به گزارش خبرگزاری بسیج، عبدالباری عطوان نویسنده و تحلیلگر مشهور عرب در مقاله خود در روزنامه رای الیوم آورده است: صرف نظر از اینکه به چه میزان اطلاعات مطرح شده در روزهای اخیر مبنی بر وجود تماس مستقیم بین خالد بن سلمان معاون وزیر دفاع سعودی و مهدی المشاط رئیس شورای عالی سیاسی یمن درست باشد، باید گفت که عربستان دیگر قادر به ادامه جنگ علیه یمن با همان توان سابق در سایه تغییرات بزرگ روی داده در موازنه قوا در زمین و آسمان در منطقه بویژه در یک سال اخیر نیست. از این رو، گفتوگو با طرفی که در میدان نبرد مقاومت کرده است، سودمندترین گزینه برای برون رفت ریاض از این تله بسیار هزینهبر است.
وی افزود: این توییت خالد بن سلمان معاون وزیر دفاع سعودی مبنی بر اینکه "عربستان به پیشنهاد المشاط مثبت مینگرد زیرا ریاض همواره در تلاش برای آن بوده و امید دارد که عملا اجرا شود"، نتیجه بازنگری سران سعودی در مواضع خودشان است. آنها در نهایت متقاعد شدهاند که باید به طور حتم با همتای خود در جنبش انصار الله از یک سو و ایران از سوی دیگر مذاکره کنند زیرا درک می کنند که نه آمریکا و نه رژیم اسرائیل قادر هستند که امنیت عربستان را تامین و جنگ کفه ترازو را در این جنگ به نفع این کشور سنگین کنند.
عبدالباری عطوان تصریح کرد: نگرانی اساسی سران سعودی به مسئله پیروزی یا شکست در جنگ علیه یمن محدود نمی شود بلکه آنها در وهله اول نگران حکومت آل سعود و تداوم آن هستند. این همان نگرانی است که خبرگزاری رویترز در گزارش های موثق خود بدان اشاره کرد و از وجود خشمی شدید در محافل خاندان سعودی درقبال سیاست های محمد بن سلمان ولیعهد و حاکم فعلی عربستان - نه فقط در ارتباط با پرونده یمن بلکه پرونده های بیشمار منطقهای و در صدر آن، مبالغه در دشمنی با ایران و محور وابسته به این کشور با تحریک آمریکا- خبر داد.
این نویسنده افزود: اعضای جنبش انصارالله یمن به سرعت این نگرانی سعودیها در قاعده و راس هرم را درک کردند و چه بسا با توصیه هم پیمانان خود در تهران و بیروت یا طرف های غربی نزدیک به ریاض تصمیم گرفتند که با اعلام پیشنهاد آتش بس یکجانبه، به محمد بن سلمان نردبانی بدهند تا از بالای درخت بحران یمن پایین بیاید. هدف انصارالله از پیشنهاد در وهله اول این بود که حملات هوایی عربستان را متوقف کرده و بر مشروعیت دولت خود بیافزایند و از سوی دیگر، بین سعودیها و سایر گروهها هم پیمانش در یمن بویژه دولت خودخوانده عبدربه منصور هادی رئیس جمهور مستعفی و فراری یمن اختلاف بیاندازند. به نظر می رسد که جنبش انصار الله در مسیر تحقق یک دفعه همه این اهداف با هماهنگی آسوده است.
عبدالباری عطوان نوشت: مذاکره مستقیم عربستان با جنبش انصارالله برای رسیدن به آتش بس به معنای سرنگونی دولت خودخوانده هادی و خارج شدن آن از معادله سیاسی یمن و چه بسا منطقهای باشد. این امر همچنین به منزله تحکیم به رسمیت شناختن مشروعیت دولت صنعا در این جنگ بعد از پایداری حدودا پنج ساله است.
وی افزود: اگر مقایسهای با اکثر تجربیات گذشته داشته باشیم، در می یابیم که مذاکره برای پایان جنگ ها، با چگونگی تثبیت جزئی یا کلی آتش بس در میدان نبرد آغاز می شود و سپس وارد مرحله دوم با گام هایی برای عادی سازی اوضاع و تقویت اعتماد بین دوطرف درگیر می شود. در سومین مرحله نیز درباره راه حل های نهایی سیاسی و اقتصادی (پرداخت غرامت) و تبادل روابط دیپلماتیک و به رسمیت شناختن دوجانبه بحث و گفت وگو می شود.
این تحلیلگر عرب تصریح کرد: معمولا وقتی دوطرف درگیر به این نتیجه می رسند که از طریق نظامی نمی توانند اوضاع را به نفع خود یکسره کنند و به فرسودگی کامل و ناتوانی در تحمل تلفات جانی و مالی می رسند، از نبرد نظامی به سمت مذاکره برای رسیدن به راه حل های مسالمت آمیز نهایی حرکت می کنند اما در جنگ یمن، وضعیت به نظر متفاوت است زیرا این طرف مهاجم یعنی ائتلاف سعودی - اماراتی است که فرسوده تر شده و تمایل بیشتری به پایان دادن به جنگ دارد و در مقابل، طرف مدافع یعنی ارتش و کمیته های مردمی یمن از قدرت و صلابت بیشتری برخوردار شده است و توان انجام اقدامات غیرمنتظره را دارد. با اینکه جنگ در آستانه پایان پنجمین سال خود است، این تحول در قدرت و توانمندی ارتش و کمیته های مردمی یمن خود را در حملات اخیر به بزرگترین تاسیسات نفتی عربستان و موفقیت نیروهای یمنی در آزادسازی اکثر مناطق جبهه نجران، اسیر کردن حدود سه هزار نفر از نظامیان و مزدوران ائتلاف سعودی، به غنیمت گرفتن صدها خودروی زرهی، کشته و زخمی کردن 500 نظامی و مزدور سعودی، تهدید به هدف قرار دادن مواضع بیشتر عربستان و امارات و گذر از مرحله دفاع به مرحله حملات شدید نشان می دهد.
عبدالباری عطوان افزود: بار دیگر تاکید می کنیم که قواعد درگیری نه فقط در جنگ یمن بلکه در کل منطقه خاورمیانه تغییر کرده است زیرا - بعد از شکست تحریم های آمریکا در به زانو درآوردن ایران و نبود پاسخی به حملات قوی جنبش انصارالله در عمق تاسیسات نفتی عربستان و فروپاشی ائتلاف سعودی در جبهه نجران - محور مقاومت در سطح سیاسی و نظامی دست برتر را در اختیار دارد.
به نوشته عطوان، در سایه سرگرم بودن مصر به بحران مربوط به سد النهضه و شکست بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم اسرائیل در کسب پیروزی قاطع در انتخابات پارلمانی اخیر و تنگتر شدن طناب به دور گردن دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا و کاهش احتمال پیروزی او در انتخابات ریاست جمهوری آینده و افزایش قدرت ایران و محور نظامی آن و بازگشایی جاده ابریشم از چین تا کناره دریای مدیترانه، لازم است که عربستان در بازنگری خود همه این تحولات را مد نظر قرار دهد و اگر از تمام سیاست های گذشته خود که این کشور را وارد وضعیت بحرانی کرده یا دستکم اکثر آنها دست بکشد.
این نویسنده در پایان نوشت: امیدواریم که ائتلاف سعودی – اماراتی به تبریک سال نو یهودی به یهودیان بسنده کند و کار آن به تبریک گفتن به اسرائیل برای سالروز "برپایی" (این رژیم جعلی) یا به عبارت دقیقتر غصب اراضی اشغالی عربی از سوی صهیونیستها نرسد. آیا این آرزوی ما گوش شنوایی پیدا خواهد کرد؟ امیدواریم که اینطور شود زیرا راهکار جایگزین یعنی گام برداشتن در این مسیر فاجعه بار خواهد بود. آینده این مسئله را روشن خواهد کرد.