یادداشت بسیجی اهل قلم درباره اردو های جهادی

اینجا حسابگری جوان ها کار خودش را کرده است...

بچه های جهادی می خواهند بهترین مقطع عمرشان یعنی جوانی شان در فضایی روزشمار شود که هر لحظه اش در تمامی سال های زندگی شان آویزه خاطراتشان گردد و همیشه و همه جا به یادشان بیاورد که باید داشته ها و نداشته هایشان را در سخت ترین و آسان ترین ایام با دیگران تقسیم کنند.
کد خبر: ۸۵۰۷۸۵۰
|
۱۴ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۷:۵۵

هر چه از شهرها دور می شوی، به آن ها نزدیک تر می شوی. هر چه تجملات و تعلقات را کوچک و ساده می انگاری، به عظمت و بزرگی کارشان بهتر و بیشتر پی می بری.

ساده و بی ریایند مثل حرکت پاک شهیدان. دل داده اند مثل عاشق های خستگی ناپذیر. می خواهند در سکوت و سادگی رویاهایشان، به کمالاتی برسند که در هیاهوی سرسام آور زندگی، امکانش گاهی به صفر می رسد. اینجا حسابگری جوان ها کار خودش را کرده است. این ها عجیب حسابگرند؛ حسابرسی و تزکیه نفسشان را از «حول حالنا » بهار آغاز می کنند و تا پایان سال، با برکت هایش، شادمانه از معنویت هایش بهره می برند.

خیلی زود پیدایشان کردم. در سرزمینی که ثروت دارد اما مردمانش برای رسیدن به آن باید همیشه و همواره در تلاش باشند.

در شرجی هوایی که تازه به تن شهر و روستا نشسته و با خنکای بهار درآمیخته است و در فضای لبریز از عطر بهار نارنج ها، می توان به لبخندهای جوانی رسید که نوروزشان را با کودکان کوی و برزن جنوبی ترین روستاها در شهر جیرفت تقسیم عادلانه کرده اند؛ به دیده های منتظر مانده بر دروازه روستا، روشنی و نشاط می بخشند و لبخند و شادی را راهی قلب زنان و کودکان می نمایند و خود در سایه سار بدرقه دعاهای خیر اهالی، به روح و دل غبار گرفته شان، جلایی می دهند.

چفیه ها بر سر پیچیده اند و یا دور گردن انداخته اند. می خواهند جهادگر باشند مثل بچه های جهاد سازندگی روزهای اول انقلاب. از روزهایی که خیلی فاصله گرفته اند اما می خواهند پا جای پای کسانی بگذارند که در نبود امکانات و امنیت ، بهترین و بزرگترین اثرهای سازندگی را بر شهرها و روستاهای طاغوت زده داشتند. حالا که هم امنیت هست و هم تعهد و هم تخصص، امکانات را هم فراهم می کنند. خود مردم یاری می رسانند و مقامات دولتی هم که حالا دیگر ایشان را باور می کنند به قدر توان کمک می رسانند و همتی که از نیروی جوانی شان نشأت می گیرد.

شنیده بودم که بچه های اردوهای جهادی طلبه ها و دانشجویانی متخصصند. اما باورم نمی شد. برخورد با ایشان ، انسان را سر ذوق می آورد. حافظ قرآن هم آمده بود. زن و شوهر جوان دانشجویی که ماه عسلشان هیچ شباهتی به زوج های تازه ازدواج حالایی نداشت؛ با کار جهادی زندگی شان را شروع کرده بودند.

زن ها و دخترهای روستایی ، صنایع دستی فراموش شده خودشان را از جوانان دانشگاهی که میهمان دیارشان هستند، بهتر یاد می گیرند.

دانش آموزهای سال کنکوری دلشان به همین پانزده روز نوروز خوش است. با آمدن بچه های دانشجوی جهادی، درس و مشق تعطیل نمی شود؛ کلاس های تست زنی و آزمون ها تخصصی برقرار می شود و چه هیجانی دارد. بچه های مستعد مناطق دور افتاده چندی بعد در کنکور رتبه می آورند و در بهترین دانشگاه های کشور، دانشجو می شوند و به امید خدا چند سال دیگر از نظر اردوهای جهادی هم خودکفا می شوند!

و دردهایی که تسکین می یابد و بیماری هایی که شناسایی می شود و پیرزن ها و پیرمردهایی که از عزلت کپرهایشان بیرون می آیند و دردهای نگفته شان را به دکترهای جوانی می گویند که ویزیتشان رایگان است و از همه ی خواستنی های دنیا ، دعای عاقبت به خیری ، طلب می کنند و دیگر هیچ.

و فرهنگ هایی که باور می شود و ایمان هایی که مستحکم می شود و راستی های دینی که گفته می شود و ذهن ها و دل ها را مثل شکوفایی بهار سر زنده و با طراوت می سازد.

راستش را بخواهید در این زمان کم و مکان های دور و کم آبادی و زیاد مشکلات و زیادی نداری و ندانی و چیزهای دیگر، جوان هایی بی ادعا چنان از خود ادعا نشان می دهند که انگشت حیرت به دهان گذاشتن کمترین حرکت هر بیننده است. به همه چیز توجه دارند این عزیزان؛ از اقتصاد مقاومتی و خودکفایی و ساخت و ساز و بهسازی و بازسازی گرفته تا فرهنگ و آموزش و سیاست و حقوق و تا بهداشت و درمان و همکاری برای آموزش های فردی و اجتماعی و تا آموزش های دینی و نماز و زکات و امر به معروف و نهی از منکر و اخلاق و...

این عزیزان فقط به دیگران توجه ندارند. آن ها بیشترین خدمت رسانی را قرار است به خودشان بکنند. خدمت رسانی نه از جنس خودخواهی بلکه خدا خواهی . بچه های جهادی ، خودسازی را هم در کنار همه ی اهداف سفرهای اردویی مخصوصاً نوروزشان، به شدت مورد توجه دارند. سعی می کنند درون خود را از ناپاکی ها و ناخالصی های اخلاقی پاک کنند تا به مدارج عالی عزت و عظمت روح و جان برسند؛ و این تأسی به رسم ماندگار شهیدان است. شهیدانی که اتفاقاً بیشترشان از این مناطق محروم برخاستند و از همه ی هستی خود حتی جانشان برای سرفرازی دین و وطن مخلصانه و مومنانه گذشتند. بچه های جهادی می خواهند بهترین مقطع عمرشان یعنی جوانی شان در فضایی روزشمار شود که هر لحظه اش در تمامی سال های زندگی شان آویزه خاطراتشان گردد و همیشه و همه جا به یادشان بیاورد که باید داشته ها و نداشته هایشان را در سخت ترین و آسان ترین ایام با دیگران تقسیم کنند. 

نگارنده: ص انجم شعاع
ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار