خبرهای داغ:

مسابقه مجازی میثاق نامه مکتب حاج قاسم در استان سمنان

مسابقه مجازی میثاق نامه مکتب حاج قاسم با مشارکت کمیته خادم الشهدا سازمان اردویی، راهیان نور و گردشگری سپاه استان و بسیج دانشجویی استان از وصیت نامه سردار دلها برگزار می شود.
کد خبر: ۹۲۲۴۷۲۱
|
۲۳ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۵:۱۸
مسابقه مجازی میثاق نامه مکتب حاج قاسم در استان سمنانبه گزارش خبرگزاری بسیج از استان سمنان، مسابقه مجازی میثاق نامه حاج قاسم با مشارکت کمیته خادم الشهدای سازمان اردویی و راهیان نور و گردشگری سپاه استان سمنان و ناحیه بسیج دانشجویی استان سمنان و حرم مطهر یحیی بن موسی الکاظم (ع) برگزار میگردد.
منبع مسابقه: وصیت نامه الهی سیاسی شهید سپهبدقاسم سلیمانی
به ده نفراز برگزیدگان هر کدام مبلغ یک میلیون ریال در سالروز مبعث حضرت رسول (ص) اهدا می‌گردد.
نحوه ارسال پاسخ: گزینه‌های درست را به صورت یک شماره ۲۰ رقمی بدون درج شماره سوال از راست به چپ در پیام رسان‌های ایتا، بله، سروش به شماره ۰۹۳۹۴۵۲۵۵۲۰ یا به صورت پیامکی به سامانه ۱۰۰۰۰۱۱۴۲۳۱۱ به همراه نام و نام خانوادگی، کدملی، شهر و شماره تماسارسال نمائید.
مهلت ارسال پاسخ تا ۲۹/۱۲/۱۳۹۸

سوالات:

۱. اولین بند از وصیت نامه شهید به چه موضوعی اشاره می‌کند؟

۱: ولایت ۲: امام خمینی (ره) ۳: انقلاب اسلامی ۴: اصول دین

۲. سردار سلیمانی چه صفتی از امام خامنه‌ای را اعظم بر " صالح بودنش" می‌داند؟

۱: شجاعت ۲: مظلومیت ۳: سیاست مداری ۴: قدرت

۳. سردار شهید کدام نعمت را بالاترین و ارزشمند‌ترین نعمت‌ها می‌داند؟

۱: قرارگرفتن در مسیر فاطمه اطهر ۲: قرار گرفتن در مذهب تشیع ۳: اشک بر فرزندان علی (ع) و فاطمه اطهر ۴: همه موارد

۴. شهید پدر و مادر خود را با چه صفتی معرفی می‌کند؟

۱: متدین ۲: فقیر ۳: عاشق اهل بیت ۴: هر سه مورد

۵. شهید سلیمانی ذخیره چشمان خود را چه چیزی می‌داند؟

۱: اشک بر اهل بیت و دفاع از مظلوم ۲: اشک بر ترس از خدا ۳: اشک ندامت ۴: اشک بر تحمل سختی‌ها

۶. سردار ثروت دستان خود را چه چیزی می‌داند؟

۱: روان بودن به سمت خدا ۲ ب: برای خدا بر زمین و زانو گذاشتن ۳: سلاح به دست گرفتن برای دفاع از دین خدا ۴: هر سه مورد

۷. سردار سلیمانی امید نلغزیدن پاهایش را در پل صراط چه می‌داند؟

۱: چرخیدن دوره خانه خدا ۲: قدم زدن در حرم اولیاء خدا ۳: قرارگرفتن در سنگر‌های طولانی ۴: همه موارد

۸. شهید جمهوری اسلامی را به چه عنوانی معرفی می‌کند؟

۱: مرکز اسلام و تشیع ۲: محور مقاومت ۳:حرم ۴: گزینه الف. و ج.
۹. سردار شهید برای نجات اسلام چه موضوعی را به برادران و خواهران شیعه و سنی خود توصیه می‌کند؟

