به گزارش خبرگزاری بسیج از کرمان :انتشار مطلبی از آزاده سرافراز «سلمان زادخوش» به قلم احمد یوسف زاده نویسنده کتب ؛ «آن بیست و سه نفر» و «شاید پیش از اذان صبح»، به مناسبت سالروز بازگشت آزادگان به میهن اسلامی.
یکی از اخراجیها سلمان زادخوش؛ بچه خانوک شهر کوچکی از توابع شهرستان زرند است که در جنگ تحمیلی شهدای بسیاری تقدیم انقلاب کرده است. وقتی آب از سرش گذشته بود، دیگر ترس و ملاحظهکاری هم در وجودش دیده نمیشد. صدایش را روی تو بلند و گفت: آقای سلیمانی من میخوام بدونم شما اصلاً چکاره هستین که نمیگذارین ما بریم برای دین و کشورمون بجنگیم؟ ما که ایقد آموزش دیدیم، ایقد زحمت کشیدیم، به خدا نامردیه نگذارین مایم بریم.
سلمان اشک میریخت و دعوا میکرد. بالاخره به سخن درآمدی و گفتی: بچههای کم سن و سال وقتی اسیر میشن، عراقیا مجبورشون میکنن بگن ما را به زور فرستادن جنگ! سلمان با همان شجاعت قبلی گفت: اتفاقاً بچهها اَ بزرگترا شجاعترن. تازه بعضی از اونا که ادعاشونم میشه، تو عملیات کپ میکنن. ها بله!»
«تو دیگر فرصت نداشتی با سلمان یکی به دو کنی. رفتی و طفلی سلمان با چشمان اشکبار کنار زمین چمن حیران و سرگردان ماند و تو هیچ وقت متوجه نشدی که سلمان چطور خودش را به ایستگاه قطار رساند و زیر صندلی قطار قایم شد و با ما به اهواز رسید.»
حاجی ببخش که آن روز حرفت را گوش ندادیم. البته چوبش را هم خوردیم. همان طور که پیشبینی کرده بودی به اسارت در آمدیم و چقدر شکنجه شدیم، ولی نگفتیم به زور ما را فرستاده اند جبهه.
برشی از کتب «شاید پیش از اذان صبح» / صفحه ۲۰ و «آن بیست و سه نفر» / صفحات ۵۹ الی ۶۰ – به قلم احمد یوسفزاده
لازم به ذکر است که «سلمان زادخوش» یکی از فرزندان مرحوم حاجیه زهرا اسدی (کل زهرا – چریک پیر)، برادر شهید محمدجواد زادخوش، همچنین برادر سردار حاج علی زادخوش (دوست و همرزم حاج قاسم سلیمانی و فرمانده موتوری لشکر ۴۱ ثارالله در زمان جنگ) میباشند
مرحومه «حاجیه زهرا اسدی» یکی از شیرزنان استان کرمان و شهر خانوک زرند است که در طول جنگ تحمیلی در پشت جبههها کارهای بزرگی انجام داد و حاجقاسم به وی لقب «چریک پیر» را داد مرحومه «حاجیه زهرا اسدی» معروف به «چریک پیر» یکی از شیرزنان استان کرمان و شهر خانوک زرند است که در طول جنگ تحمیلی در پشت جبههها کارهای بزرگی انجام داده است و در طول این سالها یار و یاور رزمندگان بوده است.