خبرگزاری بسیج قزوین: نخستوزیر جدید انگلیس پس از تشکیل اولین جلسه کابینهاش در مجلس عوام این کشور، در رفتاری کاملا مشابه با همتای آمریکایی خود دونالد ترامپ به جرمی کوربین حمله کرد. بوریس جانسون روز پنجشنبه در جمع نمایندگان مجلس عوام، در نخستین مناظره رودررو با رهبر حزب کارگر در پاسخ به پرسشهای کوربین درمورد تعامل با ایران درباره برجام و کاهش تنش در خلیجفارس، بشدت از او انتقاد کرد. شهردار پیشین لندن که در انگلیس او را «بوجو» میخوانند پس از اینکه ابتدا کوربین را نزدیک به ایران خواند، گفت: «این آقا از ایران میپرسد. همین آقای محترمی که شبکه پرستیوی ایران به او پول داده است. همین آقا درباره آنچه در خلیجفارس میگذرد، بهجای آنکه طرف دوستان ما در آمریکا را بگیرد، دائما طرف ملاهای(!) تهران را میگیرد». بوریس جانسون همچنین گفت: حتی فکر کردن به اینکه نظارت بر امنیت کشور به جرمی کوربین واگذار شود، باورنکردنی است.
ادبیات تند بوریس جانسون و دریدهگویی در مواجهه با منتقدانش آن هم در نخستین کنش سیاسی خود، یادآور رفتارهای پرخاشگرانه و غیرمعمول ترامپ در آمریکاست و مهر تاییدی است بر این گزاره که جانسون نسخه دوم ترامپ است. واکنشهای هیستریک، ادبیات خلاف عرف رسمی و دیپلماتیک و درگیری مستقیم با رسانهها، از جمله خصوصیاتی است که بوریس جانسون و ترامپ را در یک نقطه به هم وصل میکند؛ مطلبی که حتی رئیسجمهور آمریکا هم از آن استقبال کرده است. ترامپ در واکنش به نخستوزیر شدن بوجو نوشت: او نخستوزیر خوبی برای بریتانیا خواهد بود، بوریس جانسون مرد واقعاً خوبی است. او را «ترامپ بریتانیا» صدا میزنند، مرا در آنجا دوست دارند. این چیزی است که نیاز دارند، بوریس کار را انجام خواهد داد».
نخستوزیر بریتانیا حتی در رویارویی مستقیم با رسانهها هم شبیه ترامپ است! بوریس جانسون در حالی جرمی کوربین را بهخاطر گفتوگو با پرستیوی مورد انتقاد قرار داد که نمیدانست پدرش ساعاتی قبل با این شبکه گفتوگو کرده است! استنلی جانسون در مصاحبه با پرستیوی گفت: پسرم ایران را دوست دارد و به آسانی مشکل نفتکشها را حل خواهد کرد. پدر بوریس جانسون در این مصاحبه به پرستیوی میگوید دوست دارد پسر بزرگش پل جدیدی میان ایران و انگلیس ایجاد کند. استنلی تاکید میکند پسرش اهل تاریخ بوده و داریوش و خشایارشا را بخوبی میشناسد و دیدگاهش نسبت به ایران خوب بوده و ایران را دوست دارد.
شباهت عملی جانسون و ترامپ
نخستوزیر جدید انگلستان نهتنها در نظر، بلکه در عمل هم در پازل سیاستهای دونالد ترامپ قرار دارد. بوریس جانسون که پیش از این وعده داده بود اگر نخستوزیر شود جز اقدام نظامی، برای مهار ایران هر کاری میکند، 5 جولای (15 تیرماه) در مصاحبه با رویترز در واکنش به گامهای ایران در کاستن از تعهدات برجامیاش که توسط حسن روحانی بیان شد، گفت: «من مجددا دولت ایران را وادار میکنم که بسیار باهوش درباره دور زدن برجام و نقض تعهدات خود درباره توافق هستهای عمل کند». وی در این زمینه افزود: «من فکر میکنم اکنون این رویکرد یعنی رها کردن محدودیتها و رفتن به غنیسازی مواد هستهای خطای بزرگ و جدی ایران است».
جانسون در این گفتوگو هنگامی که از او پرسیده شد آیا او به موضع آمریکا نسبت به ایران نزدیکتر میشود، گفت: «فکر میکنم قطعا برجام به طور فزایندهای ضعیف عمل میکند و ما باید به راههای محدود کردن رفتار ناراضیکننده ایران در منطقه فکر کنیم». این گفته جانسون دقیقا همان نکتهای است که ترامپ به خاطرش از برجام خارج شد تا با کارزار فشار حداکثری، مسائل منطقهای و موشکی ایران هم ضمیمه برجام شود و حالا در لندن ساکن خانه شماره 10 خیابان داونینگ هم موافق این سیاست است.
بوریس جانسون همانطور برجام را به طور فزایندهای ضعیف میداند که دونالد ترامپ سال گذشته در مقابل دوربینهای تلویزیونی گفت. رئیسجمهور آمریکا 18 اردیبهشتماه 97 اظهار کرد: «درحالی که ما از توافق هستهای با ایران خارج میشویم، با همپیمانانمان کار خواهیم کرد تا راهحلی واقعی، جامع و درازمدت برای تهدید اتمی ایران پیدا کنیم. این دربرگیرنده تلاشهایی برای مسدود کردن فعالیتهای مخرب ایران در سراسر خاورمیانه خواهد بود. واقعیت این است که آنها (دولت ایران) عقد قرارداد جدید را که به همه ایران سود برساند، خواهند خواست. وقتی که بخواهند، من برای مذاکره آماده و مایل هستم».
حالا تنها 2 روز پس از روی کار آمدن بوریس جانسون، یک سیگنال دیگر از لندن به تهران ارسال شد. لندن با هدف نزدیکی هرچه بیشتر به کاخ سفید، بهانه جدیدی برای پرداخت نکردن غرامت به ایران پس از 40 سال پیدا کرده است. بر این اساس دادگاه عالی بریتانیا با صدور حکمی به نفع یک شرکت تسلیحاتی انگلیسی، اعلام کرد این شرکت نباید همه سود ناشی از مبلغی را که بابت فروش تانک به ایران دریافت کرده، به تهران پرداخت کند.
قرارداد ایران و انگلیس برای خرید تانکهای چیفتن مربوط به دوران قبل از انقلاب اسلامی است. توافق بر سر خرید 1500 تانک چیفتن سال ۱۹۷۱ به دست آمد و ایران نیز در سال ۱۹۷۶، مبلغی بالغ بر یک میلیارد دلار برای این تانکها پرداخت کرد. در فاصله 3 سال بعد از امضای قرارداد، انگلیس حدود ۱۵۰ تانک به ایران تحویل داد اما با پیروزی انقلاب اسلامی لندن مسأله مالی را بهانه و با وجود پرداخت چندصد میلیون پوند از سوی ایران، از فروش این تانکها خودداری کرد و نمونههای آماده شده بر اساس طراحی مورد علاقه و متناسب با ایران را به دیگر کشورها فروخت. در نهایت ایران بابت این قرارداد از شرکت بریتانیایی «خدمات بینالمللی نظامی» که بخشی از سهام آن متعلق به وزارت دفاع انگلستان است در دیوان بینالمللی تجارت در پاریس شکایت کرد. در جریان سازوکار میانجیگری در دیوان بینالمللی تجارت جهانی، 2 بار در سالهای ۱۹۹۰ و ۱۹۹۶ میلادی، احکامی به نفع ایران صادر شد. این دیوان از شرکت بریتانیایی خواست پول باقیمانده ایران را بپردازد. علاوه بر این در سال ۲۰۰۱ این دیوان اعلام کرد شرکت بریتانیایی باید به ایران بابت ضرر و زیان ناشی از این قرارداد، سود پول باقیمانده را نیز به همراه تمام هزینههای تیم وکالت ایران و بخش عمده هزینههای دیوان تجارت بینالمللی بپردازد. شرکت تولید تجهیزات نظامی در بریتانیا سال ۲۰۰۶ میلادی ملزم به بازپرداخت ۴۰۰ میلیون پوند به ایران شده بود اما شرکت «خدمات بینالمللی نظامی» همواره با این استدلال که در عدم پرداخت پول نقشی نداشته، به احکام درباره پرداخت ضرر و زیان و سودهای این پول اعتراض کرده است. این شرکت میگوید علت تاخیر در پرداختها، تحریمهای ایران بوده و بهطور مشخص وزارت دفاع ایران که طرف قرارداد است از سال ۲۰۰۸ میلادی در فهرست تحریمهای اتحادیه اروپایی قرار گرفته است.
ایران با انگلیس شلخته چه کند؟
زمانی که نیروی دریایی انگلستان نفتکش «گریس 1» را در آبهای منطقه جبلالطارق توقیف کرد، تنها یک موضوع میتوانست این حماقت عجیب انگلیسیها در تقابل با ایران، آن هم در این مقطع زمانی را توجیه کند! آن توجیه هم این بود که انگلستان بشدت درگیر باتلاق بریگزیت شده و با استعفای ترزا می و استیصال حزب محافظهکار در انتخاب جایگزین او، انسجام و استحکام تصمیمگیری در انگلستان از بین رفته است. توقیف 2 میلیون و یکصد هزار بشکه نفت ایران آنقدر دور از انتظار و دور از واقعیات حاکم بر مناسبات غرب با ایران بود که حتی شائبه دست داشتن آمریکاییها در این ماجرا مطرح شد. دولت دونالد ترامپ پس از ضعف نشان دادن در پاسخ به ایران بر سر ماجرای ساقط کردن پهپاد 130 میلیون دلاری در آسمان ایران، در افکار عمومی آمریکا بشدت تحت فشار قرار داشت. در حالی که فضای بینالمللی هنوز متاثر از قدرتنمایی ایران و بیعملی آمریکا بود، ناگهان انگلیس نفتکش ایرانی را با یک محموله 2 میلیون و یکصد هزار بشکهای نفت توقیف کرد! ماجرا آنقدر شفاف بود که از روزنامه گاردین گرفته تا محمدجواد ظریف در ایران، ایده دست داشتن جان بولتون در این ماجرا و سپر بلا شدن انگلیس مقابل آمریکا را مطرح کردند. به هر حال ایران یک کشیده اساسی هم به رفقای انگلیسی ترامپ زد و نفتکش انگلیسی «استینا ایمپرو» را توقیف کرد تا نشان دهد به قول معروف آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت! و انگلستان دیگر سلطان دریاها نیست و گذشت آن افسانهای که میگفت املاک و مستعمرههای بریتانیا آنقدر وسیع است که خورشید هیچوقت در آنها غروب نمیکند. انگلیس در ماجرای توقیف نفتکش «استینا ایمپرو» افتضاح بود. شاید همین موضوع یکی از انگیزههایی شد که محافظهکاران بوریس جانسون جنجالی را به عنوان رهبر حزب معرفی کنند و ملکه الیزابت فرمان تشکیل دولت را به بوریس شلخته بدهد. شاید در ایران ابتدا تصور بر این باشد که با تشکیل یک دولت جدید در انگلستان، آن هم دولتی که به نظر میآید سریعا دنبال یکسره کردن بحران بریگزیت است، انگلستان از بحران بیانضباطی و شلختگی خارج شود اما این تصور آیا با بوریس جانسون عینیت مییابد؟ پنجشنبه بوریس جانسون در مجلس عوام خطاب به جرمی کوربین، رهبر حزب کارگر حرفهایی زد که اگرچه مربوط به ما ایرانیها بود و شدت خشم او و آب دهانی که به اطراف پاشیده میشد، او را شبیه شتری خشمگین کرده بود اما نه ما ایرانیها، بلکه این انگلیسیها هستند که باید نگران آینده کشورشان باشند. آیا با جانسون، انگلیس روزهای التهاب فعلی و بحران بریگزیت را پشت سر خواهد گذاشت؟ در ایران وضعیت فعلی هم میتواند آوردههای استراتژیک به همراه داشته باشد و هم میتواند در صورت بیتدبیری، هزینههایی بر کشور تحمیل کند. اول اینکه انگلستان بهعنوان یکی از کشورهای تروئیکای اروپایی برجام، حالا درگیر وضعیتی است که در تهران دولت روحانی قطعا نمیتواند روی این کشور برای احیای برجام حساب کند. اکنون به قول معروف بردارها به درون انگلستان تغییر مسیر داده و این کشور درگیر اولویتهای داخلی است، بنابراین اینکه کسی در تهران تصور کند میتواند روی انگلستان حساب کند تا مثلا اینستکس جانی بگیرد، دور از واقعیت است. از سوی دیگر، بوریس جانسون بلافاصله پس از انتخاب بهعنوان نخستوزیر انگلستان، در اظهاراتی درباره برجام به گونهای حرف زد که نشان داد موضع انگلستان در قبال برجام همان موضع ترامپ است. او گفت برای زنده ماندن برجام باید مسائل غیرهستهای مانند