جان من هديه‌اي است براي اسلام عزيز و امام امت و امت امام /مبارزه با منافقين داخلي يك نوع جبهه داخلي است

و در رابطه با رزمندگان اسلام بايد بگويم كه هميشه با توكل به خدا و ائمه معصومين و اجراي دستورات رهبر عزيز و عالي قدرمان بر دشمنان بتازيد تا آنها را از صفحه روزگار برداريد و هيچ وقت بر پيروزي‌هايتان مغرور نشويد.
کد خبر: ۹۲۲۴۲۱۰
|
۲۱ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۲:۰۳

اشاره: اهل كاشان بود و لبخند زيبا هميشه بر چهره اش نمايان. از زماني كه احمد متوسليان در غرب كشور با ضد انقلاب درگير بود هميشه حاج عباس او را همراهي مي كرد. لشكر 27 محمدرسول الله هم كه شكل گرفت باز پاي كار ماند...

جان من هديه‌اي براي اسلام عزيز و امام امت و امت امام /مبارزه با منافقين داخلي يك نوع جبهه داخلي است


عباس در اولین روز اردیبهشت ماه سال 1336 در روستای قهرود کاشان چشم به جهان گشود. دوران ابتدایی را در این روستا به پایان رسانید و وارد هنرستان گردید. بعد از اخذ دیپلم در رشته نساجی، به سربازی رفت. دوران خدمت وظیفه او با مبارزات انقلابی امت اسلامی ایران همزمان بود. با وجود خفقان شدید حاکم بر مراکز نظامی، اعلامیه های حضرت امام(ره) را مخفیانه به پادگان عباس آباد تهران منتقل و آنها را پخش کرد. پس از فرمان حضرت امام خمینی(ره)، ‌خدمت سربازی خود را رها نمود و با پیوستن به صف مبارزین در راه پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، فعالیت کرد و در جریان تشریف فرمایی حضرت امام(ره) نیز جزو نیروهای انتظامی کمیته استقبال بود.

جان من هديه‌اي براي اسلام عزيز و امام امت و امت امام /مبارزه با منافقين داخلي يك نوع جبهه داخلي است

 


ورود به سپاه


در بهار سال 1358 به هنگام تاسیس سپاه پاسداران کاشان،‌ با احساس تکلیف، به عضویت سپاه آمد و در قسمت اطلاعات مشغول به خدمت شد.
در تابستان سال 1359 داوطلبانه برای مبارزه با ضد انقلاب عازم کردستان گردید و در سپاه پیرانشهر با واحد اطلاعات – عملیات همکاری کرد. پس از مدت کوتاهی،‌ به واسطه بروز رشادت و دقت عمل، به عنوان مسئول اطلاعات عملیات این سپاه معرفی گردید. از جمله فعالیت های این شهید در منطقه خونرنگ کردستان، انجام شناسایی عملیات و آزاد سازی منطقه دزلی و ... بود که توسط نیروهای تحت امر و با هدایت او صورت گرفت.
شهید کریمی، بعد ها همراه سردار جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان و شهید رضا چراغی به جبهه های جنوب عزیمت کرد و به عنوان مسئول اطلاعات عملیات تیپ محمد رسول الله به فعالیت خود ادامه داد. این سردار دلاور اسلام در عملیات فتح المبین از ناحیه پا به شدت مجروح شد و حدود 2ماه بستری بود و در این میان، به توصیه پدرش، مقدمات ازدواج خود را فراهم نمود.

جان من هديه‌اي است براي اسلام عزيز و امام امت و امت امام /مبارزه با منافقين داخلي يك نوع جبهه داخلي است

 


ازدواج


بنا به اظهار همسر شهید، مراسم عقد آنان در 21 مهر سال 1361انجام شد. فردای آن روز(یعنی در 22 مهر ماه) با هم به گلزار شهدای دارالسلام کاشان رفتند و با شهدا تجدید عهد و پیمان کردند. نزدیکی های عملیات مسلم ابن عقیل(ع) بود که عباس با همان وضعیت مجروح (عصا به دست) به صف رزمندگان لشگر پیوست و حضور او با این حال، در تقویت روحیه رزمندگان اثر به سزایی داشت.
در عملیات والفجر مقدماتی، به عنوان مسئول اطلاعات سپاه 11 قدر ( که تازه تشکیل شده بود) معرفی گردید و مدتی بعد به مسئولیت فرمانده ی تیپ سوم سلمان از لشکر 27 حضرت رسول (ص) منصوب گردید و در کنار بسیجیان دریا دل، با نیروی بی امان علیه دشمن بعثی صهیونیستی به جنگ پرداخت و تا عملیات خیبر در این مسئولیت انجام وظیفه کرد.
با شهادت شهید بزرگوار حاج محمد ابراهیم همت، در عملیات خیبر، فرماندهی لشگر 27 محمد رسول الله را به عهده گرفت.

 

 


ویژگی ها وصفات شهید


انس ویژه ای با قرآن داشت. روزانه حتما آیاتی از کلام الله مجید را تلاوت می کرد. به تعقیبات نماز اهمیت می داد. همواره با وضوبود. در مجالس دعا عموما حالاتش دگرگون می شد. به ائمه طاهرین عشق می ورزید و از محبین و دلسوختگان اهل بیت عصمت و طهارت بود.
رفتار، گفتار و برخوردهای شهید در خانواده، اجتماع وسپاه حاکی از آن بود که او سعی می کرد برنامه های تربیتی اسلام را در هر جا که حضور دارد به مورد اجرا بگذارد. به شدت از غیبت دوری می کرد و اگر کوچکترین سخن از کسی می شد، اظهار ناراحتی می کرد و نمی گذاشت صحبت او ادامه یابد.
در مقابل مومنین متواضع و فروتن بود. به کودکان احترام می گذاشت. هر وقت به آنها اشاره می کرد، می گفت: اینها مردان آینده هستند. دلیر مردان جبهه اند و ...
ویژگی های بارز اخلاقی از او شخصیتی ساخته بود که ناخودآگاه دیگران را مجذوب خود می ساخت.
همسر شهید در این باره می گوید:
از رفتار، ‌نشست و برخاست و نیز صحبت ها و برخوردهای شهید احساس عجیبی به انسان دست می داد.هنگامی که من با او روبرو می شدم، بی اختیار خود را ملزم به رعایت ادب و احترام در مقابل او می دیدم.
حاج عباس در اثر استمرار بخشیدن به برنامه های تربیتی اسلام، برای نیل به مقام و مرتبه انقطاع الی الله تلاش می کرد و هیچ نوع علاقه و میلی که معارض با حب الهی و رضا و خشنودی او باشد، ‌در وجودش باقی نمانده بود.

 


اخلاق فرماندهی


با توجه به ضرورت انقلاب اسلامی،‌ در داشتن معیار خاص در چارچوب اسلام، یک نوع اعمال فرماندهی در جریان جنگ عراق علیه ایران اسلامی، بر اساس تعالیم مکتب و رهنمودهای امام عظیم الشان تجلی پیدا کرد، که با فرماندهی مرسوم در سازمان های نظامی مغایرت داشت،‌ فرماندهی براساس پیوندها و اعتقادات قلبی به جای امر و نهی بی روح و انجام دستورات و فرامین از روی تعبد و عشق واعتقاد، به جای اطلاعات چشم و گوش بسته و عاری از روح و عشق.
در این نوع فرماندهی اگر فرمانده خود را موظف بدانید که در مورد مسائل مختلف با همکاران مشورت کند، آرا و نظرات آنها را بشنود و بعد تصمیم بگیرد. در نتیجه همه با جان و دل می پذیرند و به وظیفه و تکلیفشان عمل می نمایند و همه تسلیم دستورات و اوامر الهی می شوند. در این دیدگاه، ‌اطاعت از فرمانده، اطاعت از خداست و تخلف از او خلاف شرع است.
شیوه های فرماندهی در سپاه که در سیره فرماندهان شهید تبلور یافته، الگوی روشن این گونه فرماندهی است. شهید کریمی نیز با الهام از این شیوه الهی،‌ مانند سایر سرداران غیور جبهه اسلام، با صلابت و استواری، ‌رزمندگان را در جهت عقب زدن و تعقیب قوای مضمحل دشمن هدایت می کرد و لحظه ای از این امر مهم غفلت نداشت.
در برابر مشکلات، خونسردی خود را حفظ می کرد و در انجام هر کاری توکلش به خدا بود. با آرامش خاطر و امیدواری کامل به نتیجه اقداماتش، وارد عمل می شد. صبر و استقامت با او عجین بود و وجودش در بین سربازان امام زمان، مایه دلگرمی و جرات بود.


نحوه شهادت


سرانجام این شهید در روز پنج شنبه 24 اسفند سال 1363 در حالی که آخرین دستور ابلاغی از جانب قرارگاه را در عملیات بدر( منطقه شرق دجله و شمال القرنه) اجرا می کرد( و لبخندی متین به لب داشت) بر اثر اصابت ترکش خمپاره به ناحیه سرش مجروح شد و جان را به معشوق تسلیم نمود.
سردارشهید عباس کریمی، در هنگام شهادت 27سال سن داشت و از او تنها یک فرزند پسر به نام داود به یادگار مانده است.
به هنگام انعکاس خبر شهادت عباس، خانواده معظم شهدای لشگر 27 محمد رسول الله، دگر بار احساس شهادت فرزندانشان را به خاطر آورده و در رثای آن سردار شهید اسلام اشک تاثر جاری کردند.


بخشی از دستنوشته های شهید


خدایا! به صدق علی ما را در زمره صادقین قرار بده.
به پاکی علی دامن ما را از لوث گناهان پاک گردان.
خدایا! ملل اسلامی را در هر نقطه ی جهان پیروز گردان.
نقشه ها و توطئه های استعمارگران و بیگانگان را به خودشان بازگردان.
برادران مسلمان لبنان را پیروز گردان.
گام های ما را در طریق ایمان استوار گردان.
ما را به معارف اسلام آشنا فرما.
صفوف مسلمانان را فشرده تر بگردان
و من یتوکل علی الله فهو حسبه
خودمان را بررسی کنیم، ببینیم کجا بودیم، چه بودیم، از کجا آمده ایم و به کجا می رویم. ما که نیروی این انقلاب هستیم، باید برای آن خون بدهیم.
خصوصیات یک فرمانده به این شرح است: سلامتی جسم و فزونی علم، مشورت با نیروها، سعه صدر و نداشتن حس انتقام، برخورد با افراد و فرماندهی از راه ارشاد و موعظه. در کنار همه تاکتیکها، از همه مهمتر، فاصله نگرفتن از خداست. فرماندهی که ابتکار عمل، نداشته باشد، تسلیم است. ابتکار عمل سلاح برنده ی مومن است.
اخلاق فرمانده: 1- ساختن ارتش معنوی 2- هدف فی سبیل الله 3- شوق شهادت 4- ایثار 5- هوشیاری و مراقبت 6- عدم تکبر، خودخواهی و خودمحوری 7- دعا و نیایش 8- اعتماد به نفس 9- نظم و انضباط و اخلاق نمونه 10- صبر وتوکل بر خدا در همه حال.

 

وصیتنامه شهید

 

بسم‌الله القاصم الجبارين

چرا در راه خدا جهاد نمي‌كنيد در صورتي كه جمعي ناتوان از مرد و زن و كودك شما در چنگال ظلم كافرانند.

«و ما لكم لا تقاتلون في سبيل‌الله و المستضعفين من الرجال و النساء والولدان و قاتلو هم حتي لاتكون فتنه و يكون الدين لله».

بكشيد كافران را تا بر كنده شود ريشه فساد، و دين منحصر به دين خدا شود.

هيچ قطره‌اي در مقياس حقيقت در نزد خدا از قطره خوني كه در راه خدا ريخته شود، بهتر نيست و من مي‌خواهم كه با اين قطره خون به عشقم برسم كه خداست.

شهيد كسي است كه حقيقت و هدف الهي را درك كرد و براي حقيقت پايداري كرد و جان داد.
شهادت در اسلام نه مرگي است كه دشمن به مجاهد تحميل مي‌كند بلكه انتخابي است كه وي با تمام آگاهي و شعور و شناختش به آن دست مي‌يازد.

«و لا تقولوا لمن يقتل في سبيل‌الله اموات احياء ولكن لا تشعرون» و آن كسي كه در راه خدا كشته شده مرده نپنداريد بلكه او زنده ابدي است وليكن همه شما اين حقيقت را در نخواهيد يافت. (بقره 154) شهادت براي من يك فيض بزرگي است من لياقت يك شهيد را ندارم و اميدوارم كه آنها كه قبل و بعد از من به درجه شهادت نائل آمده‌اند من را در آن دنيا شفاعت نمايند. ان شاء الله و از قول من به تمام اقوام و خويشاوندان خصوصا پدر و مادر و خواهرم و همسرم و برادرانم بگوييد بعد از من براي من گريه و زاري نكنند و در عوض به همه دوستان و آشنايان با چهره‌اي خندان تبريك بگويند و به آنها بگويند جان او هديه‌اي براي اسلام عزيز و امام امت و امت امام بود و در رابطه با شهادت من و بقيه برادرانم كه اگر لياقت شركت در جبهه‌هاي حق عليه باطل را داشتند خانواده من صبر را پيشه كنيد و صبر نه اين كه در مقابل باطل و ناحق تسليم شدن بلكه استواري و ايستادگي در برابر ناملايمات تسليم شدن بلكه استواري و ايستادگي در برابر ناملايمات در برابر سختي‌ها، در مقابل گرفتاري‌ها و مبارزه سرسخت با مشكلات زندگي مبارزه با هواي نقس، اجراي كليه دستورات امام است مبارزه با منافقين داخلي كه خود نيز يك نوع جبهه داخلي است. لذا طبق فرمايشات قرآن كريم: «واقتلو هم حيث ثقفتموهم و اخرجوهم من حيث اخرجوكم و الفتنة اشد من القتل»

هر جا مشركان را دريافتند به قتل رسانيد و از شهرهايشان برانيد جنان كه آنان شما را از وطن آواره كردند و فتنه‌گري كه آنان كنند سخت‌تر از جنگ و فسادش بيشتر است.

و در رابطه با رزمندگان اسلام بايد بگويم كه هميشه با توكل به خدا و ائمه معصومين و اجراي دستورات رهبر عزيز و عالي قدرمان بر دشمنان بتازيد تا آنها را از صفحه روزگار برداريد و هيچ وقت بر پيروزي‌هايتان مغرور نشويد چون در مرحله اول اين شما نيستيد كه مي‌جنگيد و اين شما نيستيد كه شليك مي‌كنيد بلكه طبق آيه قرآن مجيد «و ما رميت اذ رميت ولكن‌ الله رمي»

و شما بايد مجاهد في‌سبيل‌الله باشيد آن كسي كه جهاد كند «كلمة الله هي العلياء»

تا اين كه اراده خدا بالا بيايد و حاكم بر اراده‌ها شود اين همان راه خداست.

سلام و دعاي هميشگي‌تان را فراموش نكنيد.

خدايا، خدايا، تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار از عمر ما بگاه و بر عمر او بيفزاي.

خدايا خدايا رزمندگان ما را نصرت و ياري فرما

عباس كريمي
27/1/61

 

ارسال نظرات