به گزارش خبرگزاری بسیج از ناحیه مقاومت بسیج امام رضا (علیه اسلام) حسن مومنی راد کارشناس سیاسی ناحیه امام رضا (علیه السلام) در جواب سوال فرهنگ چیست سلبریتی (ستاره) کیست اینگونه پاسخ داد: فرهنگ چیست وسلبریتی(ستاره) کیست؟ درعامه مردم و در گیرنده های تصویری وفضای مجازی و در بین اکثر ملتها بخشی از مردم ، مردم با فرهنگ و به بقیه ، مردم بی فرهنگ تعریف و تشبیه می شوند و یا توصیف می کنند و همچنین بعضی از شخصیتهای مطرح درسطح قشری هنری و ورزشی واجتماعی را بعنوان الگو وسلبریتی یاهمان ستاره نام می برند.
فرهنگ چیست؟ سلبریتی کیست؟ فرهنگ: درلغت به معنی ادب وتربیت وعلم و دانش و در رفتار به مجموعه عملکرد مذهبی و رفتار و آداب و رسوم مردم خلاصه شده است. فرهنگ ، آن چیزی است که مردم با آن زندگی میکنند.
بخش عمده فرهنگ همان اصول عقاید واخلاقیات و مجموعه رفتار وعملکرد یک فرد ویک جامعه است که در روند تکامل بشر وجامعه پرورده و ارائه می شود و به دنبال راهبرد مشخص ، نسل به نسل به آیندگان انتقال داده میشود.
تعاریف و معانی و نمونه های زیادی برای فرهنگ وجود دارد و لیکن اساس فرهنگ در 3 محور خلاصه شده است: 1-مذهب واصول اعتقادی مردم وآحاد جامعه 2-ادب و تربیت و علم و دانش و اخلاق و رفتارفردی واجتماعی 3- آداب و رسوم و ارزشهای ملی و محلی.
با در نظرگرفتن این محورها تمام انسان های روی زمین را می توان در دو دسته تقسیم کرد: دسته اول: دسته نخست انسان ها و جوامعی که رفتار و عملکرد خود را بنا بر رفتارهای نسل قبلی خود در مجموعه فرهنگی همسو و منطبق با فرهنگ اسلامی رشد و نمو داده اند و از کودکی تا پایان عمر خود به آن پای بند بوده و آن را برای نسل های بعدی به ارمغان خواهند گذاشت و دسته دوم انسان ها و جوامعی که رفتار و عملکرد خود را بنا بر رفتارهای نسل قبلی خود درمجموعه فرهنگی متفاوت با فرهنگ اسلامی رشد و نمو داده و از کودکی تا پایان عمر خود به آن پای بند بوده و آنرا برای نسل های بعدی به ارمغان خواهند گذاشت.
در دسته دوم که خود به 2 بخش تقسیم می شود در دسته نخست انسان ها و جوامعی که رفتار و عملکردخود را از نسل قبلی درمجموعه فرهنگی متفاوت با فرهنگ اسلامی(ومطابق با قوانین مو جودغربی) رشد و نمو داده واز کودکی تا بخشی از عمر خود به آن پای بند بوده اند وبا تغییر در رفتارو عملکرد خود ، آنرا به سمت مجموعه فرهنگی همسو ومنطبق با فرهنگ اسلامی تغییر داده اند وفرهنگ جدید اسلامی را در مسیر زندگی خود قرار داده و می دهند و دسته دوم انسان ها و جوامعی که رفتار و عملکرد خود را از نسل قبلی درمجموعه فرهنگ تاحدودی اسلامی رشد و نمو داده اند و از کودکی تا بخشی از عمر خود به آن پای بند بوده و با تغییر در رفتارو عملکرد خود ، آنرا به سمت مجموعه فرهنگی متفاوت با فرهنگ قبلی خود تغییر داده وفرهنگ جدید دیگری را در مسیر زندگی خود قرار داده و می دهند.