۱: رهانکردن خیمه رسول الله و اهل بیت ۲: رها نکردن خیمه ولایت ۳: وحدت در مشترکات ۴: وحدت ذیل قرآن

۱۰. مهمترین هنر امام خمینی (ره) از نگاه شهید سلیمانی چه بود؟

۱: اسلام را پشتوانه ایران آورد ۲: ایران را درخدمت اسلام قرار داد ۳: جلوگیری از اختلاف در اصول ۴:الف و ب.
۱۱. سردار سلیمانی محور عزت و کرامت ما را چه می‌دانند؟

۱: وحدت ۲: شهدا ۳: پشتیبانی از ولایت ۴: الف. و ج.
۱۲. شهید سلیمانی عموم مردم ایران را نسبت به شهدا به چه چیز سفارش می‌کند؟

۱: فرزندان خود را با نام و تصاویر شهدا آشنا کنید ۲: نگاه ادب و احترام به فرزندان شهدا ۳:احترام به همسران و پدران و مادران شهدا ۴: هرسه مورد

۱۳. کدام مورد توصیه شهید سلیمانی به نیرو‌های مسلح از کلام امیرالمومنین (ع) نیست؟

۱: شجاعت درجهاد ۲: منشا عزت ملت ۳: پناهگاه مستضعفین ۴: زینت کشور

۱۴. توصیه شهید در مسائل سیاسی اسلام چیست؟

۱: توجه به مقدسات ۲: رنگ خدا را بر هر رنگی ترجیح دادن ۳: گزینه الف. و ب. ۴: هیچکدام

۱۵. شهید سلیمانی چه چیزی را موجب آرامش خود و بزرگترین پشتوانه معنوی خود می‌دانست؟

۱: صدای فرزندان و پدر و مادر شهدا ۲: مناجات و دعا ۳: معنویت زیستن با شهدا ۴: همه موارد

۱۶. شهید سلیمانی خطاب به سیاسیون عمل و کلامی که منجر به تضعیف دین شود را موجب چه چیزی می‌داند؟

۱: مغضوب پیامبر و شهدا شدن ۲: موجب سقوط و گمراهی شدن ۳: دوری و ناخشنودی ملت ۴: الف. و ج.
۱۷. شهید سلیمانی خطاب به سیاسون چه نکاتی را گوشزد کردند؟

۱: اعتقاد عملی به ولایت فقیه و جمهوری اسلامی ۲:به کارگیری افراد پاکدست و خدمتگذار به ملت ۳: مقابله با فساد و دوری از تجملات و احترام و خدمتگذاری به مردم ۴: همه موارد

۱۸. جایگاه ولایت در نیرو‌های مسلح از نگاه شهید سلیمانی چیست؟

۱: محور و راس نیرو‌های مسلح ۲: اساس بقای نیرو‌های مسلح ۳: فرمانده نیرو‌های مسلح ۴: هر سه مورد

۱۹. سردار سلیمانی خطاب به علما و مراجع به عنوان سرباز ۴۰ ساله از برج دیده بانی انقلاب چه توصیه‌ای داشتند؟

۱: حمایت بدون ملاحظه از انقلاب، جمهوری اسلامی و ولایت فقیه ۲: جهت دهی جامعه به سوی امام خامنه‌ای با بیانات و دیدار و حمایت از ایشان ۳: همراهی و کمک امام خامنه‌ای ۴: همه موارد

۲۰. شهید در وصیت نامه خود چند بار کلمه ولایت و، ولی فقیه را به کار برده اند؟

۱:۱۱ بار ۲:۱۸ بار ۳:۲۴ بار ۴:۲۷ بار
توجه
سوالات را میتوانید در فضای مجازی برای دیگران ارسال نمائید.
شرکت در مسابقه برای عموم مردم از تمام ایران امکان پذیر می‌باشد.
با توجه به هدف مسابقه که آشنایی عمومی نسبت به تفکرات و درخواست شهید سلیمانی از همه ما مردم ایران می‌باشد خواهشمند است هر نفر شخصا وصیت نامه سردار را مطالعه نماید و از قرار دادن پاسخ‌های خود در اختیار دیگران خودداری فرمائید.

متن وصیت نامه شهید عزیز سردار سلیمانی
بسم الله الرحمن الرحیم
شهادت میدهم به اصول دین
اشهد أن لا اله االا الله و اشهد أن محمدً رسول الله و اشهد أن امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب و اولاده المعصومین اثنی عشر ائمتنا و معصومیننا حجج الله.
شهادت می‌دهم که قیامت حق است. قرآن حق است. بهشت و جهنم حق است. سؤال و جواب حق است. معاد، عدل، امامت، نبوت حق است.
خدایا! تو را سپاس می‌گویم بخاطر نعمت هایت
خداوندا! تو را سپاس که مرا صلب به صلب، قرن به قرن، از صلبی به صلبی منتقل کردی و در زمانی اجازه ظهور و وجود دادی که امکان درک یکی از برجسته‌ترین اولیائت را که قرین و قریب معصومین است، عبد صالحت خمینی کبیر را درک کنم و سرباز رکاب او شوم. اگر توفیق صحابه رسول اعظمت محمد مصطفی را نداشتم و اگر بی بهره بودم از دوره مظلومیت علی بن ابیطالب و فرزندان معصوم و مظلومش، مرا در همان راهی قرار دادی که آن‌ها در همان مسیر، جان خود را که جان جهان و خلقت بود، تقدیم کردند.
خداوندا! تو را شکرگزارم که پس از عبد صالحت خمینی عزیز، مرا در مسیر عبد صالح دیگری که مظلومیتش اعظم است بر صالحیتش، مردی که حکیم امروز اسلام و تشیع و ایران و جهان سیاسی اسلام است، خامنه‌ای عزیز که جانم فدایِ جان او باد قرار دادی.
پروردگارا! تو را سپاس که مرا با بهترین بندگانت در هم آمیختی و درک بوسه بر گونه‌های بهشتی آنان و استشمام بوی عطر الهی آنان را یعنی مجاهدین و شهدای این راه به من ارزانی داشتی.
خداوندا!‌ای قادر عزیز و‌ای رحمان رازق، پیشانی شکر شرم بر آستانت می‌سایم که مرا در مسیر فاطمه اطهر و فرزندانش در مذهب تشیع عطر حقیقی اسلام قرار دادی و مرا از اشک بر فرزندان علی بن ابی طالب و فاطمه اطهر بهره‌مند نمودی؛ چه نعمت عظمایی که بالاترین و ارزشمندترین نعمت هایت است؛ نعمتی که در آن نور است، معنویت، بیقراری که در درون خود بالاترین قرار‌ها را دارد، غمی که آرامش و معنویت دارد.
خداوندا! تو را سپاس که مرا از پدر و مادر فقیر، اما متدین و عاشق اهل بیت و پیوسته در مسیر پاکی بهره‌مند نمودی. از تو عاجزانه می‌خواهم آن‌ها را در بهشتت و با اولیائت قرین کنی و مرا در عالم آخرت از درک محضرشان بهره‌مند فرما.
خدایا! به عفو تو امید دارم‌ای خدای عزیز و‌ای خالق حکیم بی همتا! دستم خالی است و کوله پشتی سفرم خالی، من بدون برگ و توشه‌ای به امید ضیافتِ عفو و کرم تو میآیم. من توشه‌ای برنگرفته ام؛ چون فقیر را در نزد کریم چه حاجتی است به توشه و برگ؟!
سارُق، چارُقم پر است از امید به تو و فضل و کرَم تو؛ همراه خود دو چشم بسته آورده ام که ثروت آن در کنار همه ناپاکی ها، یک ذخیره ارزشمند دارد و آن گوهر اشک بر حسین فاطمه است؛ گوهر اشک بر اهل بیت است؛ گوهر اشک دفاع از مظلوم، یتیم، دفاع از محصورِ مظلوم در چنگ ظالم.
خداوندا! در دستان من چیزی نیست؛ نه برای عرضه چیزی دارند و نه قدرت دفاع دارند، اما در دستانم چیزی را ذخیره کرده ام که به این ذخیره امید دارم و آن روان بودن پیوسته به سمت تو است.
وقتی آن‌ها را به سمتت بلند کردم، وقتی آن‌ها را برایت بر زمین و زانو گذاردم، وقتی سلاح را برای دفاع از دینت به دست گرفتم؛ این‌ها ثروتِ دست من است که امید دارم قبول کرده باشی. خداوندا! پاهایم سست است. رمق ندارد. جرأت عبور از پلی که از جهنم عبور می‌کند، ندارد. من در پل عادی هم پاهایم می‌لرزد، وای بر من و صراط تو که از مو نازکتر است و از شمشیر برندهتر؛ اما یک امیدی به من نوید میدهد که ممکن است نلرزم، ممکن است نجات پیدا کنم. من با این پا‌ها در حَرَمت پا گذارده ام و دورِ خانه ات چرخیده ام و در حرم اولیائت در بین الحرمین حسین و عباست آن‌ها را برهنه دواندم و این پا‌ها را در سنگر‌های طولانی، خمیده جمع کردم و در دفاع از دینت دویدم، جهیدم، خزیدم، گریستم، خندیدم و خنداندم و گریستم و گریاندم؛ افتادم و بلند شدم. امید دارم آن جهیدن‌ها و خزیدن‌ها و به حُرمت آن حریم ها، آن‌ها را ببخشی.
خداوندا! سر من، عقل من، لب من، شامه من، گوش من، قلب من، همه اعضا و جوارحم در همین امید به سر می‌برند؛ یا ارحم الراحمین! مرا بپذیر؛ پاکیزه بپذیر؛ آنچنان بپذیر که شایسته دیدارت شوم.
جز دیدار تو را نمیخواهم، بهشت من جوار توست، یا الله!
خدایا! از کاروان دوستانم جامانده ام
خداوند،‌ای عزیز! من سال‌ها است از کاروانی به جا مانده ام و پیوسته کسانی را به سوی آن روانه می‌کنم، اما خود جا مانده ام، اما تو خود می‌دانی هرگز نتوانستم آن‌ها را از یاد ببرم. پیوسته یاد آنها، نام آنها، نه در ذهنم بلکه در قلبم و در چشمم، با اشک و آه یاد شدند.
عزیز من! جسم من در حال علیل شدن است. چگونه ممکن است کسی که چهل سال بر درت ایستاده است را نپذیری؟ خالق من، محبوب من، عشق من که پیوسته از تو خواستم سراسر وجودم را مملو از عشق به خودت کنی؛ مرا در فراق خود بسوزان و بمیران.
عزیزم! من از بی قراری و رسواییِ جاماندگی، سر به بیابان‌ها گذارده ام؛ من به امیدی از این شهر به آن شهر و از این صحرا به آن صحرا در زمستان و تابستان میروم. کریم، حبیب، به کَرَمت دل بستهام، تو خود میدانی دوستت دارم. خوب میدانی جز تو را نمی‌خواهم. مرا به خودت متصل کن.
خدایا وحشت همه‌ی وجودم را فرا گرفته است. من قادر به مهار نفس خود نیستم، رسوایم نکن. مرا به حُرمت کسانی که حرمتشان را بر خودت واجب کرده ای، قبل از شکستن حریمی که حرم آن‌ها را خدشه دار می‌کند، مرا به قافله‌ای که به سویت آمدند، متصل کن.
معبود من، عشق من و معشوق من، دوستت دارم. بار‌ها تو را دیدم و حس کردم، نمی‌توانم از تو جدا بمانم. بس است، بس. مرا بپذیر، اما آنچنان که شایسته تو باشم.
خطاب به برادران و خواهران مجاهدم...
خواهران و برادران مجاهدم در این عالم،‌ای کسانی که سر‌های خود را برای خداوند عاریه دادهاید و جان‌ها را بر کف دست گرفته و در بازار عشق بازی به سوق فروش آمده اید، عنایت کنید: جمهوری اسلامی، مرکز اسلام و تشیع است.
