۰۴ / تير / ۱۴۰۴ - 25 June 2025
07:30
کد خبر : 9695339
۱۷:۰۷

۱۴۰۴/۰۴/۰۲
یادداشت،عظیم پیرانی

رقص زندگی زیر پرچم سه‌رنگ؛ روایت این روزهای ایلامی‌ها

دومین شامگاه تیرماه در بلوارهای شلوغ ایلام، صدای بوق‌ها و ضرب‌آهنگ پایکوبی دوباره در شهر طنین‌انداز شده و نسیم ملایم، پرچم سه‌رنگ ایران را به رقص درمی‌آورد. اینجا مردمی زندگی می‌کنند که سال‌هاست در میانه جنگ، ترور و تحریم، شادی را به اسارت دشمن نسپرده‌اند. مردمی که عشق به زندگی، غرور ملی و همدلی را در هم می‌آمیزند و جهان را به تماشای اقتدار، پایداری و همت خویش فرا می‌خوانند.

به گزارش خبرگزاری بسیج ایلام،در شب‌های داغ خرداد و تیرماه با چاشنی نسیم ملایم شبانگاهی ایلام، صدای پایکوبی جوانان، نوای کاروان‌های شادی را در خیابان‌های شهر می‌نوازد و زندگی عادی با تمام زیبایی‌هایش جریان دارد.

اینجا ایلام است؛ ساعت حدود ۱۲ شب دوم تیرماه ۱۴۰۴، خیابان‌ها شلوغ و پر از سروصداست، گویی کاروان عروسی، آن جلوترها، در بلوار دانشجوی شهر در حال حرکت است، برخی از مردم از خودروها پیاده شده‌اند و مقابل خودرو عروس به رقص و پایکوبی مشغول‌اند، کمی ترافیک ایجاد شده و برخی از رانندگان نیز با بوق‌های ممتد، همراهی خود را با کاروان عروسی و شادی حاضران نشان می‌دهند.

چند روزی بیش‌تر تا آغاز ماه محرم باقی نمانده و مردم در این روزهای پایانی پیش از محرم به انجام کارهای خیر و برگزاری مراسم عروسی می‌پردازند و زوج‌های جوان با امید به آینده، زندگی مشترک خود را آغاز می‌کنند.

در میان ترافیک، برای لحظه‌ای به تلفن همراهم نگاه می‌کنم تا از آخرین اخبار مربوط به حمله و تجاوز آمریکا و رژیم صهیونیستی به سایت‌های هسته‌ای کشور و تحولات پس از آن مطلع شوم، در همین حین، برخی اظهار نظرهای تند و واکنش‌ها به این حمله و تجاوز آشکار را در کانال‌های فضای مجازی می‌خوانم، ذهنم درگیر این رخدادهاست که ناگهان صدای بوق‌های پیاپی مرا از فضای مجازی جدا کرده و به واقعیت زندگی مردم ایلام بازمی‌گرداند؛ گویی اثری از جنگ نیست و مردم همچنان شاداب و مانند هر شب و روز به زندگی عادی خود ادامه می‌دهند.

برخی مغازه‌ها و بستنی‌فروشی‌ها مملو از جمعیت است، کبابی‌ها نیز شلوغ‌اند، در بوستان ابتدای شهر و شهربازی‌ها نیز خیل جمعیت موج می‌زند و کودکان و بزرگ‌ترها در کنار یکدیگر شبی شاد را سپری می‌کنند.

رقص زندگی زیر پرچم سه‌رنگ؛ روایت این روزهای ایلامی‌ها

 

اینجا، همه‌چیز آرام است. شب‌ها و روزها در ایلام، نسیم ملایم، پرچم‌های سه‌رنگ میدان شهید کشوری را به رقص درمی‌آورد و زیبایی غرورآمیزی را به چشم می‌کشاند. این شهر، سرزمین شیران و مردان مرد روزگار، سینه‌ستبر زیر پرچم سبز، سفید و سرخ، یادگار عشق و ایمان، محکم و استوار ایستاده است.

اندکی بعد، تصویر دیگری از آن‌سوی مرزها در فضای مجازی پدیدار می‌شود: وحشت، اضطراب و سردرگمی ساکنان سرزمین‌های اشغالی، هم‌زمان با اعلام وضعیت خطر و هشدار حملات جدید. برخی رسانه‌ها از آغاز بیست‌ویکمین موج عملیات «وعده صادق ۳» خبر می‌دهند، برخی دیگر، تصاویر صهیونیست‌های وحشت‌زده را منتشر می‌کنند که سراسیمه به پناهگاه‌ها می‌گریزند. تنها یک موشک دیده شده، اما همین هم کافی‌ست تا دلهره، شهری را فرا گیرد. برخی از آنان از شدت ترس به تیر برق برخورد کرده‌اند، برخی دیگر زخمی شده‌اند، و همگی درمانده و متزلزل، اسیر وحشتی شده‌اند که ساخته و پرداخته تجاوزگری‌هایشان است.

یاد آن لحظات در ذهنم جان می‌گیرد، وقتی تنها دو ساعت پیش، خیابان‌های ایلام را می‌دیدم: شهر سرشار از زندگی، مملو از امید، محکم و بی‌هراس. ۱۰ روز از حملات ددمنشانه رژیم کودک‌کش صهیونیست به کشور می‌گذرد، و صبحِ یکم تیر، ایران را خبر تجاوز آمریکا به سایت‌های هسته‌ای از خواب بیدار کرده، اما زندگی اینجا، از تکاپو نیفتاده است. گویی تفاوت ایلام و تل‌آویو، تفاوت شب و روز باشد.

یادم می‌آید، ساعاتی قبل، وقتی مردم ایلام در مرکز شهر و پیاده‌راه طالقانی به‌صورت خودجوش تجمع کردند، خروش غیرت را از این شهر مرزی به گوش جهان رساندند. آنها گرد هم آمدند تا تجاوز به حریم میهن را محکوم کنند، هم‌پیمان شوند از نیروهای مسلح حمایت کنند و بار دیگر، عهد و پیمانشان را با آرمان‌های امام راحل، رهبر معظم انقلاب و شهدایی که جان‌هایشان را فدای این آب و خاک کرده‌اند، تازه کنند.

یاد سخن زیبای سردار دل‌ها، شهید حاج قاسم سلیمانی، در ذهنم طنین انداخت: «ما ملت شهادتیم، ما ملت امام حسینیم». این جمله خلاصه‌ای از تاریخی‌ست که ایران از ابتدای پیروزی انقلاب تاکنون با آن زیسته است. تاریخی مملو از توطئه‌ها و تهاجم‌های مستقیم و پنهان، از جاسوسی و حمله نظامی طبس، تحمیل جنگ هشت‌ساله، شبیخون فرهنگی، ترور دانشمندان، خرابکاری‌ در تاسیسات هسته‌ای، پاره کردن برجام، نفوذ عناصر بیگانه و حملات مداوم به نطنز، فردو و دیگر نقاط حساس. تاریخی که شهدایی چون علی‌محمدی، فخری‌زاده و سردار دل‌ها، حاج قاسم سلیمانی، با خون خویش آن را ماندگار کرده‌اند.

و حالا، تنها چند روز از تازه‌ترین جنایت‌های رژیم صهیونیستی، از شهادت سرداران بزرگ مقاومت، کودکان، زنان و مردان بی‌گناه می‌گذرد. اما ایران، این ملت شهادت هنوز محکم، سربلند و امیدوار، زیر پرچم سه‌رنگ خویش ایستاده و نفس می‌کشد. در حالی‌ که آن‌سوی مرز، دشمن از ترس انتقام در پناهگاه‌های سرد و تاریک خویش خزیده، این‌سوی مرز، زندگی در جریان است، عشق در کوچه‌ها جاری‌ست و دستانی که برای آزادی، عزت و اقتدار ایران گره شده از همیشه محکم‌تر شده‌اند.

 

 

رقص زندگی زیر پرچم سه‌رنگ؛ روایت این روزهای ایلامی‌ها

 

اما در دل این تلخی‌ها، حقیقتی درخشان مثل ستاره‌ای شبانگاهی چشمک می‌زند: هر موج تهدید، به اوج قدرت ملی بدل شد؛ هر قطره خون شهیدی، بذری در زمین غیرت ایرانی کاشت.

دشمنان این آب و خاک، هر روز با زیاده‌خواهی و نقض آشکار قواعد بین‌المللی، آتش فتنه تازه‌ای برافروختند؛ از حمله به زنان و کودکان بی‌دفاع در مناطق مرزی، تا ترور بی‌رحمانه نخبه‌های علمی، اما با هر ضربه، ملتی متحدتر و قوی‌تر از گذشته برخاست.

