خبرهای داغ:

روایتی از زندگی زنده‌یاد جانباز پاسدار مهندس «علی آقا میرزائی»

همدان-علی آقا نه تنها در مورد مسائل الکتریکی که علاقه خاص او بود تحقیق می‌کرد، بلکه درباره ساخت هواپیما و پرنده‌ها هم مطالعه می‌کرد تا جایی که اقدام به ساخت ماکت‌های آنها می‌کرد و آنها را به پرواز در می‌آورد.
کد خبر: ۹۶۷۱۷۵۰
|
۱۱ اسفند ۱۴۰۳ - ۲۲:۱۱

روایتی از زندگی زنده‌یاد جانباز پاسدار مهندس «علی آقا میرزائی»

به گزارش خبرگزاری بسیج از همدان، سرهنگ پاسدار جانباز سرافراز مهندس علی آقا میرزائی فرزند حاج شیرمحمد(شاهپور) و حاجیه خانم بانو خدیجه در اول ماه صفر به تاریخ شمسی ۲۸ فروردین ۱۳۴۸ در شهر صالح آباد همدان به دنیا آمد.

مهندس علی آقا میرزایی در سال ۱۳۵۳شروع به تحصیل می‌کند، وی از همه دوستان و هم کلاسی‌هایش هم به لحاظ سنی و قدی کوچک‌تر بود، چون شناسنامه‌اش یک سال بزرگ‌تر بود ولی او با ذهنی باز و تیزهوشی بالا، سطح یادگیری فوق العاده‌ای داشت و معلم علاقه‌ای ویژه‌ای به او پیدا کرد.

علی آقا کلاس چهارم ابتدایی بود که در مدرسه همراه با دوستان خود اقدام به جمع‌آوری عکس شاه ملعون در کلاس‌ها به صورت مخفی با همراهی معلم انقلابی خود آقای بیاناتی می‌کند و این آغاز فعالیت‌های سیاسی و فرهنگی وی بود و پس از پایان دوره ابتدایی تحصیلات خود را در مدرسه راهنمایی شهید مطهری ادامه می‌دهد و با توجه به هوش سرشار و علاقه به تحقیقات و ابتکارات معلم حرفه و فن که مهندس برق بود، وی را تشویق می‌کند.

روایتی از زندگی زنده‌یاد جانباز پاسدار مهندس «علی آقا میرزائی»

ابتدا با درست کردن مدار الکتریکی برای روشن کردن لامپ آغاز شد سپس با آرمیچر هلی کوپتر کوچکی را درست کرد، معلش او را عضو یک مجله الکترونیکی می‌کند که هر ماه این مجله برایش ارسال می‌شد و تا اواخر عمرش ادامه داشت؛ تاجایی که در سال ۱۳۹۳ به اندازه یک وانت نیسان، مجله‌های الکترونیکی، مجله ماشین، کتاب‌های تخصصی الکترونیکی و دیگر کتاب‌های اعتقادی و مذهبی خود را به کتابخانه عمومی صالح آباد هدیه کرد.

سال اول راهنمایی بود که با مطالعه و مهندسی معکوس اقدام به ساخت آمپلی فایر برای مدرسه و ساخت دستگاه بی‌سیم که میزان برد آن چند کیلومتر بود، کرد و وقتی پدر به معدن قروه می‌رفت با خودش می‌برد و ارتباط بی‌سیم با او برقرار می‌کرد، به همین دلیل آن سال از صدا و سیمای مرکز همدان گزارشی از ابتکارات ایشان تهیه شد و در برنامه تلویزیونی آن زمان همدان که جمعه صبح برنامه داشت، پخش شد.

علی آقا نه تنها در مورد مسائل الکتریکی که علاقه خاص او بود تحقیق می‌کرد، بلکه درباره ساخت هواپیما و پرنده‌ها هم مطالعه می‌کرد تا جایی که اقدام به ساخت ماکت‌های آنها می‌کرد و با بستن آرمیچر آنها را در خانه و پشت بام به پرواز در می‌آورد و همین علایق باعث شد که برای ادامه تحصیل دوره متوسطه در هنرستان شهید دیباج همدان در رشته الکترونیک ثبت نام کند.

در ایام جنگ ایران و عراق مقارن با همین دوره و داشتن دوستان بسیار خوب همچون سرهنگ حاج محمود قاسمی، سرهنگ ارسلان مولایی در بسیج شروع به فعالیت می‌کند و آموزش‌های نظامی خود را تابستان در پادگان ابوذر می‌بیند و در سال آخر هنرستان بود که عازم جبهه‌های جنگ می‌شود که ابتدا به صورت بسیجی بود و بعد از پایان تحصیلات دیپلم و با قبول شدن در دانشگاه رشته الکترونیک(برق) دانشگاه تهران، عازم شهر تهران شد ولی در همان ابتدا انصراف داد و به استخدام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در تهران درآمد و از همان جا عازم جبهه‌های حق علیه باطل شد و در بین خانواده حضور خودش را در جبهه کتمان می‌کرد و برای اینکه پدر و مادرش دلهره‌ای نداشته باشند همیشه می‌گفت من پشت خط  هستم.