امروز قرارگاه حسین بن علی، ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرم‌ها می‌مانند. اگر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمیماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمدی (صلی الله علیه و آله)
برادران و خواهرانم! جهان اسلام پیوسته نیازمند رهبری است؛ رهبری متصل و منصوب شرعی و فقهی به معصوم. خوب می‌دانید منازهترین عالِم دین که جهان را تکان داد و اسلام را احیا کرد، یعنی خمینی بزرگ و پاک ما، ولایت فقیه را تنها نسخه نجاتبخش این امت قرار داد؛ لذا چه شما که به عنوان شیعه به آن اعتقاد دینی دارید و چه شما که به عنوان سنی اعتقاد عقلی دارید، بدانید باید به دور از هرگونه اختلاف، برای نجات اسلام خیمه ولایت را رها نکنید. خیمه، خیمه‌ی رسولالله است. اساس دشمنی جهان با جمهوری اسلامی، آتش زدن و ویران کردن این خیمه است. دور آن بچرخید. والله والله والله این خیمه اگر آسیب دید، بیت الله الحرام و مدینه حرم رسول الله و نجف، کربلا، کاظمین، سامرا و مشهد باقی نمی‌ماند؛ قرآن آسیب می‌بیند.
خطاب به برادران و خواهران ایرانی...
برادران و خواهران عزیز ایرانی من، مردم پر افتخار و سربلند که جان من و امثال من، هزاران بار فدای شما باد، کما اینکه شما صد‌ها هزار جان را فدای اسلام و ایران کردید؛ از اصول مراقبت کنید. اصول یعنی، ولی فقیه، خصوصاً این حکیم، مظلوم، وارسته در دین، فقه، عرفان، معرفت؛ خامنه‌ای عزیز را عزیزِ جان خود بدانید. حرمت او را حرمتِ مقدسات بدانید.
برادران و خواهران، پدران و مادران، عزیزان من!
جمهوری اسلامی، امروز سربلندترین دوره خود را طی می‌کند. بدانید مهم نیست که دشمن چه نگاهی به شما دارد. دشمن به پیامبر شما چه نگاهی داشت و دشمنان چگونه با پیامبر خدا و اولادش عمل کردند، چه اتهاماتی به او زدند، چگونه با فرزندان مطهر او عمل کردند؟ مذمت دشمنان و شماتت آن‌ها و فشار آنها، شما را دچار تفرقه نکند.
بدانید که می‌دانید مهمترین هنر خمینی عزیز این بود که اول اسلام را به پشتوانه ایران آورد و سپس ایران را در خدمت اسلام قرار داد. اگر اسلام نبود و اگر روح اسلامی بر این ملت حاکم نبود، صدام، چون گرگ درنده‌ای این کشور را می‌درید؛ آمریکا، چون سگ هاری همین عمل را می‌کرد، اما هنر امام این بود که اسلام را به پشتوانه آورد؛ عاشورا و محارم، صفر و فاطمیه را به پشتوانه این ملت آورد. انقلاب‌هایی در انقلاب ایجاد کرد. به این دلیل در هر دوره هزاران فداکار جان خود را سپر شما و ملت ایران و خاک ایران و اسلام نموده اند و بزرگترین قدرت‌های مادی را ذلیل خود نموده اند. عزیزانم، در اصول
اختلاف نکنید.
شهدا، محور عزت و کرامت همه ما هستند؛ نه برای امروز، بلکه همیشه این‌ها به دریای واسعه خداوند سبحان اتصال یافته اند. آن‌ها را در چشم، دل و زبان خود بزرگ ببینید، همانگونه که هستند. فرزندان تان را با نام آن‌ها و تصاویر آن‌ها آشنا کنید. به فرزندان شهدا که یتیمان همه شما هستند، به چشم ادب و احترام بنگرید. به همسران و پدران و مادران آنان احترام کنید، همانگونه که از فرزندان خود با اغماض می‌گذرید، آن‌ها را در نبود پدران، مادران، همسران و فرزندان خود توجه خاص کنید.
نیرو‌های مسلح خود را که امروز، ولی فقیه فرمانده آنان است، برای دفاع از خودتان، مذهبتان، اسلام و کشور احترام کنید و نیرو‌های مسلح می‌بایست همانند دفاع از خانه‌ی خود، از ملت و نوامیس و ارضِ آن حفاظت و حمایت و ادب و احترام کنند و نسبت به ملت همانگونه که امیرالمؤمنین مولای متقیان فرمود:، نیرو‌های مسلح می‌بایست منشأ عزت ملت باشد و قلعه و پناهگاه مستضعفین و مردم باشد و زینت کشورش باشد.
نکته‌ای هم خطاب به مردم عزیز کرمان دارم؛ مردمی که دوستداشتنیاند و در طول ۸ سال دفاع مقدس بالاترین فداکاری‌ها را انجام دادند و سرداران و مجاهدین بسیار والامقامی را تقدیم اسلام نمودند. من همیشه شرمنده آن‌ها هستم. هشت سال به خاطر اسلام به من اعتماد کردند؛ فرزندان خود را در قتلگاه‌ها و جنگ‌های شدیدی، چون کربلای ۵، والفجر ۸، طریقالقدس، فتح المبین، بیت المقدس و... روانه کردند و لشکری بزرگ و ارزشمند را به نام و به عشق امام مظلوم حسین بن علی به نام ثارالله، بنیانگذاری کردند. این لشکر همچون شمشیری برنده، بار‌ها قلب ملتمان و مسلمان‌ها را شاد
نمود و غم را از چهره آن‌ها زدود.
دوست دارم کرمان همیشه و تا آخر با ولایت بماند. این ولایت، ولایت علی بن ابیطالب است و خیمه او خیمه حسین فاطمه است. دور آن بگردید. با همه شما هستم. میدانید در زندگی به انسانیت و عاطفه‌ها و فطرت‌ها بیشتر از رنگ‌های سیاسی توجه کردم. خطاب من به همه شما است که مرا از خود می‌دانید، برادر خود و فرزند خود میدانید.
وصیت میکنم اسلام را در این برهه که تداعی یافته در انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی است، تنها نگذارید. دفاع از اسلام نیازمند هوشمندی و توجه خاص است. در مسائل سیاسی آنجا که بحث اسلام، جمهوری اسلامی، مقدسات و ولایت فقیه مطرح می‌شود، این‌ها رنگ خدا هستند؛ رنگ خدا را بر هر رنگی ترجیح دهید.
خطاب به خانواده شهدا...
فرزندانم، دختران و پسرانم، فرزندان شهدا، پدران و مادران باقیمانده از شهدا،‌ای چراغ‌های فروزان کشور ما، خواهران و برادران و همسران وفادار و متدینه شهدا! در این عالم، صوتی که روزانه من می‌شنیدم و مأنوس با آن بودم و همچون صوت قرآن به من آرامش میداد و بزرگترین پشتوانه معنوی خود می‌دانستم، صدای فرزندان شهدا بود که بعضاً روزانه با آن مأنوس بودم؛ صدای پدر و مادر شهدا بود که وجود مادر و پدرم را در وجودشان احساس میکردم.
عزیزانم! تا پیشکسوتان این ملتید، قدر خودتان را بدانید. شهیدتان را در خودتان جلوه گر کنید، به طوری که هر کس شما را می‌بیند، پدر شهید یا فرزند شهید را، بعینه خودِ شهید را احساس کند، با همان معنویت، صلابت و خصوصیت.
