به گزارش خبرگزاری بسیج از همدان، نامگذاری روز «اهدای عضو، اهدای زندگی» نهفقط یک اتفاق رسمی یا نمادین، بلکه یادآور حقیقتی عمیق و تأملبرانگیز است؛ اینکه در لحظهای که برای یک انسان مرگ رقم میخورد، میتوان زندگی را به چندین انسان دیگر بازگرداند.
پیشینه این روز به یکی از باشکوهترین اقدامات انسانی در حوزه پزشکی بازمیگردد؛ اهدای عضو از بیماران مرگ مغزی، که در جهان امروز به یکی از ستونهای نجات جان بیماران نیازمند پیوند تبدیل شده است. در ایران نیز، با توجه به پیشرفتهای پزشکی، قوانین فقهی روشن و فرهنگ غنی همدلی، زمینهای فراهم شد تا این سنت نجاتبخش جای خود را در میان باورهای عمومی باز کند.
در سالهای اخیر، سازمانهای مردمنهاد، وزارت بهداشت و انجمن اهدای عضو ایران، با برگزاری کمپینهای فرهنگی و ثبتنام داوطلبان اهدای عضو، تلاش کردند تا به جای مرگ، از تداوم زندگی سخن بگویند.
مرگ مغزی برخلاف تصور عمومی، پایان قطعی حیات انسان است. در این حالت، مغز بهطور کامل و برگشتناپذیر از کار میافتد، در حالی که قلب و سایر اندامها ممکن است به کمک دستگاه تا چند روز فعالیت داشته باشند. در همین مدت محدود، پزشکان میتوانند اعضای سالم فرد را برداشت کرده و به بیماران نیازمند پیوند بزنند.
بهطور میانگین، یک فرد مرگ مغزی میتواند جان هشت انسان دیگر را نجات دهد؛ از قلب گرفته تا کلیهها، کبد، ریهها و حتی پوست و قرنیه. این یعنی مرگی که بهظاهر پایان است، در حقیقت نقطه آغاز چند زندگی دیگر میشود.
با این وجود، آمارها واقعیتی تلخ را بازگو میکنند. سالانه در ایران بیش از ۵ هزار مورد مرگ مغزی ثبت میشود، اما تنها حدود ۱۵۰۰ خانواده با اهدای عضو موافقت میکنند. در نتیجه، روزانه نزدیک به ۱۰ بیمار نیازمند پیوند، به دلیل نرسیدن عضو مناسب، جان خود را از دست میدهند.
این در حالی است که اگر حتی نیمی از خانوادهها رضایت دهند، ایران میتواند از نظر شاخص پیوند عضو در جهان پیشتاز باشد. این آمار، زنگ هشداری است برای همه ما؛ چراکه نجات زندگی در گرو تصمیمی است که شاید روزی از ما خواسته شود.
یکی از موانع اصلی این مسیر، باورهای اشتباه و ترسهای ذهنی خانوادههاست. بسیاری از مردم، مرگ مغزی را بهاشتباه نوعی کما میدانند و امید به بازگشت بیمار دارند؛ در حالی که تشخیص مرگ مغزی تنها پس از بررسیهای دقیق علمی و تأیید نهایی چند پزشک متخصص اعلام میشود.
همچنین ترس از بیاحترامی به بدن متوفی یا سوءاستفادههای احتمالی، گاه خانوادهها را دچار تردید میکند. اما واقعیت این است که فرآیند اهدای عضو در ایران با نظارت کامل وزارت بهداشت، رعایت دقیق اصول شرعی و احترام کامل به متوفی انجام میگیرد.
در کنار این، باید به نگاه شرعی و دینی نیز توجه داشت. بسیاری از مراجع عظام تقلید از جمله رهبر معظم انقلاب، اهدای عضو از فرد مرگ مغزی را جایز دانستهاند، مشروط بر آنکه رضایت خود فرد در زمان حیات یا رضایت اولیای قانونی او پس از مرگ اخذ شده باشد.
دیدگاه فقه اسلامی، نجات جان انسانها یک واجب اخلاقی و الهی است و اهدای عضو، نمود عینی این ارزش والا در عصر امروز است. این تأیید شرعی، زمینهای مطمئن برای افزایش مشارکت مردم فراهم کرده است.
فرهنگ اهدای عضو، تنها یک تصمیم فردی نیست؛ بلکه تصمیمی اجتماعی، اخلاقی و انسانی است. کسی که اعضایش را پس از مرگ میبخشد، در واقع پلی میسازد میان درد یک خانواده داغدیده و امید خانوادهای دیگر. اهدای عضو، عزاداری را به افتخار بدل میکند، اشک را به لبخند و غم را به زندگی.
چهرههای بسیاری در کشور هستند که امروز با قلبی اهدایی میتپند، با کبدی تازه غذا میخورند و با کلیهای نو، دوباره به زندگی برگشتهاند. آنان تنها نجاتیافتگان پزشکی نیستند؛ آنان حاملان خاطرهای جاودان از مهربانی بیچشمداشتاند.
اگر بخواهیم این فرهنگ نجاتبخش را گسترش دهیم، آموزش، گفتگو و اطلاعرسانی راهی مؤثر است. باید در خانوادهها، مدارس، رسانهها و شبکههای اجتماعی از اهدای عضو سخن گفت. باید واژه مرگ مغزی را از ابهام درآورد و تصمیمگیری را آسان کرد. سامانه ملی اهدای عضو کشور به نشانی [www.ehda.ir](http://www.ehda.ir) امکانی را فراهم کرده است تا هر فرد با ثبتنام ساده، کارت اهدای عضو دریافت کند و آمادگی خود را برای این کار انسانی اعلام نماید. این کارت نهتنها یک سند، بلکه نشانهای از آگاهی، انساندوستی و مسئولیتپذیری است.
روز ملی اهدای عضو، تنها یک روز در تقویم نیست؛ بلکه نمادی از پیوندی است میان مرگ و زندگی، میان ازدستدادن و باز یافتن، میان انسان و انسان. این روز، دعوتی است برای اندیشیدن به لحظهای که شاید ما نباشیم، اما میتوانیم همچنان زندگی ببخشیم.
خبرنگار: شیما ویس مرادی
انتهای پیام/