نکته مهم در دسته بندی های صورت گرفته این است که بدون در نظرگرفتن تعریف صحیح و شایسته از فرهنگ و این که کدام فرهنگ (اسلامی وغیر اسلامی) برای بشریت اصیل ، شایسته ، ضروری وحیاتی است ، می توان این گونه نتیجه گرفت که هر دو گروه دسته اول مصداق فرد و جامعه با فرهنگ و دارای فرهنگ ریشه دار (اسلامی وغیرآن) و هر دو گروه دسته دوم را مصداق فرد و جامعه بی فرهنگ و یا مجموعه فرهنگی گسیخته و دوگانه و دارای فرهنگ جدید بدون ریشه قبلی معرفی کرد.
تا اینجا فقط تعریف اجمالی ازفرهنگ مطرح وافراد وجوامع با فرهنگ وبدون فرهنگ ویا فرهنگ گسیخته و دوگانه مطرح شد و حالا باید فرهنگ صحیح و اصیل و شایسته و مناسب برای مردم و برای جامعه شناسائی ومعرفی شد.
نکته: آنچه در دنیای غرب امروز به عنوان فرهنگ بین مسئولین و بیشتر مردم آن جاری است، برگرفته شده ازقوانین (لیبرالی وسکولارولائیک) موجود در آن کشور هاست و با دین و فرهنگ مسیحیت و باسایر ادیان الهی متفاوت است و فرهنگ خروجی سایر ادیان الهی با فرهنگ اسلامی مغایرتهای چشمگیری ندارد و آنچه امروزه به عنوان مغایرتهای مشهود وفاحش ملموس است، از رفتار و عملکرد سیاستمداران لا مذهب آن ممالک است.
فرهنگ صحیح چیست- مردم و جامعه بافرهنگ کدام است؟
اگرمذهب و اصول اعتقادی یکی از محورهای اصلی در تعریف فرهنگ مبنا باشد، بخشی از ویژگی های افراد و جامعه مشهور به افراد وجامعه با فرهنگ ، در ایمان به اصول دین است و اهالی مشهور با فرهنگ باید در باطن و در ظاهر خود و در عمل و گفتار و کردار خود نشانگر و نمونه ای از ابراز ایمان و نمایانگر شایسته اعتقادی ، یعنی جهان بینی (توحیدی)خود باشد.
*اگر ادب و تربیت و علم و دانش و اخلاق و رفتار ، مبنای دیگری در تعریف فرهنگ اصیل است ، از خصوصیات افراد و جامعه با فرهنگ ، پایبندی و عمل به فروع دین وایستادگی برآنها وهمچنین نهی وانکار اعمال ورفتار مقابل آن نیز باید دردستور کار افراد وجامعه فرهنگی باشد و نماد دیگر فرهنگ همان ایدئولوژی (اسلامی) است.
*اگر آداب و رسوم وارزشهای ملی ومحلی یکی دیگر از محورهای فرهنگ مناسب است ، آداب ورسوم و ارزشهای ملی و محلی آن چیزی است که مردم با آن زندگی می کنند ، باید نمادی از فرهنگ ملی ومحلی ومعرف مردم وجامعه با فرهنگ صحیح وسالم باشد ومعمولا آداب و رسوم وارزشهای ملی ومحلی نیز برگرفته از همان اصول جهان بینی وایدئولوژی و از ادب وتربیت دینی است
اکثر اصول اعتقادی و اصول عملی در بین همه انبیاء واولیاء الهی مشترک است و اشتراکات آن ها نیل به همان هدف غائی خلقت بشر در تحقق عبودیت وتجسم مردم وجامعه با فرهنگ (دینی واسلامی) است و آنچه امروز در اعمال ورفتار واخلاق و تربیت برخی از جوامع غربی مشاهده می شود از مظاهر قانونی است که بدون در نظر گرفتن مذهب مردم تدوین وجاری شده است و درمقایسه اعمال ورفتار دولت وسیاستمداران وبیشتر مردم با مذهب همان خودشان ، نمونه عینی و ملموس ومشهودی از ، بی فرهنگی مردم و جامعه غربی درمقایسه با مذهب وجود دارد.
با این مقدمه کوتاه و تشخیص فرهنگ صحیح از آنچه به عنوان فرهنگ در بین مردم و در جوامع مختلف وجود دارد و درتطبیق آن با 4 گروه تقسیم بندی شده مردم وجامعه ، از دیدگاه مذهب (اسلام) وحتی ازنظر بیشتر مذاهب الهی ، هر دو گروه اول از هر دو دسته 1و2 ذکر شده ، صاحب فرهنگ اصیل وریشه دار (اسلامی) بوده و مردم پایبند و جامعه اسلامی معروف به افراد وجوامع بافرهنگ شناخته شده هستند و بقیه مردم وجوامع دیگر را می توان در تعریف افراد و جامعه بی فرهنگ توصیف کرد.
دربین افراد با فرهنگ و در جوامع منتسب به فرهنگ اسلامی بعضا عملکرد و رفتارهائی مشاهده می شود که با جهان بینی و ایدئولوژی مجموعه های بافرهنگ ، همسو نیست و بازخورد خوی ندارد و بخشی از آن در جامعه منتسب به ، صاحبان فرهنگ (ازنظردین واخلاق وادب اسلامی) جای تآمل بحث وبررسی دارد و دررفتار واعمال بعضی از اسنان های منتسب به اینکه درتعاریف و توصیف ذکر شده << با فرهنگ >> نامیده شدند ، در برخی از موارد دراعمال ورفتار و اخلاق وبازخورد عملی آنها در زندگی ودر سطح جامعه مغایرتهایی نسبت به مذهب و اخلاق وآداب ورسوم مورد ادعای خودشان نسبت به مکتب اسلام وجود دارد که دیگران در تشخیص و تقسیم بندی آنها در جمع افراد با فرهنگ ویا بدون فرهنگ دچار سردرگمی می شوند و بجای قرار دادن این افراد در یکی از گروهها ودسته های ذکر شده (بافرهنگ وحتی بی فرهنگ) باید آنها را در جمع آدمهای دو رنگ ومتفاوت ومنافق ودروغگو ومعیوب چینش کرد و از نظر اسلام : انسان های بافرهنگ معتقد به اصول اعتقادی و پایبند وعامل به اصول عملی وفروع دین هستند.
انسان های ب افرهنگ متعهد به آداب و رسوم ملی ومحلی همسو با مکتب ومذهب (اسلامی)خود هستند و انسانهای با فرهنگ تابع و مجری قوانین اسلامی ومدنی وهمراه با بایدها ونبایدهای آن هستند.
آنچه امروز در اعمال ورفتار برخی از افراد درهمین جوامع مشاهده می شود مثل : زندگی با حیوانات حرام گوشت ونجس مثل سگ وگربه وامثالهم جزء فرهنگ اسلام ومسلمانی وحتی معتقدین به سایر مذاهب و بخصوص مذهب مسیحیت نبوده و نیست ونباید باشد.
آرایش صورت وپوشیدن لباس برای مرد مثل خانمها مثل زیر آبرو برداشتن و همچنین آرایش خانمها درکوچه وخیابان مثل چهره سازی عروس برای خلوت داماد از موارد نهی شده ورفتاری متضاد ومقابل با مردم وجامعه فرهنگی است .
عدم تفاوت در نوع لباس و شبیه شدن لباسها برای مرد وزن ورفتارهای مردانه برای زنان و رفتارهای زنانه برای مردان از فرهنگ اسلامی نیست وچرا این موارد در جامعه بافرهنگ اسلامی ، نمونه هایی از آن وجود دارد ، باید این جماعت را از مجموعه با فرهنگ جدا دانست.
