به گزارش خبرنگار بسیج، محمد حسین آقاخانی در نشستی با عنوان "نقش مردم در تقویت و تضعیف حکومت با محوریت موضوع انتخابات" با همکاری معاونتهای پژوهش و فرهنگی و پایگاه مقاومت بسیج مدرسه علمیه امام جعفر صادق (ع) شاهرود در سالن کنفرانس این مدرسه علمیه، ضمن تبریک اعیاد شعبانیه بیان کرد: در عصر حاضر با جنگ ترکیبی که پیشانی آن، جنگ شناختی است رو به رو هستیم و برای مقابله با آن نیاز به جهاد تبیین داریم. بر این اساس باید وظیفه خودمان را که یک وظیفه قطعی و فوری و واجب است در حد توان انجام دهیم.
او در ادامه گفت: جنگ شناختی منحصر به انتخابات نیست بلکه جنگی است که در ابعاد مختلف مطرح است و متاسفانه به دلیل برخی از غفلتهای صورت گرفته از سوی مسئولین، دشمن در این عرصه موفق بوده است، دلیل بنده بر این مدعا قهر برخی از مردم با صندوقهای رأی است. متاسفانه حتی برخی از نیروهای ولایی و انقلابی و نماز شب خوان نیز به این صف، پیوستند و حاضر نیستند در انتخابات شرکت کنند و این مسئله وظیفه ما را سنگینتر میکند و بر این اساس ما سعی میکنیم شبهاتی که درباره این موضوع وجود دارد را پاسخ دهیم.
آقاخانی در همین راستا بیان کرد: برخی، از ما سوال میپرسند که چرا رهبری برای مشکلات اقتصادی و فسادهایی که در کشور وجود دارد کاری نمیکند؟ برای پاسخ به این سوال باید ببینیم که مخاطب ما چه کسی است. آیا فرد ولایی است یا نه؟ طبیعتا پاسخ به این افراد متفاوت خواهد بود. برای پاسخ به طیف اول که نظام را مخاطب قرار میدهند و میگویند شخص رهبر باید برخورد کند. باید گفت، آنچه در بین مردم مطرح میشود با آنچه در حقیقت و واقع امر وجود دارد، متفاوت است. یک مشکلی است و یک فسادی اتفاق افتاده است؛ ما باید ببینیم آیا واقعیت چیزی است که ما شنیده ایم؟ ما باید بدانیم رهبری یک سری اختیاراتی دارد و در قانون نیز این اختیارات نوشته شده و نمیتواند در برخی مسائل ورود پیدا کند. این وظیفه دولت و قوه قضائیه است که به پروندهها رسیدگی کنند. رهبری به عنوان کسی که باید نظام را مدیریت کند، مدیریت کرده است.
این کارشناس سیاسی اضافه کرد: حضرت علی (ع) رهبر دینی است. با این حال کار به جایی رسید که حضرت را در جنگ صفین حذف کردند. چه کار میتوانست کند؟ حضرتی که ملاحظه هیچ کس را نکرد در شجاعت سرآمد است، برای اینکه اصل نظام حفظ شود وقتی مردم گفتند ما نمیجنگیم گفت: نجنگید. وقتی کار به حکمیت رسید، گفتند شخصی را معرفی کن. حضرت، مالک اشتر و بعد از اینکه مردم نپذیرفتند، ابن عباس را معرفی کرد. باز وقتی مردم قبول نکردند. فرمود: هر کسی را که خودتان قبول دارید، انتخاب کنید. آنها هم ابوموسی اشعری را انتخاب کردند و آن اتفاق رقم خورد. آن افرادی که به حضرت فشار آوردند و نگذاشتند حضرت کارش را انجام دهد و مجبورش کردند که حکمیت را بپذیرد، در مقابلش ایستادند و گفتند ما گفتیم تو امام بودی، تو چرا قبول کردی؟ حالا همین حرف را به رهبری میزنند.
او ادامه داد: مردم رئیس جمهوری را انتخاب کردند و این رئیس جمهور میگوید قبلیها نتوانستند با دیپلماسی مشکل را حل کنند ما میخواهیم با دیپلماسی این مشکل را حل کنیم. آقا اجازه انجام این کار را ندادند؛ اما، چون مردم خواهان مذاکره بودند و در جامعه به مردم القا شده بود که تنها افرادی که با مذاکره مخالف هستند رهبری و سپاه هستند، رهبری اعلام کرد که آمریکا که طرف مقابل شماست بد عهد است و آمریکا دنبال فرصت است. من خوش بین نیستم گفتند: نه در عالم سیاست ما خوش بینی و بدبینی نداریم ما میخواهیم با مذاکره برطرفش کنیم. حضرت علی را وادار کردند حکمیت را بپذیرد. رهبری انقلاب را هم وادار کردند مذاکره را بپذیرد. حضرت آقا هم گفتند اگر میخواهید مذاکره کنید، بروید مذاکره کنید ان شاءالله ضرر نمیکنید.
او در ادامه افزود: هرچند این مذاکره ۸ سال هزینه نظام را هدر داد و ۸ سال کشور را قفل کرد، اما مردم متوجه شدند که اگر مذاکره هم نمیشد باز هم جنگ نمیشد.
این کارشناس سیاسی گفت: شخص رهبری کسی است که مردم باید با عقل و شعور و اختیار او را بپذیرند. اگر مردم با قضیهای مخالفت کردند، رهبری هم نمیتواند کاری کند. ابلاغ ولایت حضرت علی (ع) از طرف خدا بود. چرا حضرت گوشه نشین شد؟ برای اینکه اصل نظام باقی بماند؛ لذا اگر جایی رهبری کوتاه میآید این عین شریعت و دین است.