مسئولیت والدین در امر تربیت مهم و سنگین است/حضرتام الفضائل (ع)، پژواک صدای حضرتام المصائب (س) است/نورانیت روح بزرگ حضرتام البنین (س) بر مادران و همسران شهدا اشراق یافته است/گره اصلی در اقتصاد فیلترینگ نیست/ مسئولین در قانون، دوقطبی سازی و هزینه اجتماعی ایجاد نکنید
به گزارش خبرگزاری بسیج از البرز، متن خطبه حجت السلام والمسلمین رادمرد امام جمعه ماهدشت، مبنی بر وفات حضرتامالبنین (س) و روز تکریم مادران و همسران شهدا، شهادت آیتالله محمد مفتح و روز وحدت حوزه و دانشگاه، روز تجلیل از شهید تندگویان و مشکلات جامعه و منطقهای، به شرح زیر است:
ما طبق بیان صریح قرآن در قبال خودمان و اهل و خانواده مان مسئول هستیم تا از مسیر انحراف و مستحق عقاب و عذاب شدنشان لوگیری کنیم، خطاب هم به اهل ایمان بود که مراقبت کنید.
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَارًا، فرزند چه جایگاهی در اسلام دارد و در نگاه روایات چه ویژگی دارد که آنقدر مهم است توجه به آنان؟ امام صادق (علیه السلام) مىفرماید: انَّ اولادَ الْمُسْلِمینَ مَوْسُومُونَ عِنْدَ اللّهِ شافِعٌ وَ مُشَفَّعٌ، فَاذا بَلَغُوا اثْنَتَىْ عَشَرَةَ سَنَةً کُتِبَتْ لَهُمُ الْحَسَناتُ، فَاذا بَلَغُوا الْحُلُمَ کُتِبَتْ عَلَیْهِمُ السَّیِّئاتُ.
فرزندان مسلمین در پیشگاه حق به شفاعت کننده و شفاعت پذیرفته شدگان مشخص شدند، چون به دوازده سالگى برسند حسناتى که انجام مىدهند در نامه عملشان ثبت مىشود، و، چون به سنّ بلوغ دست یابند بدىهایشان نوشته مىشود.
اگر در دوران کودکی از دنیا بروند هم شفاعت کننده هستند و شفاعت میشوند و دردوران قبل بلوغ حسناتشان نوشته میشود و در بعد بلوغ گناهانشان ثبت میشود، بنابراین برای پدر و مادر مهم است تربیت فرزند، چون عمل فرزند مورد توجه خدای متعال است و باید عملش را بسمت خوبی و حسنات سوق دهند.
حضرت سجّاد (علیه السلام) مىفرماید:مِنْ سَعادَةِ الرَّجُلِ انْ یَکُونَ لَهُ وَلَدٌ یَسْتَعینُ بِهِمْ، از خوشبختىهاى مرد این است که فرزندى داشته باشد که از آن در برنامههاى زندگى کمک بگیرد.
اگر تربیت صحیح رخ بدهند، پدر و مادر میتوانند از فرزندان در برنامههای زندگی شان کمک بگیرند و او هم کمک کار والدین باشد و اگر تربیت صحیح رخ ندهد، آن فرزند میتواند مایه سختی برای پدر و مادر باشد، داشتن اولاد در روایات ما، مایه سعادت هست و مایه خوشبختی والدین، امام کاظم (علیه السلام) فرمود: سَعِدَ امْرُءٌ لَمْ یَمُتْ حَتّى یَرى خَلَفاً مِنْ نَفْسِهِ، خوشبخت شد آن مردى که نمرد تا این که از خود اولادى دید؛ بنابراین با تربیت یافتگی فرزند این خوشبختی بیشتر میشود، در این روایت اصل فرزند دار بودن را مایه خوشبختی میداند.
امام صادق (علیه السلام) فرمود: الْبَناتُ حَسَناتٌ، وَ الْبَنُونَ نِعْمَةٌ، فَالْحَسَناتُ یُثابُ عَلَیْها، وَ النِّعَمُ یُسْأَلُ عَنْها دختران حسناتند، و پسران نعمت، بر حسنات اجر داده مىشود و از نعمت پرسش خواهد شد.
از جهت هم مسئله تربیت مهم است، چون مورد سوال خدای متعال قرار خواهیم گرفت، پس برای تربیت فرزندان باید وقت گذاشت، در فرمایشی دیگر امام صادق (علیه السلام) مىفرماید: انَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ لَیَرْحَمُ الرَّجُلَ لِشِدَّةِ حُبِّهِ لِوَلَدِهِ خداوند عزّوجلّ هر آینه بر مرد رحم مىکند به خاطر شدت محبتش بر فرزندانى که دارد.
بر این اساس کودکان را نباید به حال و طبیعت خود واگذار کرد، امر تربیت مهم و مسئولیت والدین در این رابطه سنگین است.
پدر و مادر وظیفه دارند، موجبات رشد او را از هر جهت فراهم کنند و موجبات رشد نهال شخصیت او از کودکی شوند.
در امر تربیت کودکان و اداى حقوقشان، پدر و مادر هر دو مسئولند، اما مسئولیت پدر در این رابطه مستقیم و بیشتر است.
او مسئول مستقیم تربیت اسلامى فرزندان خویش، و مسئول عواقب نیک و بد آنها است.
وظیفه دارد، آنان را افرادى مؤمن، لایق، متعهد، مسئول براى خود و جامعهاش پدید آورد، پدر در خانه تنها مسئول اقتصاد و تهیه لوازم زندگى اهل خانه نیست، بلکه او همچنان مسئول تهذیب و هدایت اخلاقى، ایجاد روحیه مقاومت در برابر شداید، هموار کردن راه زندگى، عرضه و تنفیذ میراث فرهنگى، مسئول ایجاد عادات و اخلاق و صفات ارزنده، رشد و نماى جسمى و روانى، ادب و وقار آنان و پرهیز دادن از انحرافات است.
مادر با عواطف و محبت خود زمینه اثر گذاری تعلیم و تربیت را فراهم میکند و پدر نقش تعلیمی خودش را با حرف و عمل نشان میدهد، به نگاه تربیتی، یتیم کسى نیست که پدر یا مادرش از دنیا رفته باشد، بلکه یتیم کسى است که در جنبه علم و ادب بى سرپرست باشد.
منحرفان جامعه به حقیقت کسانى هستند که در دوران کودکى از تربیتى کافى برخوردار نبودهاند و طبیعى است که چنین پدران نه تنها مورد نفرت مردمند، بلکه مورد نفرت و لعنت خداوند نیز مىباشند؛ بنابراین باید به تربیت فرزندان اهمیت قائل شد و وقت گذاشت.
وقتی به زندگی سرتاسر نورانی و الهی حضرت فاطمهام البنین (س) نگاه میکنیم، آن حضرت را مجمع الفضائل مییابیم که برخی از آن فضائل محوری عبارت است از: وفاداری؛ ادب؛ ولایتمداری؛ شجاعت و شهامت؛ عبودیت؛ عفت و حیا و طهارت؛ صبر و استقامت؛ بصیرت، معرفت، حکمت، علم و دانایی؛ تبیینگری، سخنوری و شاعری؛ تعهد و احساس مسئولیت برای دین خدا؛ پاسداشت نهضت عاشورا و...، در واقع بانوی بزرگی که این همه فضائل الهی را در وجود خویش گردآورده است، پیش از آنکهام البنین باشد،ام الفضائل است.ام الفضائلی که از پیام بران حماسه عاشورا است و در رساندن پیام عاشورا سهمی شایسته داشته است. همچنان که فرزند برومندش، حضرت فخر الشهداء، قمر منیر بنیهاشم، ابالفضل العباس (س) سردار و علمدار و نائب مناب حضرت سید الشهداء (ع) است، حضرتام الفضائل، همین نسبت را برای حضرت عقیله بنیهاشم، زینب کبری (س) داشت.
حضرتام الفضائل (ع)، پژواک صدای حضرتام المصائب (س) است.
همان سرّی است که موجب شده است شخصیت نورانی حضرتام البنین (س) برای جبهه حق، اسوهای همیشگی باشد و نورانیت روح بزرگ آنحضرت بر مادران و همسران شهدا اشراق یابد.
بیشک انقلاب اسلامی، از بارقهها و برکات نورانیت حضرتام البنین (س) بود که در وجود مادران و همسران شهدا تجلی یافت.
حضرت آقا فرمودند: «خانوادههای شهدا از لحاظ ارزش کاری که کردند و صبری که کردند، بلافاصله پشت سر شهدا قرار دارند (۲۲/۱۲/۱۳۹۷)؛ خاکریز شهدا در مقابل دشمنان دین و حقیقت، خاکریز اوّل است؛ خاکریز دوم، خانوادههای شهدایند که پشت سرِ شهدایشان هستید.
این رنجها و این فراقها و غصّهها و محرومیت از دیدن و احساس کردن حضور عزیزانتان، پیش خدای متعال اجر دارد.
برای شادی روح تمام پدر و مادران شهدایی که به رحمت خدا رفتند و برای سلامتی تمام پدر و مادران شهدایی که در قید حیات هستند و نعمت برای ما، صلواتی هدیه کنید.
جریان حق و باطل از دیرباز با یکدیگر در حال مبارزه بودهاند.
در مبارزه بین جبههی حق و باطل، گاهی جریان باطل از یک برتری ظاهری برخوردار بوده است.
این برخورداری و برتری ظاهری، گاهی سؤالات جدیای در ذهن جبههی حق ایجاد کرده است.
سؤالاتی مانند در برابر حجم وسیع دشمنان مقاومت کنیم یا تسلیم شویم؟ آیا اساساً شکست دشمنان ابر قدرت ممکن است؟ آیا این همه هزینه برای ایستادگی ارزش دارد؟ نتیجه این مبارزه چه خواهد بود؟
این سؤالات در دوران حکومت پیامبر (ص) نیز وجود داشته، به همین دلیل خداوند حجم وسیعی از آیات قرآن را در پاسخ به این سؤالات نازل کرده است.
سؤال اول این است که وقتی فشارها و هجمههای دشمن زیاد میشود و برای ما مشکلات فراوانی میسازد، راه صحیح در برابر آنان چیست و بهترین عملکرد در برابر آنان چیست؟
خداوند در آیات زیادی اینگونه پاسخ میدهد که تصمیم صحیح، مقاومت است و سیره مردان مبارز را اینگونه معرفی میکند که همیشه در برابر دشمن به دنبال مقاومت بودهاند.
یکی از نمونههای مهم آن داستان مبارزه طالوت (فرمانده بنىاسرائیل) با جالوت (ابر قدرت ستمگر) است: وَ لَمَّا بَرَزُوا لِجالُوتَ وَ جُنُودِهِ قالُوا رَبَّنا أَفْرِغْ عَلَیْنا صَبْراً وَ ثَبِّتْ أَقْدامَنا وَ انْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْکافِرینَ.
سؤال دوم این است که این همه دستور به مقاومت، با واقعیت بیرونی مطابقت ندارد.
مگر میشود دشمن ابر قدرت را شکست داد؟ اصلاً او مگر شکست میخورد که ما بخواهیم در برابر آن مقاومت کنیم؟ قرآن کریم در آیات متعددی به این سؤال نیز پاسخ میدهد و تأکید میکند که دشمنان قطعاً شکست پذیرند و اگر مقاومت کنید بیتردید شکست میخورند و شما پیروز میشوید.
خداوند در یکی از آیات میفرماید: الَّذینَ کَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبیلِ اللَّهِ أَضَلَّ أَعْمالَهُمْ.
خداوند برنامهها و اهداف دشمنان کافر را و کسانی که در مسیر خدا سنگاندازی میکنند، بیاثر میسازد و آنها را با شکست مواجه میکند. تعبیر «أَضَلَّ أَعْمالَهُمْ» به صراحت بیان میکند که تمام نقشههای دشمنان با شکست مواجه میشود و راه به جایی نمیبرند.
همچنین خداوند در آیهی دیگری ضمن سرزنش کافران، به پیامبر اطمینان میدهد که توطئههای دشمنانش بر ضد ایشان، اثر نخواهد گذاشت.
خداوند میداند بعد از پاسخ به سؤال قبل و تأکید بر شکستپذیری دشمنان، ممکن است هنوز عدهای دچار تردید باشند و هنوز در فکر مقاومت نباشند و چنین سؤال کنند که اگر دشمنان شکستپذیرند، آیا تاکنون چنین اتفاقی افتاده است و چنین شکستهایی خوردهاند؟ آیا جوامع دینی قبل، تجربهی چنین شکست دادن دشمن و پیروزی بر آنان را داشتهاند؟
قرآن کریم در آیات مختلفی به این سؤال نیز پاسخ میدهد و برخی شکستهای تاریخی دشمنان را ذکر میکند. خداوند در آیات متعددی به مطالعهی تاریخ و نگاه به تجربهی دیگر ملتها توصیه کرده است.
در آیهای میفرماید: أَفَلَمْ یَسیرُوا فِی الْأَرْضِ فَیَنْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ دَمَّرَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَ لِلْکافِرینَ أَمْثالُها.
چرا در زمین و تاریخ ملتها نمیگردند و مطالعه نمیکنند تا با نگاه عبرتآموز ببینند عاقبت ملتهای ظالم گذشته چگونه رقم خورد؟ خداوند آنها را با هرچه به آنان وابسته بود نابود ساخت. اى پیامبر، نظیر این عقوبتها براى کافران و دشمنان عصر تو هم هست. خداوند به کسانی که مرعوب دشمناناند و در مسیر اسلام طاقت نمیآورند، میفرماید به سابقهی امتهای گذشته نگاه کنید، ببینید من با آنها چه کردم!
سؤال بعدی این است که آیا حقیقتاً نتیجهی مقاومت، پیروزی است و این وعده تحقق پیدا خواهد کرد؟ خداوند در آیات متعدد و با ذکر داستانهایی از تحقق وعدههای خود به این سؤال پاسخ میدهد. فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ لا یَسْتَخِفَّنَّکَ الَّذینَ لا یُوقِنُونَ. خداوند در این آیه به پیامبر دستور میدهد در برابر برخوردهاى کافران که حق را باطل مىشمرند، مقاومت کند؛ چرا که خدا وعده پیروزى داده است و وعدهی خدا حق است و قطعاً به آن وفا مىکند.
اهمیت آیه در این است که در ابتدای سوره وعده پیروزی رومیان را داد و به وعدهاش وفا کرد و الآن وعده پیروزی مسلمانان بر دشمنانش را میدهد و با بیان داستان رومیان میخواهد به مسلمانان بفهماند که خدا قطعاً به وعدهی خود وفا خواهد کرد. در آیهی دیگری همین دستور مقاومت را میدهد و وعدهی پیروزی: فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِکَ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ بِالْعَشِیِّ وَ الْإِبْکارِ. اى پیامبر، اکنون که دانستى عاقبت ستمکاران به کجا مىانجامد، در برابر فشارها و مخالفتهای مشرکان مقاومت کن؛ زیرا وعده خدا راست است و به آن وفا مىکند و بدان با این مقاومت کردن، تو در نزد دشمنان گنهکار قلمداد میشوی، پس از خدا بخواه تا پیامدهای این مقاومت و دعوت تو را که بر آنان ناگوار آمده، از تو دفع کند و همراه با ستایش پروردگارت، در هرعصر و بامداد او را تسبیح گوی باش.
اگر بیانات رهبر معظم انقلاب را در روز چهارشنبه ملاحظه فرموده باشید، تمام بیاناتشان مبنای قرآنی داشت که برخی رو بنده محضرتان تقدیم کردم، نگران از اقدام دشمن نشویم، اگر ایمان داریم به خدای متعال، نگران از خدای نکرده غفلت خودمان بشویم که موجب سستی و عدم مقاومت و شبهات و تردیدها را بپذیریم و مغلوب جنگ رسانهای دشمن شویم، اگر حضرت آقا فرمود، سوریه به دست جوانان غیور سوری آزاد خواهد شد، براساس همین مبانی قرآنی بیان فرمود، اگر فرمود مقاومت گستردهتر و مستحکمتر خواهد شد بر همین مبناست، و بإذن الله محقق خواهدشد و سوریه اشغالی هم آزاد خواهد شد.
نکته آخر محضر عزیزان، خب از وقتی موضوع ابلاغ قانون حجاب مطرح شده، برخی خبرگزاریها و برخی روزنامهها و برخی از مسئولان که فعلی و چه کسانیکه قبلا مسئولیت برعهده داشتند، فضایی را ایجاد میکنند که هزینه اجتماعی درست کنند، بنده به این افراد که یا غرضی دارند یا غافلند یا قانون را نخواندهاند و همینطور تیری در تاریکی میاندازند و یا خدای نکرده از روی نفاق و دشمنی این تیتر ها، سرمقالهها و خبرهای را منتشر میکنند و یا حرفهایی را میزنند، عرض میکنم دود این دوقطبی سازی کاذب به چشم همهی مردم خواهد رفت و اینکه هزینه اجتماعی درست بکنید در برابر قانون، دیگر حرمت قانون را کسی نگه نخواهد داشت و از فصل الخطاب بودن خواهد افتاد، برای هر کاری قانون راهکار قانونی را جلوی ما گذاشته است، خب از همان راه حرکت کنید، در شرایط فعلی، دشمن و منافق و غافل در یک جبهه هستند و یک کار را انجام میدهند، خب کنسرت آن زن بی حجاب وقتی برگزار میشود، نشانه چیست در این شرایط، اقدام دشمن برای ایجاد شکاف اجتماعی! چرا مسئولان متوجه نیستند؟! چرا تحرک دشمن را نمیبینند؟! چرا سو گیری و جهت گیری دشمن را نمیبینند؟! چرا در حوزه حکمرانی بر فضای مجازی اقدامی نمیکنید؟! تمام دغدغه شده رفع فیلترینگ؟! وزیر اقتصاد میگوید، فیلترینگ به اقتصاد ما ضربه میزند! خب در این سه سال گذشته چطور بوده؟
بله ضرر دارد، اما گره اصلی اقتصاد ما جای دیگر است، نه موضوع فیلترینگ! اهم و مهم نکردن و توجه به مسائل اصلی نکردن ما را درگیر حواشی میکند، باید پختهتر عمل کنند. شمایی که میگویی در موضع ناترازیهای انرژی با مردم باید با صداقت حرف زد، حالا بماند که نوع بیان را میتوان بهتر مطرح کرد که مردم امیدوارتر باشند، از داشته و پیشرفتها با صداقت بگویید که ته دل مردم خالی نشود که نداریم و نمیتوانیم و نمیشود! به فضل الهی از این مشکلات هم عبور خواهیم کرد.