حفظ حجاب و پوشیدن لباس متناسب نسبت به اندام بدن و دوری از نامحرم وحفظ حیا وادب وتربیت مذهبی ودینی از سفارشات همه انبیاء واولیاء الهی برای همه بشریت است وجزء فرهنگ همه ملتها وهمه ادیان است ونشانه ای از مردم بافرهنگ در برابر جماعت بی فرهنگ جامعه است و در جمعیت بافرهنگ اسلامی ، بعضا خلاف آن مشاهده می شود. کم فروشی نکردن ، احتکارنکردن مایحتاج مردم ، گرانفروشی نکردن، جهاد ودفاع در برابرهر تهاجمی به باورهای مذهبی وفرهنگی وملی ومحلی ، موضع گیری گفتاری ورفتاری در برابر افراد بی فرهنگ (تولی و تبری) و همچنین حمایت گفتاری و رفتاری از افراد بافرهنگ و تلاش جهت ترویج فرهنگ خودی و نهی وانکار رفتار واخلاق افراد بی فرهنگ از اعمال وشرح وظایف همه مذاهب الهی و بخصوص مذهب اسلام به همه افراد با فرهنگ درجامعه اسلامی است ، چرا در بین مدعیان ، بافرهنگ بعضا خلاف این موارد ملموس ومشهود است؟
سبک زندگی اسلامی و دقت درنوع خوراک و نوع رفتارهای رفاهی وکمیت وکیفیت درخوش گذرانی ها وتوجه به بهداشت وسلامت فردی واجتماعی و همچنین بی توجهی به خرافات وپدیده های غیر اسلامی از نشانه های بافرهنگ بودن مردم وجامعه بافرهنگ است و متاسفانه امروز در زندگی ما مغایر این موارد هم وجو ددارد!! توجه به قوانین اسلامی و تبعیت از نواب عام امام عصر(عج) وهمچنین پیروی از فتوای مراجع وبزرگان فقهی درمذهب و درهمه امور وبخصوص دررعایت حق الناس وحق الله و همچنین عدم بهره گیری از ابزارهای تهاجمی وبی فرهنگی مثل گیرنده ماهواره ای و ورود بی ثمر در فضای آلوده وبی فرهنگ مجازی وهزاران مورد دیگر نشانی از قرارگرفتن در زمره افراد بافرهنگ است ، چرا در جمع افراد بافرهنگ جامعه ، این جماعت بی توجه و بی فرهنگ نسبت به این باید ونبایدها پرسه می زنند؟
آدمهای بافرهنگ برای تشخیص فرهنگ وبرتری خود ، همه وجود وهمه اعمال ورفتار ومواضع واخلاق وتربیت خود را با نمونه های برجسته فرهنگی از قرآن وسنت وانبیاء واولیاء و ولایت وفضلا ومراجع وشهدا وهمه خوبان مقایسه وتطبیق می کنند، دربرخی از مواقع دیده شده است که افراد بی فرهنگ برای توجیه اعمال ورفتار ومواضع واخلاق وتربیت نادرست وهمسو با افراد بی فرهنگی خود را با افراد بی فرهنگ وبخصوص با افراد بی فرهنگ های برجسته ومفسدین سیاسی، اخلاقی، فرهنگی واقتصادی وشخصیتهای فرنگی وسینمائی و ورزشی نادرست مقایسه وتطبیق می دهند و درجایگاه بی فرهنگی ، ادعای با فرهنگی دارند.
مشکل افرادبی فرهنگ این است که بجای مقایسه خودشان با ارزشهای دینی وانقلابی،دین وانقلاب را با بی فرهنگ ها مقایسه می کنند و بطور ناجوانمردانه مشکلات ومعضلات موجود را به اسلام وانقلاب نسبت می دهند و با تیجه گیری ازمشکل داربودن دین وانقلاب، خودشان هم به بیراهه میروندودههامغایرت دیگر،اینهاهم می توانند، نماد بی فرهنگی باشند.
