هزار سال مبارزه زنانه برای تحصیلات عالی
اهدای جایزه نوبل زنان به مردان!
به گزارش یورونیوز، مارت گوتیه فرانسوی که به تازگی درگذشت و نقش حیاتیاش در کشف اختلال ژنتیکی تریزومی۲۱ یا همان سندرم داون «فراموش» شد، یکی از زنان دانشمندی بود که به دلیل مشارکتش با مردان در تحقیقات، نقش اصلی آنها یا به فراموشی سپرده شده یا نادیده گرفته میشود.
در حقیقت خانم مارت گوتیه بود که وجود یک کروموزوم اضافی را در افراد مبتلا به سندرم داون کشف کرد. با این حال، این کشف به نام مردی به اسم ژروم لژون نسبت داده شده است. او نام خانم گوتیه را با غلط املایی به رتبه دوم در میان امضاکنندگان مقاله کشف نتایج به دست آمده از سوی تیم فرانسوی در سال۱۹۵۹ تنزل داده بود. بعدها در سال۱۹۹۴ کمیته اخلاقی متوجه این اشتباه شد.
روزالیند فرانکلین، شیمیدان بریتانیایی اشاره کرد که نخستین فردی بود که ساختار مارپیچ دوگانه دیانای را شناسایی کرد، اما در اکتبر۱۹۶۲ جایزه نوبل پزشکی را برای این کشف به سه مرد اهدا کردند. روزالیند فرانکلین پیش از آنکه کمیته جایزه نوبل کریک، واتسون و ویلکینز، همکاران قدیمی فرانکلین را برای این جایزه در نظر بگیرد، چشم از جهان فروبست. او در سال۱۹۵۸ بر اثر سرطان تخمدان که شاید از تماس روزانهاش با درجات خطرناکی از اشعه ایکس نشئت گرفته بود، در سن ۳۸سالگی از دنیا رفت. از آنجا که جایزه نوبل به درگذشتگان تعلق نمیگیرد، هرگز نخواهیم دانست که آیا فرانکلین در صورت زندهبودن در جایزه نوبل سهیم میشد یا خیر. اخترفیزیکدان بریتانیایی جاسلین بل نیز اولین تپ اختر را در سال۱۹۶۷ کشف کرد. این کشف آنقدر مهم بود که در سال۱۹۷۴ جایزه نوبل را به همراه داشت، ولی جامعه نجوم شگفت زده شد؛ جایزه را به استاد راهنمای جاسلین، آنتونی هویش دادند و بل از آن بینصیب ماند. وئی پاسکال ژاکمون، مورخ متخصص در تاریخ زنان و علم به خبرگزاری فرانسه میگوید: «در قرن نوزدهم، زنان در اروپا به نام به اصطلاح حقارت طبیعی خود، تقریباً از دنیای علم کنار گذاشته شدند.» زنان آن دوره اگر خواهر، مادر، همسر یا دختر یک دانشمند بودند، میتوانستند در کنار آنها در پیشرفت علم مشارکت کنند، اما نقش آنها به حداقل میرسید، مانند میلوا ماریچ فیزیکدان که همسر آلبرت اینشتین بود، حتی نام ماری کوری را تقریباً به طور سیستماتیک به نام شوهرش متصل میدانند.
آقای ژاکمون میافزاید: در ادامه سیاستهای دموکراسیسازی آموزشی پس از جنگ جهانی دوم، افزایش حضور زنان در حوزه علم چشمگیر و تعداد زنان دانشمند و پژوهشگر افزایش یافته بود، اما باید به یاد داشت که زنان میتوانند در سلسلهمراتب علم پیشرفت کنند، ولی فقط تا یک سطح مشخص. نتیجه اینکه آنها تا حد زیادی از رأس قله سلسلهمراتب غایب هستند. در واقع به آنها اجازه پیشرفت بیشتر داده نمیشود. او ابراز تأسف میکند که در قرن ۲۱، زنان دانشمند برتر هنوز استثنایی محسوب میشوند.
ناتالی پیگارد- میکو، مورخ متخصص در تاریخ زنان در علم و پزشکی، از اینکه نام زنان در هر صورت به اندازه کافی در کتابهای درسی مدارس ذکر نشده است، ابراز تأسف میکند. این تصور ایجاد شده که تحقیقات علمی محدود به تعداد انگشتشماری از زنان است. این مورخ همچنین خاطرنشان میکند ماری کوری همیشه به عنوان «استثنایی» معرفی میشود که نشان میدهد یک زن برای موفقیت در علم حتماً باید یک «نابغه» باشد.
