به گزارش خبرگزاری بسیج ایلام،در شرایطی که تنشها در منطقه به طرز بیسابقهای تشدید شده بود، رژیم صهیونیستی با اقدام به حملهای هدفمند به خاک جمهوری اسلامی ایران، سعی داشت با ایجاد شوک و اخلال در زیرساختهای نظامی و فرماندهی، ایران را در موقعیت انفعالی قرار دهد. با این حال، آنچه در پی این تجاوز به وقوع پیوست، نقطه عطفی در تاریخ درگیریهای نظامی خاورمیانه به شمار میرود. جمهوری اسلامی ایران با اتکا به یک راهبرد چندلایه، دقیق و مبتنی بر دکترین بازدارندگی فعال، نه تنها ضربه دشمن را خنثی کرد، بلکه با وارد آوردن خسارات سنگین، بنیانهای امنیتی رژیم صهیونیستی را به لرزه درآورد.
در این گزارش، با استفاده از نظرات سه تن از کارشناسان نظامی، بینالمللی و دانشگاهی، ابعاد مختلف این واکنش نظامی ایران و پیامدهای راهبردی آن بررسی میشود.
بازسازی فرماندهی در کمتر از شش ساعت؛ نخستین گام واکنش ایران
حسن بختیاری، تحلیلگر مسائل نظامی گفت: یکی از برجستهترین مؤلفههای واکنش ایران، سرعت بازسازی ساختار فرماندهی بود.
بختیاری گفت: در همان ساعات ابتدایی، فرمانده جدید نیروی هوافضای سپاه منصوب شد. این فرد گرچه چهرهای عمومی نیست، اما دارای سوابق پیچیده و مؤثری در عملیاتهای ترکیبی و سری بوده و توانست ساختار فرماندهی را مجدداً بازچینی کند.
وی افزود: آنچه اینجا قابل توجه است، آمادگی از پیشطراحیشده نظامی ایران برای چنین موقعیتهایی است. این نشاندهنده آن است که ساختار فرماندهی جمهوری اسلامی تنها متکی به فرد نیست، بلکه سیستم محور و لایهمند طراحی شده است؛ بهگونهای که در کمتر از شش ساعت بازآرایی کامل عملیاتی شکل گرفت.
بختیاری همچنین تأکید کرد: تغییر سریع فرماندهی، نشانهای از بلوغ نظامی ایران است. غرب تصور میکرد با قطع سر فرماندهی، ایران فلج میشود؛ اما با این واکنش، نشان داده شد که هر گرهای، در لحظه، باز میشود.
دکترین جدید واکنش؛ از موشکهای نقطهزن تا فروپاشی اطلاعاتی اسرائیل
قدرتالله نیاصادق، تحلیلگر ارشد مسائل بینالملل گفت: پاسخ ایران از نظر زمانی، حجمی و کیفیت طراحی، نشاندهنده عبور از دکترین دفاعی سنتی به یک دکترین تهاجمی بازدارنده و چندلایه است.
وی افزود: در شب نخست، موشکهای بالستیک با دقت بالا و توان تخریب گسترده، اهدافی را در تلآویو و حیفا هدف قرار دادند که پیش از آن هیچگاه مورد اصابت قرار نگرفته بود. اطلاعات ما نشان میدهد این حملات نه صرفاً نمایشی، بلکه با اولویت اطلاعاتی و امنیتی صورت گرفت.
نیاصادق همچنین بیان داشت: بانک اهداف ایران شامل مقرهای موساد، پایگاههای جنگال، مراکز حساس لجستیکی و اقتصادی بود. این موضوع نشان میدهد که ایران در میدان نبرد نه فقط در حال نمایش قدرت، بلکه در حال حذف ستونهای پشتیبانی ساختار دشمن بود.
وی با اشاره به تضعیف جدی سامانههای پدافند صهیونیستی اظهار داشت: برای نخستینبار شاهد بودیم که سامانههایی نظیر گنبد آهنین و فلاخن داوود، نتوانستند عملکرد مؤثری داشته باشند. حجم حملات و طراحی موجبندیشده موشکها و پهپادها باعث شد سیستمهای رهگیر اسرائیل دچار سردرگمی عملیاتی شوند.
نیاصادق با جمعبندی گفتههای خود تصریح کرد: دکترین جدید ایران، فراتر از پاسخ، بهدنبال فروپاشی ادراکات امنیتی دشمن و بیاثر ساختن مفهوم بازدارندگی کلاسیک بود. این اتفاق نه فقط امنیت رژیم صهیونیستی، بلکه الگوی موازنه قدرت در کل منطقه را تغییر داده است.
عملیات چندلایه؛ آغاز جنگی هیبریدی علیه ساختار رژیم صهیونیستی
علی حیدری، عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد ایلام گفت: آنچه در عملیات ایران دیده شد، اجرای یک مدل کامل از جنگ هیبریدی بود که چندین عرصه مختلف را بهصورت همزمان هدف قرار داد.
وی افزود: همزمان با حملات موشکی و پهپادی، نفوذ سایبری به سامانههای فرماندهی و اخلال در سیستمهای پدافندی اسرائیل انجام شد. این ترکیب عملیات، همان چیزی است که در ادبیات نظامی نوین بهعنوان «جنگ مرکب» شناخته میشود.
حیدری با اشاره به نقش فضای مجازی و روانی ادامه داد: ایران از طریق شبکههای اجتماعی، عملیات روانی مؤثری علیه افکار عمومی رژیم صهیونیستی و حتی برخی شهروندان غربی اجرا کرد. تصاویر اولیه از انفجارات و واکنش ناکارآمد سامانههای دفاعی در این رژیم، شوک روانی شدیدی ایجاد کرد که به اختلال در سیستم اطلاعرسانی و دروغپراکنی رژیم صهیونیستی منجر شد.
وی ادامه داد: این عملیات از نظر سطح فنی، یکی از کاملترین عملیاتهای نظامی چند دهه اخیر است. استفاده از ترکیب موشکهای بالستیک، کروز، پهپادهای انتحاری، نفوذ سایبری، و جنگشناختی، همگی نشاندهنده توان بالا در طراحی نبردهای نوین است.
حیدری در پایان افزود: نتیجه این عملیات، خروج رژیم صهیونیستی از موضع تهاجمی و ورود آن به وضعیت دفاعی فلج شده است؛ موضوعی که در هیچکدام از درگیریهای قبلی سابقه نداشت.
تفاوت بنیادی در دکترین تسلیحاتی دو طرف درگیر
حسن بختیاری در بخش دوم گفتگوی خود به تفاوت تسلیحاتی ایران و اسرائیل پرداخت و اظهار داشت: موشکهای ایرانی از نظر حجم، قدرت تخریب و دقت، در سطحی بالاتر از موشکهای رژیم صهیونیستی قرار دارند. در حالی که این رژیم منحوس عمدتاً از موشکهای هدایتشونده کوتاهبرد برای ترورهای هدفمند استفاده میکند، موشکهای ایرانی قدرت وارد کردن آسیبهای استراتژیک به زیرساختهای حیاتی دارند.
وی ادامه داد: تصاویر منتشر شده از مناطق هدف در تلآویو و حیفا نشاندهنده تخریب گسترده است. حتی برخی منابع غربی این وضعیت را با عبارات «ویرانی بیسابقه»، «صحنهای آخرالزمانی» و «فروپاشی شهری» توصیف کردهاند.
ورود رژیم صهیونیستی به جنگ با یک ارتش واقعی
نیاصادق در ادامه اظهار داشت: تاکنون اسرائیل با گروههای مقاومت منطقهای مواجه بود؛ اما اکنون برای نخستینبار با یک ارتش کلاسیک، منسجم، راهبردمند، و دارای زیرساختهای صنعتی مواجه شده است. ارتشی که هم توان تهاجم و هم طراحی عملیات در عمق دارد.
او افزود: برآوردهای اولیه نشان میدهد که خسارات وارد شده به رژیم صهیونیستی در چهار روز نخست، معادل ۴۰ سال عملیاتهای پراکنده نیروهای مقاومت است. این موضوع بهشدت جایگاه نظامی و روانی رژیم صهیونیستی را در جامعه بینالملل زیر سؤال برده است.
نقطه عطف راهبردی در منطقه و آغاز عصر جدید بازدارندگی
تحولات اخیر در پاسخ نظامی جمهوری اسلامی ایران به تجاوز مستقیم رژیم صهیونیستی، نقطه عطفی در معادلات امنیتی خاورمیانه محسوب میشود. برای نخستینبار، نه تنها یک واکنش دفاعی صورت نگرفت، بلکه ایران با بهرهگیری از راهبرد بازدارندگی فعال، دشمن را به موضع تدافعی کشاند و ساختار امنیتی آن را دچار فروپاشی کرد.
از بازسازی فوری ساختار فرماندهی تا عملیات دقیق موشکی و روانی، و از بیاثر ساختن سامانههای پدافند دشمن تا تخریب زیرساختهای کلیدی اطلاعاتی و اقتصادی، همگی بیانگر آن است که جمهوری اسلامی ایران وارد مرحلهای نوین از قدرتنمایی نظامی شده است. مرحلهای که در آن، تهدیدکننده به جای مهاجم، باید نگران بقا و تداوم ساختار سیاسی - نظامی خود باشد.
دکترین جدید ایران مبتنی بر «ضربه پیشگیرانه هوشمند»، «بازدارندگی در عمق»، و «جنگشناختی» توانسته است معادلات دیرپای امنیتی منطقه را تغییر دهد. از این پس هیچ دشمنی نمیتواند با خیال راحت به خاک ایران نگاه تهدیدآمیز داشته باشد، چرا که پاسخ آن نه فقط محدود، بلکه بنیانبرانداز خواهد بود.
منبع : ایلام بیدار