روایتی از زندگی زنده‌یاد جانباز پاسدار مهندس «علی آقا میرزائی»

در طول مدت حضورش در جبهه دو بار مجروح می‌شود که هر دو بار را کتمان می‌کند و حتی پرونده پزشکی خود را می‌سوزاند، شاهد میدانی سرهنگ ارسلان مولایی بوده است که بیان می‌کند که با حرکت شن کش‌های تانک ما بین دو تانک گیر کرد که به شدت مجروح شد و همچنین امواج انفجارهایی که  در جبهه اتفاق افتاد کمر و نخاع او را آسیب می‌زند و تا پایان عمر پر برکتش از دردهای آن رنج می‌برد و هیچ دم نمی‌زد حتی یکبار هم از نحوه مجروحیت خود چیزی را تعریف نمی‌کرد و می گفت: «کاری که برای خدا باشد گفتن ندارد» و حتی برای درصد گرفتن جانبازی‌اش اقدام نکرد.

در پایان جنگ در سال ۱۳۶۷ وی در دانشگاه مجدداً در رشته مهندسی متالوژی(مواد) دانشگاه علم و صنعت ایران قبول شد و برای ادامه تحصیل به تهران رفت و فعالیت‌های خود را در اطلاعات سپاه تهران ادامه داد.

سال دوم دانشجویی بود که متاهل شده بود و پس از به دنیا آمدن فرزندش محمدحسین به تهران نقل مکان کرد و پس از اتمام تحصیلات خود به همدان برگشت، برای انجام پایان نامه خود، در کارخانه شیشه همدان پروژه‌ای را انجام داد و از وی درخواست همکاری با حقوق چندین برابری و بالاتر از حقوق سپاه شد ولی خود موافقت نکرد و در سپاه همچنان فعالیت‌های خود را ادامه داد؛ وی ابتدا در شهاب سنگ شهر قروه، استان کردستان بود و بعد در سپاه ناحیه همدان در واحد انفورماتیک که آشنایی و تسلط کافی به سیستم های الکترونیکی داشت مشغول به کار شد و همراه این فعالیت‌ها در منزل به مطالعه و تحقیق در زمینه مکانیک برق، الکترونیک و کامپیوتر می‌پرداخت و دائماً ابتکارات جدید وحتی اختراع جدید اقدام می‌کرد؛ تا جایی که موفق به ساخت پهپادهای مختلف شد و آنها را به ثبت رساند.

جالب اینکه در منزل تمام وسایل‌ الکترونیکی که بود به صورت اتوماتیک کنترل از راه دور مجهز کرده بود و حتی بخاری و آبگرمکن منزل خود را به سنسور حرارتی مجهز کرده بود و دما را تنظیم می‌کرد و ابتکار دیگری که داشت برای نقاشی منزل و ماشین از کپسول گاز همراه پمپ برق، یک رنگ پاش درست کرده بود و ماشین خود را مجهز به ردیاب و کنترل سرعت خودرو کرده بود که اگر فرزندانش در دورترین مسیر (اتوبان تهران) سرعت بالا می‌گرفتند ماشین را در صالح آباد متوقف می‌کرد.

روایتی از زندگی زنده‌یاد جانباز پاسدار مهندس «علی آقا میرزائی»

علی آقا انسان تک بعدی نبود در زمینه‌های مختلف کسب علم می‌کرد، در مسائل اعتقادی و دینی، سیاسی و اجتماعی و علمی تا جائی که هر رشته علمی که خواهران و برادرانش تحصیل علم داشتند، مطالعه می‌کرد و اطلاعات بسیار خوبی را ارائه می‌داد که باعث تعجب می‌شد، حتی اقدام به تهیه کتب در این زمینه‌های مختلف داشت و کتابخانه بسیار پر باری داشت.

از خصوصیات معنوی بارز زنده یاد سرهنگ پاسدار جانباز سرافراز، مهندس کربلایی علی آقا میرزائی محبت به اهل بیت عصمت و طهارت (ع) بود؛ وی در دوران نوجوانی و جوانی به خواندن دعای توسل و کمیل همراه دوستانش و آموزش احکام توضیح المسائل در مسجد جامع در محضر حجت الاسلام حاج شیخ محسن کریمی مبادرت داشت و دوران بعد از جنگ تحمیلی  با آن که در اثر مجروحیت در دوران دفاع مقدس از ناحیه کمر درد و رنج فراوان می‌کشید، ولی در مراسم‌های مذهبی از جمله اعیاد و شهادت‌ها و مساجد شرکت فعال داشت؛ همچنین انس ویژه‌ای نیز با شهداء گرانقدر شهرصالح آباد بطور مستمر داشت تا جایی که اولین هلی‌شات تولیدی خود را از آن مکان در جمع خبرنگاران و اصحاب رسانه پرواز داد و در جشن‌ها و شهادت‌ها در این مکان معنوی حضور فعال داشت.

زنده یاد سرهنگ پاسدار جانباز مهندس کربلایی علی آقا میرزائی در عصر روز ۹اسفند ماه سال ۱۴۰۱ پس از سال‌ها تحمل مجروحیت دوران دفاع مقدس از ناحیه کمر و نخاع در شهر صالح آباد به دوستان همرزم شهیدش پیوست.

روایتی از زندگی زنده‌یاد جانباز پاسدار مهندس «علی آقا میرزائی»

انتهای پیام/

ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار