جمهوری اسلامی با حضور و حمایت مردم میتواند در همه زمینهها نقش آفرینی کند
به گزارش خبرگزاری بسیج از البرز، متن خطبه حجت السلام والمسلمین رادمرد امام جمعه ماهدشت، مبنی بر حمایت مردم از انقلاب اسلامی، به شرح زیر است:
در خطبه هفته گذشته پیرامون یکی از راهکارهای مدیریت نفس نکاتی را عرض کردیم که انسان باید خواستههای خودش را مدیریت به این صورت که هر چه انسان برای دیگران میپسندد برای خودش هم بپسندد، اما خدای متعال با لحنی قاطع و تهدید آمیز پیامبرش را خطاب قرار میدهد که این هشدار و اخطار این نکته را با خود دارد که من خدا با پیغمبرم اینگونه برخورد میکنم تا شما مومنین حواستون را جمع کنید، مثل اینکه میگویند اگر فلان خطا را فرزند من هم انجام داد برخورد کنید تا بقیه هم بدانند که مطلب جدی است وَ کَذلِکَ أَنْزَلْناهُ حُکْماً عَرَبِیًّا وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ بَعْدَ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ ما لَکَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا واق (رعد/۳۷) وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ بَعْدَ الَّذِی جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ ما لَکَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا نَصِیر (بقره/۱۲۰) یک وقتی هست که ما به هوای نفس خودمان توجه میکنیم که عرض شد مخرب است و هرآنچه که داریم سرمایههای مادی و معنوی را تخریب میکند و تعبیر أعدی عدو نسبت به آن مطرح شد و مباحث دیگر، حالا بحث با توجه به این آیات آن است که ما از هوای نفس دیگران هم نباید تبعیت کنیم و این یک خط قرمز بزرگی است برای انسانهای مومن. به پیامبرش میفرماید، بعد از اینکه حق و حقیقت برای تو آشکار شد، اگر از هوای نفس دیگران تبعیت کنی، به کیفر الهى مجازات خواهى شد و هیچکس در برابر خدا قدرت حمایت از تو و نگهداریت را نخواهد داشت ما لَکَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا واق یا در آیه دیگر ما لَکَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا نَصِیر، اگر یک جامعه مومن و رهبر آن جامعه برود به سمت مدیریت براساس هوای نفس، خدای متعال حمایت و نصرت خودش را بر خواهد داشت از آن جامعه، برای دریافت نصرت خدا مدیریت باید براساس کلام خدا باشد، محور کلام خدا و حق باشد، این یک نکته اساسی است حتی وقتی برای یک جامعهی مومن بخواهیم رهبری انتخاب کنیم در شرایط آن امام حسن عسکری علیه السلام میفرماید: صَائِنا لِنَفْسِهِ حافِظاً لِدینِهِ مُخالِفاً لِهَواهُ مُطیعاً لِاَمرِ مَولاهُ در این صورت فَلِلْعَوامِ اَنْ یُقَلِّدُوهُ، ببینید وقتی مسئلهی مطرح میشود به عنوان یک توصیه اخلاقی که فرد رشد پیدا کند در نهایت برای پدیدار سازی یک جامعه الهی است که در آن جامعه فضائل موج میزند، یعنی من به عنوان یک فرد باید هوای نفس خودم را مدیریت کنم و تربیت کنم نفسم را، کسی که هوای نفسش را تربیت کرد آنوقت تبعیت از هوای نفس خودش نمیکند، بالطبع از هوای نفس دیگران هم تبعیت نمیکند، آن جامعه مشمول نصرت و یاری خدا متعال خواهد شد، اسلام دستور اخلاقی را که میدهد ناظر به آن اجتماع و نظامی است که تحت ولایت الله باید شکل بگیرد والا توصیه اخلاقی بکند، اما جهت دهی به سمت جامعه اسلامی نکند، آن توصیه کامل نیست، اسلام دین عابد ساز نیست، اسلام دین عالم ساز است، عابد بفکر خودش است تا گلیم خودش را از آب بکشد، اما عالم خودش را تربیت میکند برای اینکه وارد جامعه شود و دستگیری کند، در گلستان سعدی جریانی را نقل میکند تا به اینجا که
صاحبدلی به مدرسه آمد ز خانقاه
بشکست عهد صحبت اهل طریق را
گفتم میان عالم و عابد چه فرق بود
تا اختیار کردی از آن این فریق را
گفت آن گلیم خویش بدر میبرد ز موج
وین جهد میکند که بگیرد غریق را
اسلام دینی است که خودسازی را توصیه میکند، برای جامعه سازی و افرادی که خودساخته شدند در آن جامعه نقش آفرینی میکنند برای تشکیل و بقاء آن جامعه حالا شیطان قسم خورده است که نگذارد این اتفاق بیفتد از تمام ابزارش استفاده میکند برای اینکه نه خودسازی رخ بدهد و نه جامعه سازی براساس ملاک و معیارهای الهی. اگر موفق به خودداری از خودسازی شد که هیچ و اگر نشد این جهت را از خودسازی میگیرد یعنی تو خودسازی کن، اما کاری به جامعه نداشته باش ... اللهم وفقنا لما تحب و ترضی (ادامه بحث برای آینده) (قل أعوذ برب الناس)
خدای متعال در سوره بقره آیه ۲۱۴ میفرماید: أَم حَسِبتُم أَن تَدخُلُوا الجَنَّةَ وَلَمّا یَأتِکُم مَثَلُ الَّذینَ خَلَوا مِن قَبلِکُم مَسَّتهُمُ البَأساءُ وَالضَّرّاءُ وَزُلزِلوا حَتّى یَقولَ الرَّسولُ وَالَّذینَ آمَنوا مَعَهُ مَتى نَصرُ اللَّهِ أَلا إِنَّ نَصرَ اللَّهِ قَریبٌ
آیا گمان کردید داخل بهشت میشوید، بیآنکه حوادثی همچون حوادث گذشتگان به شما برسد؟! همانان که گرفتاریها و ناراحتیها به آنها رسید و آن چنان ناراحت شدند که پیامبر و افرادی که ایمان آورده بودند گفتند: «پس یاری خدا کی خواهد آمد؟!» (در این هنگام، تقاضای یاری از او کردند، و به آنها گفته شد:) آگاه باشید، یاریِ خدا نزدیک است! این آیه به یکى از سنن الهى که در همه اقوام جارى بوده است اشاره مى کند و به مؤمنان در همه قرون و اعصار هشدار مى دهد: براى پیروزى، موفقیت و نایل شدن به مواهب بهشتى، باید به استقبال مشکلات بروند و فداکارى کنند و در حقیقت، این مشکلات آزمونى است که مؤمنان را پرورش مى دهد و صاحبان ایمان راستین را از متظاهران به ایمان، آشکار مى سازد.
تعبیر به الَّذِیْنَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِکُمْ: «کسانى که پیش از شما بودند» به مسلمانان مى گوید: این تنها شما نیستید که گرفتار انواع مشکلات از سوى دشمنان در تنگناهاى زندگى شده اید، بلکه اقوام پیشین نیز، گرفتار همین مشکلات و شدائد بوده اند، تا آنجا که گاهى کارد به استخوانشان مى رسید و فریاد استغاثه آنها بلند مى شد.
اصولاً رمز تکامل و ترقى انسانها همین است، افراد و امتها باید در کوره هاى سخت حوادث قرار بگیرند، و همچون فولاد آبدیده شوند، استعدادهاى درونى آنها شکوفا گردد، و ایمانشان به خدا قوىتر شود، ضمناً افراد لایق و مقاوم و با ایمان، از افراد نالایق شناخته شوند و صفوفشان از هم جدا گردد، «خَبّابِ بنِ اَرَتّ» از مجاهدان راستین صدر اسلام مى گوید: خدمت پیامبر (صلى الله علیه وآله) از آزار مشرکان شکایت کردم، فرمود: امت هائى که پیش از شما بودند با انواع بلاها شکنجه مى شدند، ولى این امر هرگز آنها را از دینشان منصرف نمى کرد، تا آنجا که اره بر سر بعضى از آنها مى گذاردند و آنها را به دو پاره تقسیم مى کردند... به خدا سوگند! که برنامه دین خدا کامل مى شود و به پیروزى مى رسد تا آنجا که یک نفر سوار، فاصله میان «صنعاء و حَضرَمُوت» (بیابان هاى مخوف عربستان) را طى مى کند و از هیچ چیز جز خدا نمى ترسد... ولى شما عجله مى کنید، حضرت آقا در سال ۹۸ در مراسم نیمه شعبان با اشاره به همین آیه فرمودند: عزیزان من! زحمتی بر عهدهی شما و بر عهدهی همهی آحاد ملّت ایران است، زحماتی هم بر آنها تحمیل میشود و آحاد ملّت رنج میبرند، امّا همه باید بدانند که این زحمات، زحمات موقّت است. شما جوانها یادتان نیست، در دورهی دفاع مقدّس و جنگ تحمیلی، سال اوّل میگفتیم که امسال جنگ تمام میشود، سال دوّم میگفتیم امسال تمام میشود، سال سوّم میگفتیم امسال [تمام میشود]؛ ملّت ایران با پوست و گوشت و استخوانشان زحمات جنگ را لمس میکردند؛ در عین شدّت، در عین فشار، نه مثل فشار حالا؛ فشارهای فوقالعاده. در همین شهر تهران، مردم در کوچه و خیابان که راه میرفتند، موشک صدّام میخورد وسطشان؛ شهرهای دیگر هم همین جور؛ یک چنین وضعیّتی [بود]، جبههها هم که وضع خودش را داشت؛ امّا آن سختیها تمام شد. سختی دو جور ممکن است تمام بشود: تمام شدن سختیها با خرسندی، تمامشدن سختیها با ناخرسندی. جنگ تحمیلی تمام شد با خرسندی، یعنی با پیروزی ملّت ایران؛ علّتش چه بود؟ علّتش این بود که مشکلات را تحمّل کردند. من به شما عرض میکنم که این زحمات امروز هم تمام خواهد شد و میتواند با خرسندی تمام بشود؛ شرطش چیست؟ شرطش این است که آحاد ملّت ایران -بخصوص مسئولان در ردههای مختلف- کار خودشان را خوب انجام بدهند. بدانید سرنوشت جمهوری اسلامی اعتزاز و اعتلا است، و بدانید سرنوشت دشمنان جمهوری اسلامی ذلّت و انحطاط است؛ همهی قرائن این را به ما نشان میدهد و برای ما اثبات میکند و این اتّفاق خواهد افتاد، آنچه در فلسطین اتفاق میافتد چیز جدای از این سنت الهی نیست و این مقاومت و ایستادگی مردم فلسطین آنها را به پیروزی خواهد رساند، این صبوری و توکل به خدای آنان، عامل پیروزی آنها خواهد شد، شهید بزرگوار سید شهیدان اهل قلم شهید آوینی مقالهای دارد سِحر یا معجزه در آنجا نکات دقیقی را مطرح میکند: از جمله اینکه قدرت و شجاعت ما در کجا نهفته است؟ راستی پشتوانهی شجاعت ما کدام قدرت عظیم است که اینچنین بیپروا و از سر یقین و اطمینان سخن میگوییم؟ میگفت: «ما خلیجفارس را گورستان آمریکاییهای متجاوز خواهیم کرد.» و اگر کسی ما را نشناسد، از خود میپرسد: «مگر آنها به منبع لایزال کدام نیروی عظیم دست یافتهاند که اینچنین سخن میگویند؟» آمریکا را تا امروز در عرف سیاست بینالمللی بزرگترین قدرت دنیا میشناختهاند و کسی نبوده است که در این اعتبار شک کند، چه برسد به اینکه آن را به مسخره بگیرد. شجاعت غالباً از احساس قدرت است که ریشه میگیرد. ریشهی شجاعتی که ما را اینچنین دلاورانه به صحنهی نبرد کشانده است در کدام قدرت است؟ آیا این قدرت بر سلاحهای پیشرفتهای که در اختیار داریم متکی است؟