مگر می شود ادعای مردم با فرهنگ را داشت ورفتار و اخلاق افراد بی فرهنگ را سپری کرد ، نه ، اینها همه نماد بی فرهنگی است و این افراد سعی دارند بدون اطلاع از هویت بی فرهنگی خود ، با نفاق ودورغ ودو رنگی ، خود را در جامعه با فرهنگ (اسلامی) جا بزنند. فرهنگ صحیح ، فرهنگ اسلامی است وهرآنچه مغایر آن باشد ، بی فرهنگی است و نتیجه تمام رفتار وعملکرد ونمادها وابزارها و بازخوردافرادوجامعه بی فرهنگ،میتواند اشاعه دهنده و تداعی کننده بی فرهنگی برای دیگران هم باشد و همچنین تمام رفتار و عملکرد ونمادها وابزارها وبازخورد افراد وجامعه با فرهنگ ، میتواند اشاعه دهنده و تداعی کننده ، بافرهنگ برای دیگران هم باشد.
زمانی تعریف فرهنگ مشخص وتبیین شد و جمعیت بافرهنگ وبی فرهنگ تفکیک ومتمایز گردید و وقتی افراد وجامعه بافرهنگ شناخته وتوصیف شدند ، به منظور الگو برداری و تمثیل شایسته ها در لابلای این جمعیت باید بدنبال ستاره و نمونه ها و سلبریتی ها گشت. کلمه وصفت سلبریتی حدود 2سه سال است در اصطلاحات مردم وگفتگوهای اهالی فرهنگی ، ورزشی، سیاسی واجتماعی ودر سطح جامعه درایران مطرح شده و با تعاریف متفاوت از آن ، نمادها وچهره های متفاوتی برای دیگران معرفی ونمایان شده است.
سلبریتی (ستاره) ، نمونه والگو یعنی چه وچه کسی سلبریتی است؟ وشاید سلبریتی همان اصطلاح و صفت قدیمی وگذشته(ستاره) است و سلبریتی واژه ای است که معمولا برای افراد معروف یا فرد مشهور بکارمیبرند واین لقب می تواند به یک سیاستمدار وهم به یک نوع لباس و هم به فرد مشخصی داده شود.
سلبریتی همان ستاره وفردمشهور و شخصیت وچهره محبوب وپرطرفداردرمیان همه مردم یک کشوروحتی دنیاست که مربوط به حوزه فعالیت خودش است و هرفرد تاثیرگذارمشهور و شناخته شده درعرصه سیاست واقتصادوعلم وفرهنگ میتواند یک سلبریتی یاهمان ستاره باشد.
بابررسی تعاریف وچهره های سلبریتی وستاره ها به این نکته می رسیم که محور اصلی شناسائی ومعرفی این قشر ازجامعه، باید همان تعریف فرهنگ از مجموع اصول اعتقادی واخلاق وادب وتربیت دینی وعملکرد ورفتار انسانی و مذهبی باشد. براین اساس هیچوقت،افراد وچهره های قرار گرفته در جمع بی فرهنگ(ها) نمی توانند و نباید بعنوان سلبریتی وستاره مد نظر قرار گیرند.
امروز در جمع ورزشکاران ، هنرمندان وچهره های سیاسی وفرهنگی بعضی از افراد درسالهای اخیر بعنوان سلبریتی شناخته و درمعرض (نادرست وغلط) مردم قرارگرفته اند. شاید این افراد درحوزه فعالیت خود بتوانند ستاره و سلبریتی شناخته شوند ولیکن در برابر دیگران وبخصوص در مقایسه با فرهنگ صحیح مذهبی ، هیچکدام ازافراد این جماعت نمی توانند ستاره وسلبریتی برای فرهنگ (اسلامی) وبرای دیگران باشند.
دربررسی وضعیت اعتقادی و رفتار وعملکرد وبخصوص فرهنگی این جماعت (سلبریتی) ، درتشخیص و تفکیک آنها در جامعه اسلامی بعنوان سلبریتی وستاره ، دچار نوعی سردرگمی و عدم تشخیص هویت آنها در جمع افراد بافرهنگ ویا درجمع افراد بی فرهنگ شده و اختصاص واژه سلبریتی و نمونه و الگو برای آنها صحیح به نظر نمی رسد.
درفرهنگ اسلامی و در فرهنگ صحیح و اصیل موجود در جامعه سلبریتی وستاره بودن دارای دو ویژگی مهم وقابل توجه است : 1-این افراد باید بطور کامل معتقد وپایبند به اصول اعتقادی ومبانی ارزشی دین وعامل به اخلاق وتربیت واصول عملی مذهب باشند. 2-سلبریتی وستاره ونمونه ها باید درنیل به اهداف راهبردی (عبادت وانقلابیگری) شاخص و نمونه باشد و بطور ابتکاری وخودجوش مسیر کوتاه ونمایان راهبردی را برای دیگران تبیین و در این مسیر موثر ونقش آفرین باشد.
بر اساس این تعاریف واین ویژگیها در فرهنگ صحیح واصیل اسلامی و ایرانی، در انقلاب اسلامی میتوان حضرت امام خمینی(ره) و برای دوران دفاع مقدس خیلی از رزمندگان وسرداران شهید و بعنوان نمونه شهید حسین فهمیده و برای شهدای ترور شهید مظلوم دکتر محمدحسین بهشتی و در سیستم موشکی ودفاعی شهید حسن تهرانی مقدم و در فعالیت های هسته ای شهید مصطفی احمدی روشن و در موضوع امر به معروف ونهی ازمنکرشهید احمد خلیلی ودر جمعیت شهدای مدافع حرم شهید محسن حججی و محور مقاومت شهید حاج قاسم سلیمانی ودرجمع هنرمندان ابراهیم حاتمی کیا و در جمع ایثارگران مقابله با کرونا همه بسیجیان وبرخی از فرشته های سفید پوش درمانی را بعنوان نمونه وسلبریتی وستاره نام برد وسلبریتی وستاره کسی است که بتواند در جبهه خوبیها وارزشها وفرهنگ واخلاق اسلامی وانسانی برای مردم و جامعه خود و برای همسنگرانش الگو ومثال زدنی باشد وبرای جبهه مقابل نیز نماد خشم و مقاومت وشکست وناامیدی باشد.
در فرهنگ وجامعه اسلامی وانقلابی نبایداین واژه وصفت والگو بودن رابا افراد وجریاناتی نسبت داد،که موجب فاصله انداختن و دور کردن جمعیتی از فرزندان مملکت به سمت وسوی جامعه بی فرهنگ و همچنین فرهنگ غربی وغیر اسلامی باشد و این افراد را درمقابل اخلاق وارزشهای مذهبی قرار دهد.
سلبریتی وستاره باید ترازو ونماد وعیار سنجش و معیارتشخیص برای خوبی ها و ارزشهای دینی و دستاوردهای انقلابی و ارزشی از غیر آن باشد و اختصاص دادن این صفت به دیگران ،عاریه ونادرست وعواقب سوء فرهنگی واجتماعی وسیاسی ومکتبی رادرپی خواهد داشت.
ملت انقلابی ایران، جمهوری اسلامی ومحورمقاومت، همه شهدا و همه مدافعان حریم اسلام وانقلاب و همه پیروان ولایت همه وهمه بسیجیان و مردم خودجوش در همه عرصه های مقاومت وخدمت ، همگی نماد فرهنگ وستارهای دین ومذهب واسلام وانقلاب هستند.
بقیه اگر سلبریتی وستاره وباصطلاح صاحب فرهنگ باشند ، برای اسلام وبرای افراد مسلمان نیستند ، ازخودشان بپرسید برای چی وبرای کی سلبریتی وستاره هستند و چرا تظاهر به افراد بافرهنگ را دارند. البته درست که فرهنگ آنها بالاست ، فرهنگ برای آنها اینقدر بلاست که دست اینها به آن نمی رسد و آنها بافرهنگ فاصله گرفتند ، فرهنگشان به بالا رفته و اینها پائین مانده اند ودستشان به آن نمی رسد.
بیائید درجمع مردم بافرهنگ باقی بمانیم وسعی کنیم با بهره گیری از نمونه ها واز ستاره ها وسلبریتی ها ، برای دیگران نماد فرهنگی و نمونه وستاره وسلبریتی(مذهبی، معنوی، اخلاقی ودرمجموع اسلامی) شویم. انشاءالله
تهیه کننده : حسن مومنی راد