و آنها را به تکاپو انداخت.
شیطان برای از بین بردن هر حقیقت الهی، از راه جعل و تحریف آن وارد میشود. از اینرو وظیفه اصلی تمام علاقمندان مکتب توحیدی حضرت امام (ره) صیانت از آرا اصیل و مقابله با هر گونه تحریف، جز نگری و مصادره افکار ایشان است.
در سالهای اخیر زمزمههایی از سوی برخی مخالفان حکمت اسلامی یا دیگر جریانهای فکری به گوش رسیده است که «انقلاب اسلامی محصول فقاهت امام است نه حکمت او» یا «امام خمینی در سالهای جوانی گرایش به فلسفه و عرفان داشت و در اواخر عمر از این رویکرد پشیمان بود» و...
برای سنجش این رویکرد برخی از تصریحات امام از آغاز نهضت تا روزهای آخر عمرشان را مرور میکنیم:
امام خمینی (ره) در پاسخ به پرسش حسنین هیکل که از او پرسیده بود غیر از قرآن، کدام کتابها بیشترین تأثیر را بر شما داشتند، به سه کتاب اشاره کردند: «اسفار ملاصدرا در فلسفه، کافی در حدیث و جواهر در فقه» (صحیفه ج ۵، ص ۲۷۱) این سه کتاب نمادی از جامعیت تفکر ایشان است. امام به صراحت انقلاب اسلامی را بر این سه گانه استوار کرده است، هر توصیفی از انقلاب اسلامی که این سه را دربرنداشته باشد، تحریف امام (ره) و انقلاب است.
امام (ره) در واپسین روزهای زندگی، نامه تاریخی خود به گورباچف را نگاشت. در آن نامه برای معرفی تمدن اسلامی و نشان دادن تفوق مبانی آن در برابر تفکر مادیگرا، بزرگان مارکسیسم را دعوت کرد با افکار فیلسوفان و عارفان شیعی آشنا شوند.
«دستور دهید که صاحبان این گونه علوم علاوه بر کتب فلاسفه غرب در این زمینه، به نوشتههای فارابی و بوعلی سینا رحمه الله علیهما در حکمت مشاء مراجعه کنند....و از اساتید بزرگ بخواهید تا به حکمت متعالیه صدرالمتألهین رضوان الله تعالی علیه و حشره الله مع النبییّن و الصالحین مراجعه نمایند تا معلوم گردد که حقیقت علم همانا وجودی است مجرد از ماده …» (صحیفه امام ج ۲۱، ص ۲۲۳)
آیا کسی که از حکمت پشیمان شده است، این گونه مینویسد؟
مقام معظم رهبری که سالها در مکتب علمی و عملی امام شاگردی کرده و کمتر کسی امام را به دقت و جامعیت ایشان میشناسد در یکی از توصیفات خویش میگوید:
امام رضوان الله علیه چکیده و زبده مکتب ملاصدراست، نه فقط در زمینههای فلسفی اش، در زمینه عرفانی هم همین جور است. (۸/۹/۸۶، دیدار با فضلای حوزه علمیه قم)
برای شناخت حقیقت بزرگی مانند امام، باید پیش فرضهای ذهنی و حب و بغضها را زدود تا امام را آنگونه که هست بشناسیم، نه آنگونه که دوست داریم؛ همان طور که حضرتش اسلام منهای روحانیت را با مضمونی شبیه اسلام منهای اسلام توصیف کرد، میتوان گفت امام منهای حکمت و عرفان، امام منهای امام است.