تسلیحات نظامی ما عمدتاً از سادهترین تجهیزاتی است که در ارتشهای دنیا موجود است، حال آنکه موازنهی قدرت در دنیای امروز بر سلاحهای اتمی استوار شده است. در جواب به این سوالات ایمان را مبداء پیدایش این قدرت و شجاعت میداند و در ادامه این مقاله میگوید: اگر سِحر فرعونی توانست بر معجزهی موسوی غلبه کند، آمریکا نیز خواهد توانست با تسلیحات پیشرفتهی خویش بر ایمان ما چیره شود. قدرت حقیقی اینجاست، چرا که دست خدا با جماعتی است که بر محور حق گرد آمدهاند. با این معیار، بسیج قدرتمندترین ارتش دنیاست. اگر کسی در جستوجوی مصادیق کاذب قدرت باشد، آن را در میان بسیجیان نخواهد یافت. الان هم که به پیشرفتهترین سلاحها به همت جوانان و دانشمندان متعهد و مومن انقلابی دست پیدا کردیم، نگاه همان به اینها نگاه ابزار است، اصل همان ایمان است، ایمان نباشد ابزار کارآیی ندارد، رژیم صهیونیستی با آن همه ادعا که البته در بُعد تجهیزات درست است و آمریکا حامی اوست و مجهز میکند او را، اما قدرت ایمان مجاهدان حماس چیره شده بر همهی اون ابزار و تجهیزات، این بیان شهید آوینی گویای همان معارفی است که از قرآن آموخته است و چیزی جدای از آن نیست، فلسطین و فلسطینیان هم با همین قدرت به میدان آمده اند و پیروز خواهند شد ان شاءالله. أَلا إِنَّ نَصرَ اللَّهِ قَریبٌ
خودسازی امام راحل و حرکت او به سمت جامعه سازی و تشکیل نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و قدرت ایمان او که راه را برای مردم باز کرد و ایمان در ام مردم نشست و تقویت شد و در راه درست خرج شد، زمینهای شد برای پیدایش انسانهای تربیت یافتهای در مکتب اسلام عزیز که مایهی تعجب و حیرت همگان شد که چگونه میشود یک نوجوان ۱۳ ساله تمام حرفش اسلام و اهداف اسلام شود و تمام فکر و ذکر و اقدامش در راستای اهداف متعالی اسلام باشد، مانند شهید عزیزمان شهید فهمیده که سالروز شهادت او را به روز بسیج دانش آموزی نامگذاری کردند که یاد میکنیم همهی شهدا را خصوصا شهدای دانش آموز، این امام چه نوجوانانی را تربیت کرد که جهانی فکر میکردند در روزگاری که هیچ در دست نداشتند و شاید این نگاه و بیان را در آن زمان به سخره میگرفتند، اما شد آنچه آنها خواستتند باذن الله، مانند شهید عزیز ۱۳ ماه شهید رضا پناهی که در امامزاده بی بی سکینه مدفون است و از او به عارف ۱۳ ساله یاد میکنند همو که بر روی سنگ قبرش نوشته اند براساس وصیتنامه اش که: امید است که خون ما نهال نو پای انقلاب اسلامی را بارور کند و شهادت ما موجب آگاهی و رشد فکری جامعه جهانی اسلام گردد. قدرت ایمان اینگونه انسان تربیت میکند الان هم راه همان است، راه نجات همان است، یعنی توجه به مسئله ایمان درمساجد و مدارس و دستگاهها و نهادهای تربیتی، باید برای ایجاد و ارتقاء ایمان خود و جامعه تلاش کرد که امید است اتفاق افتد.
آنچه باعث میشود جمهوری اسلامی بتواند در همهی زمینهها نقش آفرینی کند حضور و حمایت مردم است از تمام صحنههایی که نیاز به حضور مردم دارد و تا الان هم اثبات شده است، انتخابات یکی از آن عرصه هاست که هرچه با شکوهتر برگزار شود و با مشارکت بالا قدرت جمهوری اسلامی بیشتر و بیشتر خواهد شد و زبان ملامت گران و منافقان و خائنین و دشمنان بسته خواهد ماند، انتخابات پیش رو یکی از همان عرصههای مهم و تعیین کننده است فارغ از اینکه چه کسی رای بیاورد، مشارکت بالای مردم پیامهای فراوانی را به دشمنان و مومنان عالم دارد البته به عوامل ایجاد کننده این مشارکت بالا هم باید توجه کرد که بخش مهم آن بر میگردد به عملکرد مسئولین از رئیس جمهور و سایر قوا تا کارمندی که درون این شهر یا در فلان روستا کار میکند، رفتار او، خدمت رسانی او، گره گشایی او، تسهیلگری او، برنامه ریزی او موثر است در این مسئله که امیدواریم این حضور و مشارکت همچنان خاری باشد در چشم دشمنان اسلام و انقلاب.