این تجاوزها و ترورها، با هدف اخلال در برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز ایران و ایجاد ترس و وحشت در میان مردم و دانشمندان صورت می‌گرفت، اما هر بار با اراده پولادین ملت و تلاش متخصصان، تاسیسات بازسازی و برنامه هسته‌ای با شتاب بیشتری ادامه و با دستور مستقیم رؤسای جمهور آمریکا ـ چه دموکرات و چه جمهوری‌خواه ـ و با هماهنگی سرویس‌های اطلاعاتی رژیم صهیونیستی، در سال‌های اخیر ده‌ها اقدام تروریستی و حمله هوایی به مراکز هسته‌ای و نظامی ایران صورت گرفت.

و اما این روزها، نکته قابل تأمل اینجاست که در اوج این تهدیدات و حملات، زندگی در ایران جریان دارد، مردم، فارغ از هیاهوی دشمنی‌ها، شب‌های خود را با شادی، تلاش و امید سپری می‌کنند، حضور خانواده‌ها در بوستان‌ها، رونق بازارها و جشن‌های عروسی، نه تنها نشانه‌ای از غفلت نیست، بلکه بیانگر یک واقعیت عمیق‌تر است:« ملتی که زیر سایه تهدید، زندگی را متوقف نمی‌کند، بلکه با آگاهی و بصیرت، مسیر توسعه و پیشرفت خود را ادامه می‌دهد.»

این مقاومت مدنی و اجتماعی در کنار قدرت نظامی بازدارنده، پیام روشنی برای متجاوزان دارد؛ پیامی از شکوه ایستادگی، مقاومت، ایثار، عظمت، انسجام و همدلی ملی، شکوه و اقتدار ملت ایران اسلامی.

پیشینه اقدامات خصمانه رژیم صهیونیستی و آمریکا علیه ایران، به سال‌ها پیش باز می‌گردد. از عملیات خرابکاری و حملات سایبری به مراکز هسته‌ای همچون نطنز و فردو گرفته تا ترور سازمان‌یافته دانشمندان هسته‌ای همچون شهید دکتر محسن فخری‌زاده و شهید مسعود علی‌محمدی و دیگر فرهیختگان کشور، دشمنی‌ها تنها به تخریب سخت‌افزار و دانش فنی محدود نماند.

این اقدامات، نه تنها باعث کندی روند پیشرفت علمی و نظامی ایران نشد و از اراده ملت بزرگ ایران نکاست، بلکه به تقویت عزم ملی برای خوداتکایی و پیشرفت انجامید و سپاهیان و ارتشیان اسلام در پاسخ به هر تجاوز، همواره بر حق دفاع مشروع خود تاکید داشته و اقدامات تلافی‌جویانه‌ای را در سطح نظامی و اطلاعاتی به اجرا گذاشتند.

حمله موشکی به پایگاه‌ آمریکا در عراق، انهدام پهپادهای متجاوز و ضربات اطلاعاتی به شبکه جاسوسی دشمن، تنها بخشی از این پاسخ‌ها بوده‌ و با این حال، ایران همواره بر حفظ صلح و ثبات در منطقه تاکید و به دنبال تشدید تنش‌ها نبوده است.

اما آنچه در صحنه‌های شلوغ خیابان‌های ایلام دیده می‌شود، تنها یک جشن عروسی یا یک شب عادی نیست؛ بلکه تجلی اراده‌ای شکست‌ناپذیر است که به دشمنان ثابت می‌کند، هیچ حمله‌ای، هیچ تروری و هیچ تهدیدی نمی‌تواند روح زندگی را در این سرزمین بمیراند، مردم ایران، با آگاهی کامل از توطئه‌ها نه تنها از پای نمی‌نشینند، بلکه با نگاه به آینده و با تکیه بر توان داخلی و قدرت ملی خود به حیات پربار خویش ادامه می‌دهند.

اینجاست که می‌توان دریافت، صهیونیست‌ها و متحدانشان نه تنها در عرصه نظامی و امنیتی که در جبهه جنگ روانی و ایجاد ترس نیز شکست خورده‌اند، ملت ایران، با روحیه مقاومت و امید، جشن زندگی را در دل تهدیدات دشمنان برپا کرده و درسی تاریخی به تاریخ می‌آموزد؛ درسی از «ایرانِ پایدار، با وجود تمام تهدیدها.»

منبع: ایرنا
جواد زراعتی
خبرنگار: جواد زراعتی

گزارش خطا
ارسال نظرات شما
x

عضو کانال روبیکا ما شوید