خواهش میکنم مرا حلال کنید و عفو نمایید. من نتوانستم حق لازم را پیرامون خیلی از شما‌ها و حتی فرزندان شهیدتان اداء کنم، هم استغفار می‌کنم و هم طلب عفو دارم.
دوست دارم جنازه ام را فرزندان شهدا بر دوش گیرند، شاید به برکت اصابت دستان پاک آن‌ها بر جسدم، خداوند مرا مورد عنایت قرار دهد.
خطاب به سیاسیون کشور...
نکت‌های کوتاه خطاب به سیاسیون کشور دارم: چه آن‌هایی که اصلاح طلب خود را می‌نامند و چه آن‌هایی که اصولگرا.
آنچه پیوسته در رنج بودم اینکه عموماً ما در دو مقطع، خدا و قرآن و ارزش‌ها را فراموش می‌کنیم، بلکه فدا می‌کنیم. عزیزان، هر رقابتی با هم می‌کنید و هر جدلی با هم دارید، اما اگر عمل شما و کلام شما یا مناظره هایتان به نحوی تضعیف کننده دین و انقلاب بود، بدانید شما مغضوب نبی مکرم اسلام و شهدای این راه هستید؛ مرز‌ها را تفکیک کنید. اگر می‌خواهید با هم باشید، شرط با هم بودن، توافق و بیان صریح حول اصول است. اصول، مطاول و مفصل نیست. اصول عبارت از چند اصل مهم است:
۱ - اول آنها، اعتقاد عملی به ولایت فقیه است؛ یعنی این که نصیحت او را بشنوید، با جان و دل به توصیه و تذکرات او به عنوان طبیب حقیقی شرعی و علمی، عمل کنید. کسی که در جمهوری اسلامی می‌خواهد مسئولیتی را احراز کند، شرط اساسی آن]این است که اعتقاد حقیقی و عمل به ولایت فقیه داشته باشد. من نه میگویم ولایت تنوری و نه میگویم ولایت قانونی؛ هیچ یک از این دو، مشکل وحدت را حل نمی‌کند؛ ولایت قانونی، خاص عامه مردم اعم از مسلم و غیر مسلمان است، اما ولایت عملی مخصوص مسئولین است که میخواهند بار مهم کشور را بر دوش بگیرند، آن هم کشور اسلامی با این همه شهید.
۲ - اعتقاد حقیقی به جمهوری اسلامی و آنچه مبنای آن بوده است؛ از اخلاق و ارزش‌ها تا مسئولیت ها؛ چه مسئولیت در قبال ملت و چه در قبال اسلام.
۳ - بهکارگیریافرادپاکدستومعتقدوخدمتگزاربهملت، نه افرادی که حتی اگر به میز یک دهستان هم برسند خاطره‌ی خان‌های سابق را تداعی میکنند.
۴ - مقابله با فساد و دوری از فساد و تج ا. ملات را شیوه خود قرار دهند.
۵ - در دوره حکومت و حاکمیت خود در هر مسئولیتی، احترام به مردم و خدمت به آنان را عبادت بداند و خود خدمتگزار واقعی، توسعه گر ارزش‌ها باشد، نه با توجیهات واهی، ارزش‌ها را بایکوت کند.
مسئولین همانند پدران جامعه می‌بایست به مسئولیت خود پیرامون تربیت و حراست از جامعه توجه کنند، نه با بی مبالاتی و به خاطر احساسات و جلب برخی از آراء احساسی زودگذر، از اخلاقیاتی حمایت کنند که طلاق و فساد را در جامعه توسعه دهد و خانواده‌ها را از هم بپاشاند. حکومت‌ها عامل اصلی در استحکام خانواده و از طرف دیگر عامل مهم از هم پاشیدن خانواده هستند. اگر به اصول عمل شد، آن وقت همه در مسیر رهبر و انقلاب و جمهوری اسلامی هستند و یک رقابت صحیح بر پایه همین اصول برای انتخاب اصلح صورت میگیرد.
خطاب به برادران سپاهی و ارتشی...