سیاستهای منطقهای ایران را حلوفصل کرد. این همان ایده ترامپ یعنی اعمال فشار بر ایران برای گرفتن امتیازات بیشتر است، بنابراین با این نخستوزیر، ایران نمیتواند ره به جایی ببرد. وقتی در کنار این مسائل، تصمیم دولت جانسون برای اسکورت کشتیهای انگلیسی در خلیجفارس را هم که قرار دهیم، دورنمای امیدوارکنندهای برای جریان امیدوار به اروپا در ایران ایجاد نمیشود. اما انگلستان شلخته جانسون میتواند آوردههای بزرگی هم برای ایران داشته باشد. رفتار انگلستان در توقیف نفتکش ایرانی و در ادامه واکنش ایران نشان داد اگر قرار بر تنشزایی باشد، ایران توان و اهرمهای بیشتری نسبت به انگلستان در اختیار دارد و همین موضوع میتواند جهش استراتژیک ایران به عنوان یک قدرت بزرگ در معادلات جهانی را تسریع کند. از سوی دیگر، رفتارهای ترامپی از سوی جانسون و تمایل بیش از اندازه او به آمریکا میتواند ظرفیت اروپا را به سود ایران فشل کند. فشل شدن اروپا و قرار گرفتن دولت جانسون در کنار ترامپ، باعث تسریع رویکرد اقتدارگرایی در ایران خواهد شد؛ ضمن اینکه باعث میشود بلوکبندیهای جدید در دنیا به یک ایده و تدبیر معتبر برای سایر کشورها برای در امان ماندن از گزندها تا پایان دوره ترامپیسم تبدیل شود. نبود یکپارچگی و ایجاد ائتلافهای موزاییکی باعث میشود رویای ترامپ برای ایجاد یک ائتلاف و اجماع حداکثری علیه ایران تا حد زیادی دستنیافتنی جلوه کند. آیا در این وضعیت، ترامپ میتواند برنامههای خود برای مقابله با جلوگیری از تثبیت قدرت جمهوری اسلامی و دست برتر ایران در معادلات منطقهای را محقق کند؟ پاسخ مشخص است. ایران پیروز جنگهای اخیر منطقهای و نبرد با تروریسم است. تثبیت پیروزی ایران در منطقه، اکنون دارای یک گارانتی بزرگ تجاری و اقتصادی نیز شده است. ایران و ائتلاف دوستانش در منطقه، در حال پایهریزی یک رخداد بزرگ در دوره جدید منطقه و جهان هستند. از دریای عمان و چابهار و از مرزهای افغانستان تا مدیترانه و بندر لاذقیه در سوریه، الگوی «جاده ابریشم 2» شده است. حکام وابسته در منطقه غرب آسیا، برای جلوگیری از این کریدور امن و بزرگ، چشم امید به ترامپ و جانسون دوختهاند!
لندن روی موج تنش آفرینی
در راستای راهبرد تنشآفرین لندن در منطقه که نمایانگر نزدیکی دولت این کشور به سیاست واشنگتن در اعمال کارزار فشار حداکثری دولت ترامپ در مقابله با ایران است، یک سخنگوی دولت انگلیس روز پنجشنبه در بیانیهای اعلام کرد نیروی دریایی سلطنتی انگلیس از این پس کشتیهای دارای پرچم انگلیس را هنگام عبور از تنگه هرمز همراهی خواهد کرد. این مقام انگلیسی گفت: «نیروی دریایی سلطنتی موظف شده است کشتیهای دارای پرچم بریتانیا را به صورت تکی یا گروهی در هنگام عبور از تنگه هرمز همراهی کند، مشروط بر اینکه آنها عبور خود از تنگه هرمز را به نیروی دریایی اطلاع دهند». جرمی هانت که روز گذشته از سمت خود استعفا کرد و جایش را به «دومینیک راب» داد، روز دوشنبه در مجلس عوام انگلیس اعلام کرد: «ما یک ناوشکن را به منطقه اعزام کردهایم که 29 جولای (7 مرداد) به آنجا خواهد رسید. ما از همه کشتیهایی که با پرچم انگلیس تردد میکنند خواهیم خواست هنگام عبور از تنگه هرمز به ما اطلاع دهند تا بتوانیم بهترین تمهیدات حفاظتی را که میتوانیم برای آنها فراهم کنیم». این در حالی است که پیش از این هانت با ارائه آمارهایی درباره اسکورت کشتیها توسط نیروی دریایی این کشور گفته بود: «البته نیروی دریایی سلطنتی قادر نیست تکتک کشتیها را اسکورت کند و همه تهدیدها را از بین ببرد»