محرومیت ۸۰۰ ساله زنان انگلیسی برای ورود به دانشگاه
در انگلیس هم به استناد وبسایت دانشگاه آکسفورد پس از تأسیس دانشگاه در سال ۱۰۹۶ به مدت حدود ۸۰۰ سال خانمها حق ورود به دانشگاه نداشتند تا اینکه سال ۱۹۲۰ اجازه یافتند. جالب است کالجهای تکجنسیتی تا مدتها متداول بوده و حضور خانمها سال ۲۰۰۸ رسمی شده است!
سال ۱۸۷۸ سالنهای آکادمیک برای زنان تأسیس شد و از سال ۱۹۲۰ به عنوان اعضای کامل دانشگاه پذیرفته شدند. در سال ۱۹۸۶، همه کالجهای مردانه آکسفورد اساسنامه خود را برای پذیرش زنان تغییر دادند و از سال ۲۰۰۸، همه کالجها مردان و زنان را پذیرش میکردند.
مبارزه زنان آلمانی برای ورود به دانشگاه
زنان آلمانی برای رسیدن به حق دستیابی به درجات بالای علمی در دانشگاهها راه دشواری را پشت سر گذاشتهاند. دهها سال لازم بود تا مبارزات جنبش زنان در این کشور بتواند انجماد فکری در سیستم فرهنگی موجود را ذوب کند. در فرانسه، اسپانیا و بریتانیا درهای ورود به محافل آکادمیک برای زنان سالها پیش از آلمان گشوده شد. در سوئیس از سال۱۸۶۵ زنان حق گذراندن تحصیلات عالی را یافتند، به همین جهت این کشور مرکز تحصیل زنان در اروپا به ویژه در رشتههای پزشکی، حقوق و فلسفه بود. دختران دانشجوی شهر زوریخ اولین زنانی بودند که به خواست تحصیلات عالی برابر با مردان دست یافتند. از میان این دانشجویان میتوان از شخصیتهای برجستهای مانند آنیتا آوگسبورگ، ریکاردا هوخ، هلنه اشتوکر، فرانسنسکا تیبورتیوس و روزا لوکزامبورگ را نام برد. روزا لوکزامبورگ در سالهای دهه۱۸۹۰ در زوریخ در رشته اقتصاد تحصیلات خود را به پایان رساند. همزمان با افزایش فشارهای اجتماعی، اتحادیههای آموزشی زنان آلمان پرسشنامههایی را در محافل علمی، ادبی و هنری این کشور پخش کردند که در آن موضوع حق ادامه تحصیل و شرکت در محافل آکادمیک برای زنان مطرح شده بود. این نظرسنجی به طور غافلگیرکنندهای نتایج مثبتی را مبنی بر موافقت با حضور زنان در دانشگاهها نشان داد. در آلمان مخالفت با تحصیلات عالی زنان شدید بود. دلیل این امر نگرانی دستاندرکاران آموزشی از «اغتشاشی» عنوان میشد که تصور میکردند ورود زنان به جوامع علمی باعث آن میشود. از سوی دیگر گفته شده بود مردان پروفسور نمیخواهند حضور «جورابآبیپوشها» (لقبی که به دختران دانشجو در آن زمان داده میشد) در کلاس درس باعث مزاحمتشان شود.
در سال۱۸۹۱ برای نخستین بار موضوع تحصیل زنان در دستور کار مجلس وقت آلمان قرار گرفت. در سال۱۸۹۶ در تعداد زیادی از دانشگاههای آلمان زنان این حق را یافتند که در کلاسهای درس و هنگام سخنرانی پروفسور تنها به عنوان شنونده حضور یابند. صدها تن از دختران علاقهمند با این امکان به عنوان دانشجوی میهمان در دانشگاهها ثبتنام کردند. در ۲۸فوریه سال۱۹۰۰ برای اولین بار دانشجویان دختر آلمانی در ایالت بادن با حقوق برابر با دانشجویان دیگر به عنوان دانشجوی رسمی دانشگاه پذیرفته شدند. در پی این اقدام دانشگاه بادن، سایر دانشگاههای آلمان هم امکان ادامه تحصیل برای دختران دانشجو را فراهم کردند.
تلاش علمی زنان و دریافت جایزه مردان!
لیزه مایتنر، فیزیکدان اتریشی- سوئدی بود. او ۴۹بار نامزد دریافت جایزه نوبل شد، ولی هیچ گاه نتوانست آن را به دست آورد. او در سال۱۸۷۸ در خانوادهای هشت نفری به دنیا آمد و با تمام مشکلاتی که به خاطر زنبودنش بر سر راه ورودش به دانشگاه وجود داشت، در سال۱۹۰۱ وارد دانشگاه وین شد. وی در این دانشگاه تحت نظارت لودویگ بولتزمان یکی از فیزیکدانان بنام دنیا در رشته فیزیک تحصیل کرد و در سال۱۹۰۷ دکترای خود را گرفت. لیزه به همراه همکارش اتو هان اولین کسانی بودند که شکافت هستهای را توضیح دادند. آنها در سال۱۹۳۹ در مجله طبیعت (Nature) مقاله معروف خود را در مورد شکافت هستهای ارائه دادند و به این ترتیب راه را برای استفاده از این انرژی گشودند، به همین دلیل پس از جنگ جهانی دوم به مایتنر لقب «مادر بمب اتمی» داده شد. در سال۱۹۴۴ جایزه نوبل شیمی به اتو هان داده شد، گرچه بسیاری مایتنر و هان هردو را شایسته دریافت این جایزه میدانستند. کمیته جایزه نوبل شیمی در سال۱۹۴۴ زحمات لیزه مایتنر را در رابطه با شکافت هستهای نادیده گرفت و جایزه را به اتو هان داد.
مجوز ورود زنان و سیاهپوستان به دانشگاه
علاوه بر زنان، سیاهپوستان هم در کشورهای غربی حق تحصیل نداشتند و به عنوان برده به آنها نگاه میشد.
زنان در امریکا در قرن۱۸میلادی دارای مؤسسات آموزشی وابسته به کلیسا بودند. نخستین دانشگاه ویژه زنان به نام کالج واسر در سال۱۸۶۵ تأسیس شد.
دانشگاه تولین نیز دانشکده مخصوصی برای زنان در سال۱۸۸۶ تأسیس کرد و دوسهسال بعد دانشگاه کلمبیا، دانشگاه براون و دانشگاه هاروارد نیز اقداماتی مشابه انجام دادند، با این حال، زنان از سالها قبل در مؤسساتی معتبر و دانشگاهی مثل کالج سوارثمور و کالج اوبرلین به طور مختلط با مردان مشغول تحصیل بودند.
در سال ۱۸۷۳، دانشگاه بوستون اعلام کرد نه تنها از زنان به عنوان دانشجو پذیرش به عمل میآورد، بلکه زنان را نیز به عنوان استاد استخدام میکند. دانشگاه کرنل نیز چند سال بعد اقدامی مشابه انجام داد. الیاس نیو در سال۱۷۰۴ مؤسسهای آموزشی مخصوص بردگان سیاهپوست در شهر نیویورک تأسیس کرد، اما سیاهپوستان نیز فرصت تحصیل در مؤسسات آموزش عالی بزرگی همانند دانشگاه هاروارد (که مخصوص آنان بود) را نیز پیدا کردند.
در سال۱۹۰۰، قریب ۳۴دانشگاه مخصوص سیاهپوستان در حال فعالیت بودند. در سال۱۸۷۳، دانشگاه بوستون اعلام کرد نه تنها از زنان به عنوان دانشجو پذیرش به عمل میآورد، بلکه زنان را نیز به عنوان استاد استخدام میکند. دانشگاه کرنل نیز چند سال بعد همین کار را کرد. با وجود این، اما حتی ورود زنان به دانشگاه به معنی پایان چالشهای آنها نبود. هریت هانت اولین زنی است که در سال ۱۸۴۷ در دانشگاه هاروارد برای تحصیل در رشته پزشکی ثبتنام کرد. رئیس وقت دانشگاه ثبتنام او را قبول کرد، اما دانشجویان مرد دانشگاه راهپیمایی و تحصن کردند و گفتند این دانشگاه جای زنان نیست. هریت را در آخر به دانشگاه راه ندادند.
ممنوعیت تحصیل زنان در این دانشگاه تا سال ۱۹۴۵ ادامه داشت. در آن زمان (زمان زندگی هریت) جامعه بر این باور بود که هرچند پرستاری کاری ذاتاً زنانه است، اما پزشکی مردانه است و ذات لطیف و ظریف زن برای علم پزشکی مناسب نیست. روزنامه نیویورکتایمز در آن زمان درباره هریت نوشت: «او یکی از ۱۲-۱۰ زن در امریکاست که عقده مردبودن دارند.»
او تحصیلات خودش را غیررسمی ادامه داد و به یکی از فعالان حقوق زن مهم در تاریخ تبدیل شد و برای حق تحصیل زنان و حق ورود آنها به رشته پزشکی مبارزه کرد.