کلامی کوتاه خطاب به برادران سپاهی عزیز و فداکار و ارتشی‌های سپاهی دارم: ملاک مسئولیت‌ها را برای انتخاب فرماندهان، شجاعت و قدرتِ اداره بحران قرار دهید. طبیعی است به ولایت اشاره نمی‌کنم، چون ولایت در نیرو‌های مسلح جزء نیست، بلکه اساس بقای نیرو‌های مسلح است. این شرط خلل ناپذیر می‌باشد.
نکته دیگر، شناخت به موقع از دشمن و اهداف و سیاست‌های او و اخذ تصمیم به موقع و عمل به موقع؛ هریک از این‌ها اگر در غیر وقت خود صورت گیرد، بر پیروزی شما اثر جدی دارد.
خطاب به علما و مراجع معظم
سخنی کوتاه از یک سرباز ۴۰ ساله در میدان به علمای عظیم الشأن و مراجع گرانقدر که موجب روشنایی جامعه و سبب زدودن تاریکی‌ها هستند، خصوصاً مراجع عظام تقلید. سربازتان از یک برج دیده بانی، دید که اگر این نظام آسیب ببیند، دین و آنچه از ارزش‌های آن که شما در حوزه‌ها استخوان خُرد کرده اید و زحمت کشیده اید، از بین می‌رود. این دوره‌ها با همه دوره‌ها متفاوت است.
این بار اگر مسلط شدند، از اسلام چیزی باقی نمی‌ماند. راه صحیح، حمایت بدون هر گونه ملاحظه از انقلاب، جمهوری اسلامی و، ولی فقیه است. نباید در حوادث، دیگران شما را که امید اسلام هستید به ملاحظه بیندازند. همه‌ی شما امام را دوست داشتید و معتقد به راه او بودید. راه امام مبارزه با آمریکا و حمایت از جمهوری اسلامی و مسلمانان تحت ستم استکبار، تحت پرچم، ولی فقیه است.
من با عقل ناقص خود میدیدم برخی خناسان سعی داشتند و دارند که مراجع و علماء مؤثر در جامعه را با سخنان خود و حالت حق به جانبی به سکوت و ملاحظه بکشانند. حق واضح است؛ جمهوری اسلامی و ارزش‌ها و ولایت فقیه میراث امام خمینی (ره) هستند و می‌بایست مورد حمایت جدی قرار گیرند.
من حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای را خیلی مظلوم و تنها می‌بینم. او نیازمند همراهی و کمک شماست و شما حضرات معظم با بیانتان و دیدارهایتان و حمایت هایتان با ایشان می‌بایست جامعه را جهت دهید. اگر این انقلاب آسیب دید، حتی زمان شاه ملعون هم نخواهد بود، بلکه سعی استکبار بر الحادگری محض و انحراف عمیق غیر قابل برگشت خواهد بود.
دست مبارکتان را می‌بوسم و عذرخواهی می‌کنم از این بیان، اما دوست داشتم در شرف یابی‌های حضوری به محضرتان عرض کنم که توفیق حاصل نشد. سربازتان و دست بوستان
از همه طلب عفو دارم
از همسایگانم و دوستانم و همکارانم طلب بخشش و عفو دارم. از رزمندگان لشکر ثارالله و نیروی باعظمت قدس که خار چشم دشمن و سد راه او است، طلب بخشش و عفو دارم؛ خصوصاً از کسانی که برادرانه به من کمک کردند.‌
نمی‌توانم از حسین پورجعفری نام نبرم که خیرخواهانه و برادرانه مرا مثل فرزندی کمک میکرد و مثل برادرانم دوستش داشتم. از خانواده ایشان و همه برادران رزمنده و مجاهدم که به زحمت انداختمشان عذرخواهی میکنم. البته همه برادران نیروی قدس به من محبت برادرانه داشته و کمک کردند و دوست عزیزم سردار قاآنی که با صبر و متانت مرا تحمل کردند.
ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار